loading...
هفت آسمون
admin بازدید : 47 چهارشنبه 25 اسفند 1395 نظرات (0)

بزهكاری به عنوان آسیب اجتماعی

بزهكاری به عنوان آسیب اجتماعیدسته: فقه و حقوق اسلامی
بازدید: 1 بار
فرمت فایل: doc
حجم فایل: 92 کیلوبایت
تعداد صفحات فایل: 22

بزهكاری یك پدیده بسیار پیچیده اجتماعی است كه در محیط های اجتماعی مختلف به شكل های متفاوتی دیده می‌شود

قیمت فایل فقط 4,000 تومان

خرید

بزهكاری به عنوان آسیب اجتماعی

 

تعریف بزهكاری

بزهكاری یك پدیده بسیار پیچیده اجتماعی است  كه در محیط های اجتماعی مختلف به شكل های متفاوتی دیده می‌شود. تعریف بزه و رفتار بزهكارانه در هر جامعه ای توسط قوانین حقوقی و هنجارهای اجتماعی آن جامعه مشخص می‌شود. اگر چه در بیشتر جوامع، بزه به عنوان رفتاری قابل تنبیه از طرف قانون تعریف شده است، اما صرفاً در تبیین آن، مفهوم حقوقی مسئله كافی نیست. بزهكاری به معنای تعدادی متغیر از اعمال ارتكابی علیه احكام قانونی كه می‌تواند ماهیت های مختلفی داشته باشد، وجه مشترك تمام جوامع انسانی است. صرف نظر از موضوع اختلاف ماهیت، این اعمال تقریباً همیشه توسط قانون تعریف و پیش بینی می‌شود. در تعریف رفتار بزهكارانه به طور كلی قرن هاست اعمالی مانند قتل، دزدی، نزاع، تخریب، كلاهبرداری، تجاوز، غارت، وحشی گری و آتش افروزی به عنوان رفتار بزهكارانه پذیرفته شده است و تقریباً همه جوامع برای آن تعریف مشخصی دارند. تنها تفاوت مشهود در میزان و نوع تنبیهی است كه بر اساس قوانین حقوقی آن جامعه تعیین می‌شود. علاوه بر رفتار های ذكر شده، رفتار های دیگری هم هستند كه بر اساس ارزش ها و تغییر در ارزش ها یا بر حسب زمان و مكان بزه تعریف می‌شوند و در جُرم شناسی، مورد توجه قرار می‌گیرند. مثل قوانین مربوط به رانندگی در حالت مستی كه در بعضی از جوامع به طور كلی در طول زمان، دگرگون شده تا امروز به عنوان جُرم شناخته شده است و از نظر قانونی و حقوقی مشمول مقررات كیفری می‌باشد. ماهیت این جرائم با جرائمی كه در بالا ذكر شد متفاوت است. دوركهیم (Durkhim) جامعه شناس فرانسوی بزه را چنین تعریف می‌كند "هر عملی وقتی جرم محسوب می‌شود كه احساسات قوی و مشخص وجدان جمعی (گروهی) را جریحه دار سازد". بر اساس این تعریف به نظر می‌رسد كه برای تعریف بزهكاری همه جوامع نمی‌توانند با یكدیگر هم صدا باشند زیرا قضاوت جامعه در مورد ارزش های اجتماعی ـ فرهنگی باعث می‌شود عملی جرم شناخته شود، نه خصوصیات آن عمل به همین علت تعریف حقوقی بزه و رفتار های بزهكارانه در اثر تغییر باورها، ارزش های یك جامعه می‌تواند دگرگون شود دگرگونی هایی كه در این موضوع مشاهده می‌شود، طبیعتاً مطالعه بزهكاری را مشكل كرده و در عین حال گسترش میدهد، تا حدی كه امروزه بزه شناسی، دامنه مطالعه خود را به پدیده انحراف از هنجار ها نیز گسترش داده است. بدین معنا كه منحرف ضمن اینكه از نظر قانونی مجرم نیست، اما مجری و مطیع قانون هم نیست از دیدگاه روانشناختی اهمیت موضوع رفتار انحرافی، بیم از رفتار بزهكارانه در آینده را مطرح می‌كند. با توجه به مقدمه فوق به نظر می‌رسد كه در رویكردهای مختلف به موضوع بزهکاری به گونه ای متفاوت توجه شده است و تعریف بزه از دیدگاه حقوقی، جامعه شناسی و جرم شناسی متفاوت است.

 

تعریف بزه در رویكرد های مختلف

رویكرد حقوقی جرم

             اگر بپذیریم كه بزه، تخطی از نظام هنجاری جاری در جامعه است كه از طریق قانون جزا می‌تواند قابل پیگرد باشد، می‌توان بزه را هر عملی تعریف كرد كه توسط قانون موجب اِعمال كیفر از طرف مقام قضایی است. پیروان این رویكرد هر عملی را كه بر خلاف اخلاق و عدالت اجتماعی باشد جرم می‌نامند و هدف از تدوین قوانین كیفری را جلوگیری از رفتار هایی می‌دانند كه به نحوی به جامعه و افراد آن آسیب می رساند و نظم اجتماعی را مختل می كند.

رویكرد جامعه شناختی

رویكرد جامعه شناختی بزه عمدتاً بر نظریات دوركهیم استوار است. اگر چه این نظریات عمدتاً پیچیده هستند اما تأثیر آن ها در جرم شناسی، غیر قابل انكار است. بر اساس این نظریه همانطور كه قبلاً نیز توضیح داده شد "جرم پدیده طبیعی است و از فرهنگ، تمدن و فضاهای هر اجتماعی ناشی می‌شود". سیر تكاملی فرهنگ ها باعث می‌شود مفهوم بزه، نوع و كیفیت آن نیز دگرگون شود و تجدّد گرایی نیز در این میان نقش مهمی پیدا کند  به همین علت این رویكرد در تعریف بزه به هنجار های اجتماعی توجه میكند و عملی را جرم می‌داند كه بر خلاف هنجار های جامعه باشد و احساسات و وجدان گروهی یا جمعی را متأثر كند. 

قیمت فایل فقط 4,000 تومان

خرید

برچسب ها : بزهكاری به عنوان آسیب اجتماعی , بزهكاری , آسیب اجتماعی , بزهكاری به عنوان آسیب اجتماعی , بزهكاری , جرم , تخلفات , ناسازگاری اجتماعی , انحرافات اجتماعی , بزهكاری نوجوانان , پیشگیری از جرم , سطوح پیشگیری , پروژه , پژوهش , مقاله , جزوه , تحقیق , دانلود پروژه , دانلود پژوهش , دانلود مقاله , دانلود جزوه , دانلود تح

admin بازدید : 42 چهارشنبه 25 اسفند 1395 نظرات (0)

آئین استرداد مجرمین بین دولت جمهوری اسلامی ایران و سایر كشورهای جهان

آئین استرداد مجرمین بین دولت جمهوری اسلامی ایران و سایر كشورهای جهاندسته: فقه و حقوق اسلامی
بازدید: 1 بار
فرمت فایل: doc
حجم فایل: 23 کیلوبایت
تعداد صفحات فایل: 29

عدالت قضائی ایجاب میكند كه مجرم و بزهكار در محلی كه مرتكب جرم شده مورد محاكمه و مجازات قرارگیرد

قیمت فایل فقط 5,000 تومان

خرید

آئین استرداد مجرمین بین دولت جمهوری اسلامی ایران و سایر كشورهای جهان

 

استرداد مجرمین و نحوة اجرای آن

توسعه روزافزون وسایل حمل و نقل اعم از زمینی - هوایی، وجود انواع مختلف ارتباطات بسیاری از موانع گذشته را كه در ارتباطات و مسافرتها بین كشورها وجود داشته ازمیان برداشته است تجارت - مطالعات و تحقیقات علمی - فعالیتهای اقتصادی - اجتماعی - فرهنگی - توریسم و سایر مسایل و مشتركات بین المللی جوامع بشری را بیش از پیش به یكدیگر نزدیك ساخته و این نزدیكی با محاسن بسیار زیادی كه دربردارد مشكلاتی را نیز بهوجود آورده است . این سرعت در حمل ونقل و امكانات فراوان مسافرتی و گشودهشدن مرزهای كشورها مورد استفاده عده قلیلی از افراد تبهكار در جوامع بشری قرار گرفته كه مرتكب جرایم مهم از قبیل: قتل - سرقت مسلحانه - آدم ربائی و … شده و قبل از اینكه درمحل ارتكاب جرم دستگیر شوند با وسایل و امكانات فراهم امروزی از محل وقوع جرم گریخته و ظرف چند ساعت هزاران كیلومتر از محل حادثه دور میشوند تا كسی نتواند به آنها دسترسی پیداكند و از آنجا كه زیان دیدگان از جرم ازپای ننشسته وتا دستگیری مرتكب عمل مجرمانه آلام آنان تسكین نمییابد لذا عدالت و تعاون قضائی ایجاب میكند كه متهمین و مجرمین فراری در سایر كشورها احساس آسایش و امنیت ننمایند و از آنجائی كه یكی از اهداف مجازات، بازدارندگی و احساس عدم امكان فرار از مجازات میباشد، چنانچه همكاری بین المللی وجود نداشته باشد و بزهكاران بتوانند پس از ارتكاب جرم آزادانه در كشور دیگری زندگی نموده و مصون از تعقیب باشند عدالت دستخوش هرج و مرج خواهدشد لذا با احساس چنین ضرورت و نیازی است كه مسألة استرداد مجرمین مطرح میشود. هریك از كشورها مقرراتی را در رابطه با استرداد مجرمین و صلاحیت رسیدگی به جرایم مجرمینی كه در سرزمین آنها یافت میشوند تصویب و اصل استرداد مجرمین را با رعایت اصول و ضوابط و اصل حاكمیت ملی خود میپذیرند، بنابراین استرداد مجرمین نتیجه تعاون قضائی و همكاریهای بین المللی در مبارزه با بزهكاری است. درزمانی این همكاری و مبارزه سودمند خواهدبود كه كشورها واقعاً همكاری و معاضدت در امر استرداد مجرمین از خود نشان داده و مسترد نمودن مجرمین مورد درخواست را بدون عذر و دلایل غیرموجه و مطرح كردن مسایل سیاسی مابین عمل نمایند. امروزه استرداد مجرمین یكی از مباحث مهم حقوق بین الملل عمومی به شمار میرود، دراین مقاله سعی در روشن نمودن موضوع استرداد و نحوة اجرای آن و مشكلاتی كه در راه استرداد بخصوص دررابطه با كشورمان وجوددارد شده است.

1ـ زمینة ایجاد استرداد

عدالت قضائی ایجاب میكند كه مجرم و بزهكار در محلی كه مرتكب جرم شده مورد محاكمه و مجازات قرارگیرد.

سزاربكاریا در رسالة جرایم و مجازاتها عقیده دارد: «… جرم باید در جائی كیفر داده شود كه در آنجا روی داده است علت آن است كه فقط در آنجا و نه درجای دیگر افراد ناگزیرند كه با كیفر آثار شومی را ترمیم كنند كه جرم به وجود آورده …».

غرض از استرداد از نظر حقوقی فراهم آوردن وسایل تحویل مجرم فراری به دولتی است كه بهتر از هردولت دیگر صلاحیت رسیدگی به جرم او را دارد. استرداد ضامن اجرای ضروری قواعد صلاحیت بین المللی است. تحول استرداد كه هنوز هم به مرحله تكامل نرسیده است و سایه هائی از آن دیده میشود فعلاً مرحلة نخستین خود را هم نگذرانیده است. استرداد یك ضرورت حقوقی برای اجرای عدالت است همچنان كه مجازات مجرم بخشی از اجرای عدالت است، مستردنمودن مجرم، فراهم آوردن این بخش از اجرای مجازات به حساب میآید. درگذشته این امر شیوهای بود خاص متهمان سیاسی و وسیله ای بود برای ارضای منافع دولتها و فرونشاندن آتش خشم و انتقام سلاطین.

استرداد كه در آغاز عملی ناشی از اراده دولت بود به تدریج كه جامعه بین المللی به یكدیگر نزدیك میشود بر جنبة قضائی و حقوقی ماهیت آن افزوده میشود ولی در وضعیت شكلی آن آثار سیاسی هم مشاهده میشود. به هرحال اینك استرداد جنبه مختلط دارد و دارای جنبة قضایی - اداری و سیاسی است. ولی در اكثر موارد استرداد بخصوص دررابطه با دولت جمهوری اسلامی ایران بیشتر روابط سیاسی ملحوظ نظر است تا اصول قضایی.

اغلب اوقات درعمل دولتها در ابتدا مصالح سیاسی و ملی را درنظرگرفته سپس اقدام به استرداد مینمایند.

قوانین و مقررات جمهوری اسلامی ایران در رابطة با استرداد مجرمین

اولین قراردادی كه دولت ایران در زمینة استرداد منعقد نموده قرارداد منعقده با دولت افغانستان در سال 1307 بود كه به علت انقضای مدت از اعتبار افتاده است. سایر عهدنامه های دوجانبه استرداد بین كشور ما و سایر كشورها عبارتست از :

 

عهدنامه با عراق (موافقتنامه موقت درباره استرداد مجرمین مصوب 1301 (6 دسامبر 1922).

عهدنامة استرداد مقصرین و تعاون قضائی در امور جزائی بین ایران و تركیه مصوب 15/3/1316.

قرارداد استرداد مجرمین با فرانسه مورخ 1325 (ژوئن 1962). = قانون قرارداد استرداد مجرمین بین دولت شاهنشاهی ایران و دولت فرانسه =

قرارداد استرداد با پاكستان مصوب 1338 (14 مارس 1937). = قانون راجع به عهدنامه استرداد مجرمین بین دولت شاهنشاهی ایران و دولت پاكستان =

مذاكراتی مقدماتی با كشورهای ایتالیا - كویت - آلمان - رومانی و چند كشور دیگر وجودداشته كه منجر به عقد قراردادی نگردیده است در سال 1352 موافقتنامه همكاری بین ایران و شوروی برای جلوگیری از هواپیماربائی امضا شد. = قانون موافقتنامه همكاری برای جلوگیری از ربودن ناوهای هوایی كشوری بین دولت شاهنشاهی ایران و دولت اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی = از قراردادهای فوق به متن قرارداد 1316 با كشور تركیه اشاره و بررسی مختصری در مورد آن به عمل میآید :

درسال 1316 ده فقره قرارداد و عهدنامه و موافقتنامه بین ایران و كشور تركیه منعقد گردید. (5 فقره قرارداد دو عهدنامه و 3 فقره موافقتنامه ).

دراین عهدنامه ترتیب درخواست استرداد، موارد پذیرش استرداد، موارد درخواست و عدم پذیرش جرایم قابل درخواست - تشریفات مربوطه - مخارج استرداد (هزینه) چگونگی تعاون قضائی و محدوده موارد تعاون قضائی و مدت عهدنامه و نحوه فسخ آن پیش بینی گردیده است.

یادآوری میشود این قرارداد از سوی دولت ایران و تركیه فسخ نشده و اعتبار حقوقی آن كماكان باقیست ولی درعمل به طوری كه اشاره خواهدشد حداقل از سوی دولت تركیه به معاذیر مختلف اجرا نشده است و فعلاً مجرمی مسترد نمیگردد.

3 - قانون راجع به استرداد مجرمین مصوب چهارم اردیبهشت 1339

درسال 1339 كشورما هم قانون استرداد وضع نمود. با بررسی تطبیقی كه در قوانین چند كشور به عمل آمد تقریباً در متن اكثر قوانین از یك الگوی مشابه تبعیت گردیده و اكثر موارد مشابه میباشد. علت این امر بین المللی بودن موضوع قانون یعنی استرداد است دلیل بعدی توجه به معاهدات و اصول حاكم بر استرداد در سطح بین المللی میباشد و استنباط میشود كه تدوینكنندگان قوانین استرداد در كشورها در تنظیم موارد و متون به اصول مذكور توجه داشته اند. این قانون در 26 ماده و یك تبصره به تصویب رسیده و درفصل اول شرایط استرداد و در فصل دوم ترتیب استرداد تعیین گردیده و در ماده 1 قانون مذكور پیش بینی شده است «درمواردی كه بین دولت ایران و دول خارجه قرارداد استرداد منعقد شده استرداد طبق شرایط مذكور در قرارداد به عمل خواهدآمد و چنانچه قراردادی منعقد شده و یا اگر منعقد گردیده حاوی تمام نكات لازم نباشد استرداد طبق مقررات این قانون به شرط معامله متقابل به عمل خواهدآمد».

این ماده هم وضع معاهدات دوجانبه را مشخص نموده و هماینكه چنانچه نقصی در قرارداد وجودداشته باشد و یا موردی درآن پیش بینی نشده باشد برابر مفاد این قانون عمل میشود. باتوجه به این ماده و سایر مواد قانون، این نتیجه به دست میآید كه منشأ و منبع حقوق استرداد در كشور ما قراردادهای دوجانبه است. ضمناً متذكر میگردد چنانچه با كشوری قرارداد دوجانبه استرداد منعقد نشده باشد برابر ماده 1 مذكور میتوان به شرط اقدام و عمل متقابل كشور طرف درخواست كننده، برابر متن این قانون نسبت به درخواستهای واصله از كشورها درمورد مسترد نمودن مجرمین فراری آنها اقدام كرد از نكات بارز این قانون همین نكته است كه خلاء قراردادها را پرنموده و با توجه به همین امر است كه با توجه به سوابق مشخص شده در چند مورد به موجب همین قانون و با تعهد به عمل متقابل تاكنون چند عمل استرداد انجام گردیده است.

4 - معاهدات مرزی

علاوه بر قانون استرداد مجرمین و سایر معاهدات و مقرراتی كه وجوددارد درسال 1313 قانونی به تصویب رسیده كه مشتمل بر 3 ماده است به موجب این قانون مأمورین مرزی مملكت مجاز میباشند كه به صرف فرار مرتكب جنحه یا جنایت به خاك ایران با تقاضای مأمورین سرحدی كشور مجاور او را به كشور متبوعش مسترد دارند ماده 1 مقرر میدارد:

«مأمورین سرحدی درحدود نظامنامه مصوب هیأت دولت مجاز هستند در مواردی كه شخص یا اشخاص در منطقه سرحدی مملكت مجاور ایران مرتكب جنحه و جنایتی شده به خاك ایران فرار نمایند برطبق تقاضای مأمور سرحدی مملكت مجاور به شرط معامله متقابله و درصورت وجود دلائل و قواعدی كه اتهام آنها را به ارتكاب جنحه و یا جنایت تأیید كند آنها را توقیف احتیاطی نمایند تا تقاضای استرداد آنها مطابق مقررات معمول به عمل آید …»

ماده دوم این قانون درمورد اختیارات مأمورین سرحدی درحدود نظامنامه در رسیدگی به دعاوی اختلافات بین اتباع ایران و اتباع كشور همسایه است و ماده سوم درمورد تعیین منطقه سرحدی است كه در هرحال نباید از عمق 75 كیلومتر تجاوزنماید.

5 - شرایط استرداد

فصل اول قانون راجع به استرداد مجرمین مصوب 1339 به شرایط استرداد پرداخته است.

دراین فصل شرایط استرداد در قوانین كشور ایران در یازده ماده مورد بحث قرارگرفته است .

5 - 1 - دولی كه حق تقاضای استرداد دارند.

5 - 2 - جرم ارتكابی در قلمرو دولت تقاضا كننده به وسیله اتباع آن دولت یا اتباع دولت دیگر واقع شدهباشد.

 

5 - 3 - جرم ارتكابی درخارج از قلمرو دولت تقاضاكننده به وسیله شخصی غیراز اتباع آن دولت واقع شده باشد، مشروط براینكه جرم ارتكابی مضر به مصالح عمومی كشور تقاضاكننده باشد

5 - 4 - جرم ارتكابی در قلمرو دولت تقاضاكننده واقع نشده ولی بر اتباع آن دولت واقع شدهباشد.

1ـ مواردی كه چند دولت حق تقاضای استرداد دارند

درعمل ممكن است چند دولت استرداد مجرمی را تقاضا كنند مانند گروه ابونضال كه آمریكا - انگلیس و … تقاضای استرداد نموده اند. دراین حالت یا درخواست ها در رابطه با جرم واحدی است كه چند كشور در رابطه با آن مطرح میكنند یا برای جرایم متعدد است. در حالت اول دولتی كه جرم درآن واقع شده و دولتی كه از جرم مذكور زیان دیده اند و در ردیف اول قرارمیگیرند. درصورتی كه جرایم متعدد باشد دولت مورد تقاضا معمولاً به دولتی كه از عمل شخص مورد تقاضا زیان بیشتری دیده است تحویل میدهد كه رسمی بین المللی شده است. دراین مورد ماده 9 ق 1339 مقررمیدارد:

«هرگاه چند دولت تقاضای رد جرمی را به علت ارتكاب عمل واحدی بنمایند مجرم مورد تقاضا به دولتی تسلیم میشود كه جرم درقلمرو آن دولت یا علیه مصالح عمومی آن كشور ارتكاب یافته است».

و ماده 10 درمورد جرایم متعدد و درخواست استرداد از سوی چندكشور حق تقدم را درنظرگرفته و حق تقدم هم باتوجه به اهمیت جرم محل وقوع و تاریخ درخواست تعیین میشود.

موارد مربوط به جرایم ارتكابی

اصولاًموضوع استرداد مربوط به شخصی است كه متهم به ارتكاب جرم است یا دررابطه با ارتكاب جرمی محكومیت یافته است. درقوانین استرداد نوع جرم ارتكابی كه درصورت وقوع آن استرداد قابل طرح است ازنظر شدت و ضعف و ازنظر كیفی مشخص شده است. مادة 4 ق استرداد 1339 مقرر میدارد: درخواست رد یا قبول استرداد با رعایت مقررات مذكور در مادتین 2و 3 فقط درمورد جرایم زیر ممكن است:

2ـ درمورد هر عملی كه طبق مقررات دولت تقاضاكننده مستلزم مجازات جنائی باشد.

3ـ درمورد هر عملی كه طبق قوانین دولت تقاضاكننده مستلزم مجازات جنحه باشد مشروط براینكه حداكثر مجازات مقرر در قانون كمتر از یك سال حبس نباشد. درمورد كسانی كه محكومیت یافتهاند استرداد در صورتی ممكن است كه مدت محكومیت بیش از دو ماه حبس باشد. 

قیمت فایل فقط 5,000 تومان

خرید

برچسب ها : آئین استرداد مجرمین بین دولت جمهوری اسلامی ایران و سایر كشورهای جهان , آئین استرداد مجرمین , دولت جمهوری اسلامی ایران , سایر كشورهای جهان , آئین استرداد مجرمین بین دولت جمهوری اسلامی ایران و سایر كشورهای جهان , پروژه , پژوهش , مقاله , جزوه , تحقیق , دانلود پروژه , دانلود پژوهش , دانلود مقاله , دانلود جزوه

admin بازدید : 61 چهارشنبه 25 اسفند 1395 نظرات (0)

بررسی خشونت علیه زنان از دیدگاه فقه اسلامی

بررسی خشونت علیه زنان از دیدگاه فقه اسلامیدسته: فقه و حقوق اسلامی
بازدید: 1 بار
فرمت فایل: doc
حجم فایل: 201 کیلوبایت
تعداد صفحات فایل: 215

پایان نامه حاضر دربارة بررسی خشونت علیه زنان از دیدگاه فقه اسلامی باشد مقصود از کلمه «خشونت» هر عملی است که منجر به صدمه و زیان جسمی یا روانی علیه فرد یا گروهی از مردم گردد

قیمت فایل فقط 15,000 تومان

خرید

بررسی خشونت علیه زنان از دیدگاه فقه اسلامی

 

فصل اول: کلیات تحقیق

1-1-      بیان مسئله............................................................................................. 1

1-2-      هدف های تحقیق................................................................................... 6

1-3-      اهمیت موضوع تحقیق و انگیزش انتخاب آن......................................... 7

1-4-      سوالات و فرضیه های تحقیق............................................................... 9

1-5-      روش تحقیق.......................................................................................... 10

1-6-      قلمرو تحقیق.......................................................................................... 10

1-7-      محدودیت ها و مشکلات تحقیق............................................................. 11

1-8-      تعاریف عملیاتی متغیر ها و واژه های کلیدی........................................ 12

1-8-1- تعریف خشونت (معنای لغوی)........................................................... 12

1-8-2- تعریف خشونت (معنای اصطلاحی).................................................... 14

1-8-3- خشونت ذاتی یا اکتسابی؟................................................................... 16

1-8-4- اقسام خشونت.................................................................................... 17

1-8-5- سطوح خشونت................................................................................... 19

1-8-6- تعریف واژه زن.................................................................................. 22

1-8-7- خشونت علیه زنان.............................................................................. 22

1-8-8- انواع خشونت علیه زنان و بهای آن................................................... 24

1-8-9- زن و خشونت خانگی......................................................................... 27

1-8-10- مصادیق خشونت در خانواده.......................................................... 29

1-8-11- مصادیق خشونت در جامعه............................................................. 29

1-8-12- مصادیق خشونت در دولت.............................................................. 29

1-8-13- فقه اسلامی (تعریف)......................................................................... 29

فصل دوم: مطالعات نظری

مقدمه................................................................................................................ 31

2-1- کاربرد خشونت ..................................................................................... 32

2-2- علل بروز خشونت................................................................................... 34

2-2-1- علل تغییر خشونت.............................................................................. 34

2-2-2- علل خانوادگی خشونت ...................................................................... 37

2-2-3- علل اجتماعی خشونت......................................................................... 39

2-3- ارزشیابی خشونت.................................................................................. 42

2-4- خشونت به طور عام (خشونت مجاز یا مشروع و خشونت غیر مجاز یا نا مشروع)   48

2-4-1- خشونت مجاز (مشروع)..................................................................... 48

2-4-2- خشونت غیر مجاز (نا مشروع)........................................................... 49

2-5- مبانی نظری خشونت گرایان................................................................... 51

2-6- در اسلام جواز خشونت و مرزهای آن چیست...................................... 54

2-7- آیا می توان از خشونت های مجاز اسلامی دفاع عقلانی کرد................. 56

2-7-1- عقل کل نگر چیست............................................................................. 56

2-7-2- عقل جز نگر چیست............................................................................ 57

2-7-3- فهم یا پسند عرفی چیست................................................................... 59

2-8- پیشینه تحقیق........................................................................................... 61

2-8-1- دوره اول............................................................................................ 61

2-8-2- دوره دوم........................................................................................... 61

2-8-3- نقص پژوهش های گذشته.................................................................. 62

فصل سوم: روش شناسایی تحقیق

مقدمه................................................................................................................ 64

3-1- زن در گذز تاریخ.................................................................................... 65

3-1-1- دیدگاه غیر مسلمین نسبت به جایگاه زن............................................ 65

3-1-2- دیدگاه مستشرقین.............................................................................. 68

3-1-3- دیدگاه مسلمین................................................................................... 68

3-1-3-1- دیدگاه شعرا................................................................................... 68

3-1-3-2- دیدگاه فقیهان................................................................................. 70

3-2- زن در نگاه حضرت محمد (ص)............................................................. 73

3-3- زن از چشم انداز فقهی شیعی و مکاتب اهل سنت.................................. 74

3-4- آیات قرآن درباره زن............................................................................. 76

3-5- نظر اسلام در خصوص زن.................................................................... 78

3-6- فقها و حقوق زن در خانواده.................................................................. 81

3-6-1- حقوق زن در نظام طبیعی................................................................... 81

3-6-2- حقوق زن در نظام تاریخی................................................................. 82

3-6-3- پیش فهم فقیهان مسلمان چیست........................................................ 83

3-7- فلسفه تفاوت ‌های حقوقی بین زن و مرد................................................ 87

3-7-1- زن و مالکیت....................................................................................... 88

3-7-2- الگو سازی در آیات و روایات............................................................ 90

3-8- بررسی نقصان عقل زن.......................................................................... 94

3-8-1- تأویلات مختلف در نقصان عقل زن................................................... 95

3-8-2- نقد نظریه نقصان عقل زن.................................................................. 96

3-9- آیا از دیدگاه اسلام عقل زن و مرد مساوی است؟................................. 102

3-9-1- دلایل این مدعا.................................................................................... 104

3-9-2- نقد و بررسی ایراد ها........................................................................ 107

فصل چهارم: تجزیه و تحلیل یافته های تحقیق

مقدمه................................................................................................................ 110

4-1- زنان آسیب پذیر‌تر از مردان.................................................................. 112

4-2- ازدواج زود هنگام .................................................................................. 113

4-3- سیاست ورزی جنسی............................................................................. 115

4-4- هتک حرمت............................................................................................. 116

4-5- آزار جنسی............................................................................................. 117

4-6- ختنه دختران........................................................................................... 118

4-7- 6 فرضیه در مورد زن آزاری و بررسی آن.......................................... 120

4-8- تعالیم اسلام درباره‌ی خشونت............................................................... 122

4-8-1- اصل معروف چست؟.......................................................................... 125

4-8-2- فرازهایی از سخنان پیامبر (ص) که از زبان فرشته وحی بازگو شد 129

4-9- زنان و حجاب......................................................................................... 131

4-10- شهادت زنان......................................................................................... 133

4-11- ممنوعیت قضاوت زنان......................................................................... 137

4-12- سرپرستی............................................................................................. 140

4-12-1- قرآن................................................................................................. 142

4-12-2- روایات.............................................................................................. 151

4-12-3- اجماع................................................................................................ 153

4-12-4- ارزیابی ادله...................................................................................... 154

4-13- چرا اسلام حق حضانت و نگهداری کودک را به طور یکسان برای مرد و رن قائل نیست؟ 159

4-14- تعدد زوجات......................................................................................... 164

4-15- تنبیه بدنی.............................................................................................. 169

4-15-1- تنبیه بدنی و دیدگاه عالمان............................................................... 172

4-15-2- تنبیه بدنی در روایات....................................................................... 174

4-15-3- حسن معاشرت................................................................................. 182

فصل پنجم: نتیجه گیری و پیشنهادات

مقدمه................................................................................................................ 188

5-1- کنترل خشونت علیه زنان در ایران نیازمند تحقیق و بررسی همه جانبه است 189

5-2- راهکارهای عملی مبارزه با خشونت....................................................... 192

نتیجه‌گیری......................................................................................................... 194

پیشنهادات......................................................................................................... 198

منابع.................................................................................................................. 200

ضمائم............................................................................................................... 210

چکیده:

پایان نامه حاضر دربارة بررسی خشونت علیه زنان از دیدگاه فقه اسلامی باشد. مقصود از کلمه «خشونت» هر عملی است که منجر به صدمه و زیان جسمی یا روانی علیه فرد یا گروهی از مردم گردد. در جایگاه نظری عده‌ای مبادرت به خشونت را امری ذاتی می‌پندارند و عده‌ای نیز، به غیر ذاتی بودن آن اعتقاد دارند. بدلیل نسبی بودن خشونت، تغییر ماهیت و معنی آن متناسب با زمان و مکان اقسام گوناگونی دارد. خشونت علیه زنان پدیده ایست که در آن زن به خاطر جنسیت خود مورد اعمال زور و تضییع حق قرار می‌گیرد. این خشونت به اشکال مختلف بروز کرده و میزان آن به طرز نگران کننده‌ای رو به افزایش است. علل بروز خشونت می‌تواند فردی، خانوادگی و یا اجتماعی باشد. خشونت ذاتا نا ارزشی است و نه ضد ارزش، بلکه دارای ارزش نسبی بوده و تابع شرایط است. این رویکرد، کاملا واقع بینانه و خرد پذیر بوده و اسلام و بسیاری از دیگر مکاتب الهی بر آن صحه می‌گذارند. بدون شک، اسلام آیین رحمت و طلایه دار سعادت و نیک بختی انسانها است، و خشونت مجاز در اسلام، در واقع، تجلی قهرنمای رحمت عام الهی است. غیر مسلمانان، مستشرقین و مسلمانان دیدگاه‌های متفاوت و بعا متناقض در بارة زنان و جایگاه آنها دارند. حضرت محمد 0ص) بنیان گذار نوعی مکتب اعتدال گرایی پویا در عرصة حقوق بشر و از جمله حقوق زن و مرد است.

مواردی وجود دارد که موجب تشخیص فقه شیعه از فقه سنی می‌شود. اختلافات فقهی اهل سنت و شیعیان خبر از اختلاف نظر در نحوة نگرشی شیعه و اهل سنت نسبت به زن دارد. فقها نیز در مورد نظام و حقوق خانواده و نقش زن در آن فتاوای مختلفی دارند. در قرآن کریم الگوهایی ارائه می‌شوند که بعضی در کسوت مردان تبیین رسالت ارزشمداری می‌نمایند و بعضی در کسوت زنان. تأویلات مختلفی در مورد نقصان عقل زن وجود دارد، اما از دیدگاه اسلام و مجموعة آیات و روایات و فهم بزرگان دین، هر کس با تقوی‌تر باشد در درگاه خداوند مقرب‌تر است. زنان نسبت به مردان آسیب‌پذیرترند و در این میان ازدواج زود هنگام، سیاست ورزی جنسی، هتک حرمت، آزار جنسی، ختنه دختران و... سبب بروز خشونت علیه آنها می‌شود. تعالیم اسلامی همة اشکال خشونت نسبت به همة انسان‌ها را ممنوع دانسته و رعایت حال افراد و رفق و نرمش در روابط اجتماعی را مورد تأکید قرار داده است و لیکن با بررسی آیات قرآن و احادیث معصومین (ع) دربارة زن به تأکیدهای فراوان‌تری در دوری از خشونت بر می‌خوریم. حتی در مواردی که سخن از طلاق و جدایی از زن پیش می‌آید قرآن بر اصل زیر بنایی «معروف» تأکید کرده و حدود «معروف» را ژرف تر و گسترده‌تر از قانون مندی و عدل گرایی دانسته و آن را بعنوان یک اصل کلی و عام که با هیچ تخصیص و تقییدی سازگاری ندارد معرفی می‌کند. خداوند صراحتا فاحشگی و خشونت علیه زنان را محکوم کرده و توسل به حجاب، به عنوان شیوة کنترل شهوات جنسی و محافظت زنان مطرح می‌گردد. چرا که اسلام به عنوان یک نظام منسجم ارزشی، بر همة رفتار و کردار انسان و جامعه نظارت دارد. مقولة شهادت زنان، ممنوعیت قضاوت زنان،‌سرپرستی مرد، حق حضانت و نگهداری کودک، تعدد زوجات، تنبیه بدنی و... معرکة قضاوت‌ها و آرای ضد و نقیض متفقهین و متفکرین اسلامی و غیر اسلامی است و از مستمسک‌ها در ارزیابی منفی در باب شخصیت انسانی زن از دیدگاه اسلام به شمار می‌آید. در این مجال وظیفة علما و روشنفکران، محققان و دین پژوهان بسیار خطیر و حیاتی است. آنان می‌بایست ضمن دفاع عقلایی از دین و آمزوه‌های دینی و تبیین و به روز در آوردن معارف دینی و اعتقادات اسلامی، نیازها و خلاء های فکری جامعه به ویژه قشر جوان را برطرف کردهو ضمن کنترل، بررسی و نقد ایده‌ها، تفکرات و فرهنگ‌های صادراتی غرب، حقیقت و ماهیت واقعی آنها را برملا سازند.

قیمت فایل فقط 15,000 تومان

خرید

برچسب ها : بررسی خشونت علیه زنان از دیدگاه فقه اسلامی , بررسی خشونت , علیه زنان , دیدگاه فقه اسلامی , بررسی خشونت علیه زنان , بررسی خشونت علیه زنان از دیدگاه فقه اسلامی , پروژه , پژوهش , مقاله , جزوه , تحقیق , دانلود پروژه , دانلود پژوهش , دانلود مقاله , دانلود جزوه , دانلود تحقیق

admin بازدید : 31 چهارشنبه 25 اسفند 1395 نظرات (0)

اهمیت تثبیت رسمی دیون و تعهدات در سیاست قضائی

اهمیت تثبیت رسمی دیون و تعهدات در سیاست قضائیدسته: فقه و حقوق اسلامی
بازدید: 1 بار
فرمت فایل: doc
حجم فایل: 34 کیلوبایت
تعداد صفحات فایل: 40

مقاله حاضر به منظور بررسی نقش و اهمیت مبحث ثبت رسمی دیون و تعهدات در نظام قضائی كشور، تالیف شده است و در خصوص وضعیت و نحوه توسعه تنظیم اسناد رسمی، راه كارهای متعددی پیشنهاد شده است

قیمت فایل فقط 6,000 تومان

خرید

اهمیت تثبیت رسمی دیون و تعهدات در سیاست قضائی

 

طرح بحث:

مقاله حاضر به منظور بررسی نقش و اهمیت مبحث ثبت رسمی دیون و تعهدات در نظام قضائی كشور، تالیف شده است و در خصوص وضعیت و نحوه توسعه تنظیم اسناد رسمی، راه كارهای متعددی پیشنهاد شده است.   

خوشبختانه در طول سال ۸۴ حركت های قابل قبولی در این زمینه شروع شده (كاهش نرخ حق الثبت) و حسب اعلام مسئولین سازمان ثبت اسناد و رسمی كشور، جهت رفع مشكلات تنظیم اسناد رسمی و تحول در این زمینه، پیشنهاد چندین لایحه و طرح، در دستور كار قرار گرفته است.  

بدون شك اقدامات در این خصوص، به مثابه مبارزه با علت واقعی وضعیت نگران كننده دادگستری در ایران میباشد و از هر حیث بهتر از اقدامات مبارزه بامعلول، مثل افزایش كمی دادگاه ها، توسعه مراجع شبه قضائی، تغییرات متعدد در نظام دادرسی و مباحثی از این قبیل میباشد. 

بخش اول این مقاله با اندك تخلیص، در شماره ۵۷ مجله كانون (ماهنامه حقوقی كانون سردفتران و دفتریاران) چاپ شده است.

 * ۱) مقدمه

با توجه به وضعیت فعلی دستگاه قضائی ایران، كه حسب آمار تقریبی‌، كه متاسفانه به صورت كلی و فرضی برآورد میشود، (زیرا هنوز قوه قضائیه در كشور ما، عادت به انتشار رسمی و دقیق و متنوع آمارهای قضائی به صورت علنی و در فواصل كوتاه مدت، ندارد یا ما از آن بی‌اطلاع هستیم) در یك ساله ۱۳۸۳، گفته شده در حدود شش میلیون پرونده وارده به كل سیستم قضائی بوده است، در حالیكه در حدود ۶۰۰۰ قاضی و هزاران شعبه رسیدگی در كل كشور وجود دارد، كه هر چند برای هر قاضی در سال متوسط ۱۰۰۰ پرونده می‌شود، ولی چون تعدادی از كادر قضائی، در سازمان مدیریتی قوه قضائی و یا سمت‌های مشترك قضائی شعب دادگاه‌ها (مثل رئیس، دادرس، دادیار یا بازپرس) انجام وظیفه می‌نمایند، رقم واقعی حسب آمار آخر سال به طور متوسط بین ۱۵۰۰ تا ۲۵۰۰ پرونده برای هر شعبه قضائی، برآورد شده است. هر چند برخی از شعب در پایان سال ۱۳۸۳، بیش از ۲۵۰۰ پرونده وارده ثبت كرده‌اند.
تعداد مذكور این حقیقت تلخ را گوشزد می‌نماید، كه ورودی زیاد پرونده به دادگستری منجر به فلج شدن سیستم می‌گردد و در راستای تحقق اهداف توسعه قضائی، می‌بایست راه‌كارهای مناسب برای رسیدگی شایسته و رفع مشكل، عمل گردد. بنابر این نه تنها انواع شیوه ها و سیاست‌های كلان، ایجاد و توسعه شوراهای حل اختلاف وموسسات داوری، فی‌نفسه دارای ارزش می‌باشند، لكن در صورتیكه بتوان از طریق امكانات سازمان ثبت اسناد و سردفتران در كل كشور، از ابتدا كلیه قراردادها ومعاملات شفاهی و كتبی میان مردم را، كه متضمن دین یا تعهد می‌باشد، به صورت اسناد رسمی ثبت و ضبط نمود و آنگاه در صورت استنكاف یكی از طرفین، به جاری رسیدگی طولانی فعلی، فقط بحث اجبار متخلف به ادای دین یا انجام تعهد، باقی بماند كه آنهم به سهولت از طریق ادارات اجرای اسناد رسمی، و به كمك مامورین انتظامی قابل انجام است، به صورت ریشه‌ای، و از باب مبارزه با علت و نه با معلول و در مقام پیشگیری از بوجود آمدن دعاوی بی‌جهت، بسیاری از مشكلات فعلی سیستم قضائی، قابل رفع میباشد.   ضمن آنكه می‌توان بسیاری از اموری كه فاقد جنبه ترافعی ذاتی است، نظیر مباحث امور حسبی، تحریر و تقسیم تركه، تقسیم مال مشاع و امثالهم را از طریق دفاتر اسناد رسمی، انجام داد كه منظم به طرح توسعه و الزامی شدن استفاده از وكیل و مشاوره حقوقی خانواده، و توسعه هم‌زمان مراجع شبه قضائی مثل شوراهای حل اختلاف و موسسات داوری، بدون شك از مهمترین برنامه‌های عملی مباحث توسعه قضائی خواهد بود.
به عبارت دیگر، باید، قوه قضائیه در مواجهه با معظل تعداد زیاد پرونده در كشور، یك طرح مدون و سیاست قضائی مشخصی داشته باشد، كه آیا فقط به فكر ازدیاد (كمی یا حتی كیفی) شعب رسیدگی كننده، تنوع مراجع غیر قضائی یا شبه قضائی، كم كردن فرآیند دادرسی و رفع اطاله رسیدگی، اصلاح مقررات از حیث جزا زدائی، قضائی زدائی می‌باشد، یا بخشی از امكانات خود را از باب مبارزه با علت و نه با معلول، در فكر پیدا كردن شیوه‌هایی است كه برای حل و فصل نیازهای اجتماعی و اقتصادی مردم، كلیه تعهدات و دیون در همان لحظات شكل گیری و تحقق، با استفاده از اسناد رسمی و غیر قابل انكار، تثبیت شود و بعدا فقط بحث اجبار متخلف به ادای تعهد و پرداخت دین باقی بماند.  این سیاست قضائی، یعنی مبارزه با علت و نه با معلول، حداقل در ۲۵ سال گذشته و به خصوص در برنامه‌های اعلام شده اخیر قوه قضائیه كاملا مشاهده نمی‌شود یا هنوز به آن میزان كه شایسته این بحث است، پرداخته نشده است.
در این خصوص، با توجه به ظرفیت داخلی و پتانسیل موجود در سازمان ثبت و اسناد و املاك، ناشی از مدیریت ثبت دفتر املاك و اجرای اسناد رسمی و نیز وجود هزاران دفترخانه در سراسر كشور، كه اكثریت آنها توسط حقوق‌دانان باتجربه و به هزینه بخش خصوصی، اداره می‌گردنند، ظرفیت بسیار عظیمی در این بخش نهفته است كه تاكنون كمتر مورد استفاده قرار گرفته است. لذا در این مقاله، علاوه بر بررسی ظرفیت فعلی سازمان ثبت و دفاتر اسناد رسمی، بحث افزایش صلاحیت رسمی سردفتران اسناد رسمی و اجباری شدن تنظیم تمامی اسناد مهم دیون و تعهدات در دفاتر اسناد رسمی، به همراه افزایش امكانات ادارات اجرای اسناد رسمی، و به خصوص ضرورت رفع و از بین بردن، عوامل بازدارنده برای تنظیم اسناد رسمی، اعم از هزینه‌ها و استعلامات زائد و تصحیح شیوه‌های ثبت اسناد، مورد بررسی واقع شده است. زیرا لازم است، بخشی از سیاست قضائی كشور، به این حوزه معطوف شده و از ظرفیت‌های خالی این بخش، برای حل و فصل مشكلات فعلی، استفاده گردد. خوشبختانه حسب اطلاع در سازمان ثبت و اسناد كل كشور، ذیل نظر معاونت محترم اسناد، گروهی از صاحب نظران حقوقی، سردفتران اسناد رسمی و اساتید دانشگاهی در حال بررسی موضوع و با همراهی معاونت توسعه قضائی قوه، در تلاش تدوین قوانین پیشنهادی برای این امر هستند، امیدواریم هر چه زودتر این مهم متحقق گردد.

* ۲) قضازدائی از طریق امكانات سازمان ثبت

بدون شك تغییر وضعیت فعلی قوه قضائیه به صورت اعم و شیوه‌های دادرسی به صورت اخص، به وضعیتی كه كارایی بیشتری از وضع فعلی، و تناسب بهتری با یك سیستم قضائی اسلامی، داشته باشد، جوهره توسعه قضائی را تشكیل میدهد. بعبارتی توسعه كیفی سیستم های قضائی كه ارتباط كاملی با وقت و فرصت و كیفیت دادرسی ناشی از تناسب بین تعداد ورودی پرونده قضائی به دادگاه ها و شیوه های دادرسی در دعاوی مختلف، و صدور احكام قطعی و نهایی و به خصوص اجرای كامل احكام صادره، محور اصلی توسعه قضائی است و سایر مباحث افزایش كمی قضات، یا توسعه محاكم یا ایجاد و توسعه مراجع غیر قضائی، افزایش امكانات جانبی و ایجاد مجتمع‌های قضائی جدید و امثال آن، ازمباحث روبنایی توسعه قضائی محسوب می‌گردد.
از طرفی در دیدگاه كلان سیاست قضائی كشور، اینكه نیاز به دادرسی حقوقی- قضائی، ناشی از رفتارها و ناهنجاری‌های اجتماعی در چه مواردی و چگونه باشد «قضائی كردن» یا پیش بینی دادرسی جزائی و ضمانت اجرایی كیفری برای متخلفان از مقررات «جزائی كردن» و برعكس چه مواردی از عناوین و رفتارهای مجرمانه و كیفری فعلی، از طریق دادرسی و ضمانت غیر جزائی رسیدگی گردد «جزازدائی» و به خصوص حل و فصل اختلافات مردم به جای ارجاع به محاكم قضائی از طریق مكانیزمهای غیر یا شبه قضائی حل و فصل شود «قضازدائی»، بدون شك از مهمترین اصول و مبانی مبحث توسعه قضائی می‌باشد.  لكن از باب توجه به علت و نه فقط مبارزه با معلول، همانطور كه در حوزه مسائل جزائی، بحث پیشگیری از جرم، اساسا از جلمه وظایف قوه قضائیه در قانون اساسی مطرح شده است، از حیث منطقی و عقلی، مباحث نحوه جلوگیری كردن از ایجاد دعاوی و اختلافات بین مردم، بخشی از وظایف قوه قضائی تلقی می گردد.
بنابر این ایجاد شیوه‌ها ونظام‌هایی كه اختلافات آتی مردم را به حداقل كاهش دهد، و امكان توسل به نهادهایی كه در صورت اختلاف و عدم اجرای تعهد و دین، نیازی به احراز سمت طرفین و اثبات ادله وقوع مورد معامله یا تعهد نباشد و صرفا مسئله اجبار متخلف به اجرای مفاد تعهد یا ادای دین امكان پذیر باشد، از مباحث اصلی سیاست قضائی هر كشوری می‌باشد. لذا مبحث بهتر بودن پیشگیری از درمان، در حوزه مسائل حقوقی استفاده كامل از ثبت اولیه كلیه دیون و تعهدات و معاملات و تنظیم اسناد رسمی، و صرفا شیوه‌های اجبار به ادای دیون و اجرای تعهدات می باشد و شایسته است، این مبحث و مسائل مرتبط با آن، دغدغه اصلی سیستم قضائی، برای حركت به سمت نظام سالم قضائی در كشور باشد.  كما اینكه در این خصوص جایگاه اولیه قانونی، حسب ماده ۹۲ قانون ثبت، مدلول كلیه اسناد رسمی راجع به دیون و سایر اموال منقول، بدون احتیاج حكمی از محاكم عدلیه، لازم الاجراء است. بنابر این، با فراهم كردن سایر شرایط و عند الزوم رفع برخی موانع و مشكلات موجود، ظرفیت عظیم این بخش قابل استفاده در مباحث توسعه قضائی و رفع مشكلات قضائی حكومت و آحاد مردم امكان پذیر است.

* ۳) اخذ بینه و كتابت دین در منابع اسلامی

در متون اسلامی، از جمله آیه ۲۸۲ سوره بقره، می فرماید: «یا ایها الذین آمنوا اذا تداینتم بدین الی اجل مسمی فاكتبوه ولیكتب بینكم كاتب بالعدل... واستشهدوا شهیدین ... الا ان تكون تجره حاضره تدیرونها بینكم فلیس علیكم جناح الا تكتبواها ...» (ای كسانیكه ایمان آورید، هنگامی كه دینی با سررسید مقرر بین شما ایجاد می‌شود، آنرا مكتوب كنید و باید یك نفر نویسنده عادل موضوع را بنویسد... و بر این امر دو شاهد اخذ كنید ... مگر اینگه ناشی از خرید و فروش روزانه باشد كه بر آن آگاه هستید، كه در این صورت عدم كتابت و اخذ بینه، موجب بازخواست نمی‌باشد...)  در این آیه شریفه، خداوند مجید، مومنان (و به طریقه اولی تمامی جامعه اسلامی) را در هنگام ایجاد دین، به مكتوب كردن آن (ایجاد سند برای مشخصات دین و لابد سایر شرایط آن) و اخذ شاهد و گواهی ذیل آن فرا می‌خواند! ولی برای معاملات آنی و روزمره كه معمولا نقدی انجام میشود و بخشی از دین یا تعهد برای بعد باقی نمی‌ماند، عدم كتابت را موجب حرمت تكلیفی و بطلان وضعی عمل، نمی‌داند. از بعد فلسفه حقوقی در تحلیل آیه شریفه، هر چند برای تحقق عقد یا ثبوت دین و تعهد، نیازی به تشریفات مكتوب كردن آنها نیست و در صورت وقوع، با صرف وجود بینه و دو شاهد، علی القاعده، دین و تعهد و معامله متحقق شده خارجی به مرحله ثبوتی رسیده و در مقام ترافع، به استناد بینه، می‌توان دین را اثبات نمود، لكن چرا قرآن مجید، دستور به ثبت و كتابت دین را علی رغم عدم نیاز برای اثبات و یا نقش در مرحله تحقق داده است؟ 

قیمت فایل فقط 6,000 تومان

خرید

برچسب ها : اهمیت تثبیت رسمی دیون و تعهدات در سیاست قضائی , اهمیت تثبیت , رسمی دیون , تعهدات , سیاست قضائی , اهمیت تثبیت رسمی دیون , تعهدات در سیاست قضائی , اهمیت تثبیت رسمی دیون و تعهدات در سیاست قضائی , پروژه , پژوهش , مقاله , جزوه , تحقیق , دانلود پروژه , دانلود پژوهش , دانلود مقاله , دانلود جزوه , دانلود ت

admin بازدید : 49 چهارشنبه 25 اسفند 1395 نظرات (0)

بررسی تطبیقی حقوق ایران و انگلیس

بررسی تطبیقی حقوق ایران و انگلیسدسته: فقه و حقوق اسلامی
بازدید: 1 بار
فرمت فایل: doc
حجم فایل: 42 کیلوبایت
تعداد صفحات فایل: 51

مطالعه تطبیقی دو سیستم حقوقی ایران و انگلیس در مورد مبانی، شرایط و موانع شناسایی و اجرای احكام خارجی در قلمرو این دو كشور مبین این واقعیت انكارناپذیر است كه در میان مباحث مختلفه حقوق بین‌الملل خصوصی شناسایی و اجرای احكام خارجی از جایگاه و اهمیت بسیار ویژه‌ای برخوردار است

قیمت فایل فقط 7,500 تومان

خرید

بررسی تطبیقی حقوق ایران و انگلیس

 

مقدمه

مطالعه تطبیقی دو سیستم حقوقی ایران و انگلیس در مورد مبانی، شرایط و موانع شناسایی و اجرای احكام خارجی در قلمرو این دو كشور مبین این واقعیت انكارناپذیر است كه در میان مباحث مختلفه حقوق بین‌الملل خصوصی شناسایی و اجرای احكام خارجی از جایگاه و اهمیت بسیار ویژه‌ای برخوردار است.

حقوق و آزادیهای فردی

مطالعه تطبیقی دو سیستم حقوقی ایران و انگلیس در مورد مبانی، شرایط و موانع شناسایی و اجرای احكام خارجی در قلمرو این دو كشور مبین این واقعیت انكارناپذیر است كه در میان مباحث مختلفه حقوق بین‌الملل خصوصی شناسایی و اجرای احكام خارجی از جایگاه و اهمیت بسیار ویژه‌ای برخوردار است. در این عصر كه عصر ارتباط و گفت‌وگوی تمدن‌ها و انفجار اطلاعات نام گرفته است مهاجرت و تجارت مفهوم تازه‌ای پیدا كرده و وسایل ارتباط جمعی به طور وسیعی ارتباط كشورها را آسان‌تر و امكان‌پذیرتر نموده حقوق بین‌الملل خصوصی نیز دچار تحول و توسعه روزافزون گردیده و با تصویب كنوانسیون‌های مختلف روز به روز كشورها اختیار عمل كمتر و محدودتری خواهند داشت و در واقع جهان به سوی نظام وحدت حقوقی پیش می‌رود.


تمام این موارد همكاری هرچه نزدیك‌تر كشورها در زمینه‌های مختلف حقوقی و قضائی را از جمله در زمینه اجرای احكام طلب می‌نماید. گرچه قانون اجرای احكام مدنی مصوب سال ۱۳۵۶ شناسایی و اجرای احكام خارجی را پیش‌بینی كرده و شرایط مندرج در آن از نظر اصول قضائی تا حدودی مناسب به نظر می‌رسد لیكن باید دانست صرف وجود یك قانون مدون جهت اجرای احكام خارجی كفایت نمی‌نماید بلكه رویه قضائی و دكترین حقوقی كه ثمره اجرای قانون در طول زمان است نقش بسیار ارزنده‌ای در اجرای آن دارد و می‌تواند ضعف‌ها و كمبودهای قانونی را تكمیل و جبران نماید. آنچه بیش از همه جلب توجه می‌نماید میزان مشاركتی است كه رویه قضائی كشورها در تكمیل و توسعه حقوق مربوط به اجرای احكام خارجی دارد.
چنانچه كشورها بخواهند در زمینه تجارت بین‌المللی و جذب سرمایه‌های خارجی و حتی عضویت در سازمان تجارت جهانی (WTO) موفق باشند می‌بایست سیستم قضائی فعلی خود را به سطح و حد استانداردهای جهانی نزدیك‌تر كنند. به هر حال امروزه شناسایی بعضی از احكام صادره از دادگاه‌های خارجی مانند احكام مربوط به وضعیت و اهلیت اشخاص به صورت یكی از واقعیات اجتناب‌ناپذیر زندگی بین‌المللی درآمده است و به همین جهت اكثریت كشورها با درك این ضرورت كوشیده‌اند تا از طریق تصویب قوانین و مقررات یا با ایجاد و تثبیت رویه قضائی امكان شناسایی و اجرای احكام خارجی را در قلمروی خود فراهم نمایند.

البته این بدان معنا نیست كه كشورها خود را ملزم به شناسایی و اجرای بی‌قید و شرط احكام خارجی بدانند بلكه هدف این است كه با رعایت شرایطی امكان اجرای احكام مدنی خارجی فراهم و بدین‌وسیله به مسئله شناسایی و اعتبار حقوق مكتسبه افراد توجه شده و راه برای توسعه بیشتر حقوق بین‌الملل خصوصی باز و هموار گردد.
در این مطالعه تطبیقی ملاحظه می‌گردد كه متقاضی شناسایی و اجرای احكام خارجی در ایران می‌تواند در صورت وجود شرایط لازم و فقدان موانع احصا شده در ماده ۱۶۹ قانون اجرای احكام مدنی با تقدیم درخواست كتبی به مرجع قضائی بدون آنكه ملزم به طرح دعوی از طریق تقدیم دادخواست باشد به هدف خود نایل شود. در حقوق انگلیس مطابق قواعد كامن لا خواهان شناسایی و می‌تواند بر اساس سبب اصلی دعوی موضوع حكم خارجی در انگلیس دعوی جدیدی اقامه نموده و یا اینكه بر اساس حكم خارجی به عنوان یك سبب مستقل اقامه دعوی نماید لیكن بر این قاعده توسط قوانین موضوعه كه در مورد احكام صادره در محدوده‌های جغرافیایی خاص اعمال می‌گردد استثنائاتی آورده شده است و البته احكام صادره از بعضی كشورها هنوز مطابق قواعد كامن لا در انگلیس شناسایی و اجرا می‌شوند.

سیاست حقوقی ایران در خصوص موضوع مورد مطالعه بر پایه رفتار متقابل استوار گردیده و احكام صادره از كشورهایی كه در مورد احكام صادره از محاكم ایران معامله متقابل نمایند در ایران قابل اجرا است. در انگلستان دكترین «تعهد» به عنوان مبنای سیاست حقوقی امروز انگلیس در این زمینه مطرح و اعمال می‌گردد كه با وصف مذكور به طور وسیعی موجب شناسایی و اجرای احكام خارجی در قلمروی این كشور گردیده است.

در مورد شرایط مشترك و مشابه دو سیستم حقوقی مورد مطالعه جهت شناسایی و اجرای احكام خارجی می‌توان به مشتركات و مشابهات ذیل اشاره نمود:

۱- صلاحیت دادگاه صادركننده حكم با توجه به قواعد حقوق بین‌الملل خصوصی كشور محل شناسایی و اجرا، البته واضح است كه به دلیل مغایرت و اختلاف در مبانی صلاحیت، ممكن است دادگاه خارجی در انگلیس صلاحیت‌دار شناخته شده و همان دادگاه در همان پرونده در حقوق ایران فاقد صلاحیت تشخیص داده شود.

۲- قطعی و نهایی بودن حكم، در این مورد هم هر دو سیستم حقوقی ایران و انگلیس تلقی دادگاه صادركننده حكم را از مفهوم قطعیت ملاك و معیار عمل قرار داده‌اند.

۳- مدنی بودن موضوع مورد حكم.

۴- عدم امكان شناسایی و اجرای احكام مالیاتی و جزایی، در این مورد نیز سیستم حقوقی هر دو كشور اجرای احكام جبران ضرر و زیان مدعی خصوصی صادره در ضمن احكام جزایی را در قلمرو خود ممكن و مجاز دانسته‌اند.

همچنین از موارد اختلاف دو سیستم در مورد شرایط شناسایی می‌توان به موارد زیر اشاره كرد:

۱- وجود رفتار متقابل: دادگاه‌های ایران بدون اینكه این شرط را احراز نمایند مجاز به صدور دستور اجرای حكم خارجی نمی‌باشند. مضافا اینكه مبنای نظری مورد قبول سیستم حقوقی ایران در این زمینه نیز رفتار متقابل است حال آنكه همان گونه كه شرح داده شده امروزه رفتار متقابل به عنوان شرط لازم در انگلیس مطرح نمی‌باشد.

۲- صدور دستور اجرا از طرف دادگاه خارجی: این شرط در قانون ایران پیش‌بینی شده لیكن در انگلستان مطابق قواعد كامن لا مورد نیاز نمی‌باشد.

۳- صلاحیت قانون حاكم بر ماهیت دعوی: در سیستم حقوقی ایران بررسی صلاحیت قانون حاكم بر ماهیت دعوا توسط دادگاه ایرانی به عنوان دادگاه محل شناسایی و اجرا جهت صدور دستور اجرا لازم و ضروری است در صورتی كه در سیستم حقوقی انگلیس بررسی صلاحیت قانون حاكم بر دعوا پس از احراز صلاحیت دادگاه خارجی ضرورتی ندارد.

در مورد موانع پیش‌بینی شده در زمینه شناسایی و اجرای احكام خارجی مشابهات و مشتركات زیادی در سیستم حقوقی هر دو كشور وجود دارد كه از جمله آنها می‌توان به وجود نظم عمومی و صدور حكم معارض اشاره كرد. فقط بهتر است كه توضیح داده شود كه مفهوم نظم عمومی در حقوق ایران مواردی مانند تقلب و نقض مفهوم عدالت طبیعی كه در حقوق انگلیس به عنوان موانع مستقل شناخته شده‌اند را نیز در بر می‌گیرد به عبارت ساده‌تر نظم عمومی در حقوق انگلیس اخص از نظم عمومی در ایران است. هرچند در حال حاضر انعقاد قراردادهای دو یا چندجانبه اجرای متقابل احكام بین كشورها بسیاری از محدودیت‌های موجود بر سر راه اجرای احكام خارجی را منتفی و مرتفع ساخته است لیكن چنین به نظر می‌رسد كه تا ایجاد قواعد مشترك و متحدالشكل جهانی در این زمینه باید فاصله زیادی را بپیماییم.

امید این است كه این فاصله با درك بهتر ضروریات زندگی بین‌المللی و احساس نیاز جامعه جهانی به لزوم و ضرورت شناسایی و اعتبار حقوق مكتسبه افراد كمتر شود. تذكر این مطلب ضروری است كه قبل از پیروزی انقلاب اسلامی اجرای احكام خارجی در ایران محدود نبوده است و مفتوح بودن مرز بسیاری از كشورهای خارجی به روی اتباع ایرانی و تردد و رفت و آمدهای اتباع كشورهای خارجی به ایران اجرای موارد زیادی از احكام خارجی در ایران را مطرح می‌ساخت لیكن این امر پس از انقلاب اسلامی با محدودیت مواجه شده است با توجه به وضعیت خاص كشورمان و درگیر شدن آن با جنگ تحمیلی برای مدت زمان نسبتا طولانی و وجود مشكلات ناشی از جنگ و محاصره اقتصادی و نقشه‌های استكباری دول بزرگ خارجی و غیره همگی علل و عوامل این محدودیت تلقی می‌شوند، نتیجتا به همین نسبت نیز سطح اجرای احكام خارجی در ایران به موارد شاذ و نادری تنزل یافته است ولی با وصف این تنها مقررات مربوط به اجرای احكام خارجی در ایران نیز منحصر به مقررات مربوط به فصل نهم قانون اجرای احكام مدنی است كه مقررات مزبور نیز از مصوبات مربوط به دوران گذشته بوده و تكافوی نیازهای حقوقی جامعه متحول امروزی را با اوصافی كه مذكور افتاد نمی‌نماید از طرف دیگر با توجه به حجم زیاد قوانین و مقررات كشورهای خارجی در این زمینه كه هر روز هم در حال اصلاح و تغییر است مقررات فعلی ما، در این مورد هیچ‌گونه همخوانی و تناسبی با تحولات بین‌المللی و نیازهای جامعه ندارد لذا پیشنهاد می‌شود كه جهت رفع این كمبود و نقیصه قانونی و برای رسیدن به حد استانداردهای بین‌المللی و پوشش دادن نیازهای جامعه كنونی با تحولات بین‌المللی مقررات و قوانین جاری فعلی كشور ما حداقل با تغییر و تبدیل نظریه متقابل به نظریه تعهد یا تكلیف حقوقی و یا حقوق مكتسبه اصلاح شود و همچنین نظر به اینكه در زمینه اجرای احكام خارجی در ایران تحقیقات ناچیزی به عمل آمده و منابع خارجی كه به روز باشد نیز در كتابخانه‌ها و مراكز علمی كمتر در دسترس همگان است پیشنهاد می‌شود در این مورد كارهای تحقیقی بیشتری در داخل انجام شود و منابع خارجی هم كه جهت مطالعه تطبیقی لازم است به ویژه منابع خارجی كه به روز بوده و آخرین تحولات و تغییرات و تحقیقات و دكترین حقوقی را ارائه می‌نماید تهیه و در دسترس قرار گیرد و بدین ترتیب كمبودها و خلاهای قانونی تا اندازه‌ای مرتفع شود. 

قیمت فایل فقط 7,500 تومان

خرید

برچسب ها : بررسی تطبیقی حقوق ایران و انگلیس , بررسی تطبیقی , حقوق ایران و انگلیس , بررسی تطبیقی حقوق ایران و انگلیس , پروژه , پژوهش , مقاله , جزوه , تحقیق , دانلود پروژه , دانلود پژوهش , دانلود مقاله ,

admin بازدید : 77 چهارشنبه 25 اسفند 1395 نظرات (0)

اعسار از محكوم به

اعسار از محكوم بهدسته: فقه و حقوق اسلامی
بازدید: 1 بار
فرمت فایل: doc
حجم فایل: 39 کیلوبایت
تعداد صفحات فایل: 41

اعسار از ریشه عسر كه واژه عربی است مشتق شده است، گوقتی می گوئیم عسر الامر یعنی مطلب سخت و دشوار است و به معنی سختی، عسرت و تنگدستی آمده است

قیمت فایل فقط 6,000 تومان

خرید

اعسار از محكوم به

 

اعسار از نظر لغوی:

اعسار از ریشه عسر كه واژه عربی است مشتق شده است، گوقتی می گوئیم عسر الامر یعنی مطلب سخت و دشوار است و به معنی سختی، عسرت و تنگدستی آمده است.

در قرآن كریم آمده است و اِن كان ذو عسره منظره الی میسره (اگر تنگدست بود، به گشایش نگاه كنید)

مفكهوم اصطلاحی اعسار:

در حقوق اسلام كسی كه دارائیش به اندازه بدیهی او نباشد معسر می خوانند و آن حالت را اعسار می گویند و اگر حاكم شرع حكم بدین حالت بدهد، آن شخص را مفلس می گویند  و خود حالت مذكور را افلاس می گویند.

البته دو تن از فقهای شیعه، محقق اردبیلی و محقق بحرانی بین معسر و مفلس فرق گذاشته اما سایر فقیهان بین این دو اصطلاح فرقث نگذاشتند.

اعسار در حقوق مدنی مشابه ورشكستگی در حقوق تجارت است، با این اختلاف كه اعسار نیازی به اعلام آن توسط حكم دادگاه ندارد و اعسار حالت ؟؟؟ است كه قاضی آن را در اجرای كلی از مقررات پیش بینی شده در قانون مدنی ملاحظه و بررسی كرده و از آن نتایجی بدست می آورد در تعریف دیگر اعسار حالت بدهكارعنیر تاجری است كه بدیهی او زاید بر دارایی اش است و بدین ترتیب نتواند كلیه طلب طلبكاران خود را تأدیه نماید.

اعسار در فقه و حقوق اسلام:

مقرراتی كه در حقوق اسلام در مورد افلاس وجود دارد، بسیار قابل توجه است، به طوری كه شباهت های از این تأسیس در حقوق غربی نیز مشاهده می گردد و تشخیص مفلس (بر وزن محسن) فردی است فقیر و بی چیز كه اصل مالش از بین رفته و مقداری پول خورد (فلوس) برای او باقیمانده است.

كسانی كه می توانند تنقاضای حَجر و حكم تفلیس مدیون را بنمایند عبارتند از:

1- كلیه بستانكاران یا برخی از آنان می توانند در خواست حكم افلاس مدیون را از محكمه بنمایند.

نكته ای كه در اینجا قابل ذكر است. این است كه اصولاً تقاضای بستانكاران از محكمه برای صدور حكم حجر مدیون به عنوان یكی از شروط اعتباری دعوای اعسار مطرح شده است.

2- مدیون می تواند تقاضای حكم افلاس خود را از محكمه بنماید البته این مسئله اختلافی است.

ناگفته نماند كه علمای اهل سنت نیز معتقدند كه مدیون نمی تواند تقاضای حكم حجر خویش را از محكمه كند البته امام شافعی صدور حكم به درخواست مدیون را جایز می داند.

3- حاكم یا قاضی می تواند رأساً حكم حجر و افلاس مدیون را بدهد، به نظر برخی از فقها چكنانچه قاضی خود به این نتیجه برسد كه شخص مدیون معسر است، می تواند حكم افلاس وی را صادر نماید اثار حكم افلاس نسبت مدیون.

1- پس از صدور حكم افلاس، شخص مفلس در اموال خویش منوع است.

البته دائره این ممنوعیت شامل حقوق غیر مالی ( همچون ازدواج – طلاق – قصاص و ...)  مفلس نمی گردد، زیرا تصرف در این حقوق منافی حق غرما و بستانكاران نیمست.

2- دارائی شخص مفلس وثیقه دیون بستانكاران می گردد، به عبارتی دیگر اموال موجود وی در زمان صدور حكم، وثیقه دیون حال بستانكاران او در زمان صدور حكم حجر است.

3- باید توجه داشت كه به عكس ورشكستگی در قوانین موضوعه، صدور حكم افلاس موجب حال شدن دیون موحل مدیون نمی گردد و مشهور قول فقهای امامیه، تأیید همین مطلب است.


آثار حكم افلاس نسبت به بستانكاران

1- دارائی مدیون وثیقه دیون دائنین می باشد.

2- در مواردی كه طلبكارای دارای خیار تفلیس است، وی می تواند پس از فسخ معامله عین مال خود را مسترد نماید، چنانچه طلبكاری بعد از تقسیم اموال بین غرما، پیدا شود با اثبات ادعای خویش می تواند به استناد خیار تفلیس، معامله را فسخ و عین موضوع قرارداد را پس بگیرد.

3- پس از احراز بستانكاران و تشخیص مطالبات آنان، دادگاه حكم به فروش اموال مدیون می دهد، جبه عبارت دیگر آنچه قابل ف.روش باشد فروخته و با توجه به حصه هر یك از طلبكاران و به تناسب طلبشان بین آنها تقسیم می نماید.

4- اقرار مفلس نسبت به اموال خود بر ضرر دیان نافذ نیست، لیكن اگر اقرار نماید به عینی كه در تصرف اوست به اینكه متعلق به دیگری است، شبهه ای نیست كه این اقرار در حق خود او نافذ است.

5- در تقسیم مال مفلس بین طلبكاران محكمه می بایست موضوع مستثنائات دین را رعایت نماید.


مقررات فعلی درباره اعسار

قانون اعسار

قانون اعسار مصوب 20/9/1313 مجلس شورای ملی وقت می باشد كه فعلاً در كشور مورد اجراء و عمل محاكم است. قانونگذار  در این قانون، به طور كلی واژگان «مفلس» و «افلاس» را حذف نمود و با تلفیق تعاریفی كه از «معسر» و «مفلس» در قانون اعسار و افلاس سال 1310 ارائه كورده بود، در ماده اول این قانون مقرر می دارد: «معسر كسی است كه جبه واسطه عدم كفایت دارایی یا عدم دسترسی به مال خود قادر به تأدیه مخارج محاكمه یا دیون خود نباشد.

قانون نحوة اجرای محكومیت های مالی

این قانون در تاریخ 10/8/1377 به تصویب مجلس شورای اسلامی رسید كه ماده 3 آن در مورد اعسار می باشد.

قانون آئین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب (در امور مدنی) مصوب سال 1379

مواد 504 تا 514 این قانون در مورد اعسار از هزینه دادرسی می باشد كه جایگزین مقررات قانون اعسار در این زمینه شده است.

قیمت فایل فقط 6,000 تومان

خرید

برچسب ها : اعسار از محكوم به , اعسار , محكوم به , اعسار از محكوم به , پروژه , پژوهش , مقاله , جزوه , تحقیق , دانلود پروژه , دانلود پژوهش , دانلود مقاله , دانلود جزوه , دانلود تحقیق

admin بازدید : 63 چهارشنبه 25 اسفند 1395 نظرات (0)

مال مشاع و انواع اشاعه

مال مشاع و انواع اشاعهدسته: فقه و حقوق اسلامی
بازدید: 1 بار
فرمت فایل: doc
حجم فایل: 41 کیلوبایت
تعداد صفحات فایل: 54

ابتدائاً سعی می‌شود تعریفی كامل، جامع و مانع از مال مشاع ارائه شود انواع اشاعه نیز باید تشریح شود اشاعه به دو نوعند قهری و اختیاری تقسیم می‌شود

قیمت فایل فقط 8,000 تومان

خرید

مال مشاع و انواع اشاعه

 

چكیده

ابتدائاً سعی می‌شود تعریفی كامل، جامع و مانع از مال مشاع ارائه شود. انواع اشاعه نیز باید تشریح شود اشاعه به دو نوعند قهری و اختیاری تقسیم می‌شود.

تفاوت مفاهیم اشاعه و شركت نیز مطرح می‌شود كه باید گفت رابطه عموم و خصوص مطلق است. یعنی هر اشاعه‌ای شركت است اما هر شركتی اشاعه نیست.

سپس بیع مال مشاع مطرح می‌شود. بیع مال مشاع از لحاظ حقوقی با استناد به ماده 583 قانون مدنی صحیح می‌باشد. همچنین باید ذكر كرد كه بیع مال مشاع حالات مختلفی دارد. بیع كل مال مشاع توسط تمام شركا و بیع جزئی از مشاع به صورت معین، یا به صورت حصه یك شریك.

مسئله مهمی كه بسیار مبتلا به آن است، تسلیم مال مشاع است. كه با اذن سایر شركا امكان پذیر می‌شود. اذن شركا در تسلیم آثار خاص به خود را دارد و عدم تحصیل آن نیز موجب آثار خاصی می‌شود.

همچنین تسلیم آن كه در مال قابل افراز و غیر قابل افراز باید قائل به تفكیك شده، و در آخر به خیار تعذر تسلیم، انواع و آثار آن در بیع مال مشاع پرداخته می‌شود.

 

 

 

فهرست

 

 

عنوان                                                                                            صفحه

کلیات.. 1

طرح مسئله: 1

تعاریف.. 2

انواع اشاعه: 4

اول: اشاعه قهری: 5

دوم: اشاعه اختیاری (عقدی): 6

سوم: فایده تقسیم: 7

كلیات و تعاریف.. 11

گفتار نخست: وضع حقوقی بیع مال مشاع. 11

گفتار دوّم: حالات بیع مشاع. 12

بند نخست: بیع كل مال مشاع. 13

الف) توسط جمیع شركاء: 13

ب) توسط احداز شركاء 14

بند دوم: بیع جزئی از مال مشاع. 18

الف) بیع جزء معین. 19

ب) بیع حصه مشاع. 20

اذن در تسلیم مبیع مشاع. 24

گفتار نخست: حاكمیت اراده جمع: 25

گفتار دوم: تحصیل اذن شركاء در تسلیم. 27

ج) یدامانی شریك: 35

گفتار چهارم: رجوع از اذن: 36

گفتار پنجم: تفاوت اذن در اداره و اذن در فروش. 37

گفتار ششم: آثار فروش و تسلیم مال مشاع توسط همه شركا 38

نحوه تسلیم مبیع مشاع. 39

گفتار دوم: مال غیر قابل افراز 40

خیار تعذر تسلیم در بیع مال مشاع. 43

گفتار اوّل: انواع تعذر تسلیم. 44

گفتار دوم: آثار تعذر تسلیم. 46

گفتار چهارم: ماهیت حقوقی تعذر تسلیم. 47

چكیده 50

منابع و مآخذ. 51

 

قیمت فایل فقط 8,000 تومان

خرید

برچسب ها : مال مشاع و انواع اشاعه , مال مشاع , انواع اشاعه , مال مشاع و انواع اشاعه , پروژه , پژوهش , مقاله , جزوه , تحقیق , دانلود پروژه , دانلود پژوهش , دانلود مقاله , دانلود جزوه , دانلود تحقیق

admin بازدید : 29 چهارشنبه 25 اسفند 1395 نظرات (0)

بررسی اصل 44 قانون اساسی از دیدگاه حقوقی

بررسی اصل 44 قانون اساسی از دیدگاه حقوقیدسته: فقه و حقوق اسلامی
بازدید: 1 بار
فرمت فایل: doc
حجم فایل: 62 کیلوبایت
تعداد صفحات فایل: 55

اجرای سیاستهای ابلاغی اصل 44قانون اساسی ونحوه واگذاری فعالیتهای بنگاههای دولتی به بخش خصوصی ازمواردی است كه پس از ابلاغیه مقام معظم رهبری ذهن بسیاری از كارشناسان مسائل اقتصادی و سیاسی رابه خود معطوف ساخته

قیمت فایل فقط 7,000 تومان

خرید

بررسی اصل 44 قانون اساسی از دیدگاه حقوقی

 

اجرای سیاستهای ابلاغی اصل 44قانون اساسی ونحوه واگذاری فعالیتهای بنگاههای دولتی به بخش خصوصی ازمواردی است كه پس از ابلاغیه مقام معظم رهبری ذهن بسیاری از كارشناسان مسائل اقتصادی و سیاسی رابه خود معطوف ساخته و از این رومی بایست به فراخور برنامه چشم انداز بیست ساله نیزنسبت به اصل44 عنایت ویژه ای صورت گیرد. اما با توجه به مدت زمانی كه از این اصل می گذرد نه تنها توجهی به آن نشده بلكه با ساده نگری و قصور در ان یكی از اركان اصلی این بخش كه خصوصی سازی است بر زمین مانده كه البته نمی بایست در این امر تمام تقصیرها را بر گردن دولت نهاد بلكه در این اصل اركان نظارتی هم قصور غیر قابل توجیهی را در پیشگاه مردم ومقام معظم رهبری دارند .
نمایندگان مجلس شورای اسلامی نیز می بایست به عنوان منتخبین این ملت ازطرح ها ولایحه هایی كه در راستای این اصل نیست جلوگیری كنند و قوه قضائیه نیزبا وضع قوانینی ویژه شرایط مناسبی را برای ورود سرمایه گذاران داخلی وخارجی به كشور فراهم سازد.
گفت وگویی راكه پیش روی دارید بررسی عملكرد دولت بعد از ابلاغیه مقام معظم رهبری درعمل به اصل44 قانون اساسی است از این رو با دكتر شیر كوندمعاون وزیر اقتصاد و دارایی دولت هشتم داشتیم كه توجه شما را بدان جلب می كنیم .

آقای شیركوند ، اخیرا"مباحث مهمی در خصوص اصل 44قانون اساسی دیدگاه شما به عنوان یك كارشناس در بررسی این مسائل چیست ؟
مباحثی كه در خصوص اصل 44 قانون اساسی مطرح میشود مربوط به ساختار آن نیست ومطلب مورد بحث ابلاغیه رهبرمعظم انقلاب پیرامون قانون اساسی است .
اصل44قانون اساسی وظیفه دارد فعالیتهای اقتصادی كشور را براساس قانون تعیین كند.در بررسی ها می بایست اصل 44راشامل سه قسمت بدانیم :
قسمتی كه در صدر اصل 44است
قسمتی كه مرتبط با خود اصل 44است
قسمتی كه در ذیل اصل 44آمده است
تركیب این سه بخش خطی مشی اقتصادی كشوررا تعیین می كند.متاسفانه به دلیل عدم توجه دولتها به اصل 44و عدم تفسیر درست ان مجموعه ای از ابهام ها در ارتباط با كار آمدی اصل 44شكل گرفت و گروهی اعتقاد داشتن كه این قانون به درستی در كشور مورد استفاده قرار نمی گیرد و عده ای اشكال را در خود اصل وتنظیم بد ان دانسته و عده دیگر ایراد را در تفسیر این اصل می دیدند.
به همین جهت این مسئله از حدود سال های 1381به صورت جدی در دستور كارقرار گرفته و برای فعا ل كرد ن اقتصاد وشكوفایی اصل 44مورد بررسی مجدد قرار می گیرد. این بررسی مجدد در بعد بازنگری، باز نویسی و تغییر مورد توجه بود روی این اصل عده ای دیگر اعتقاد داشتند كه اگر مطالعات بیشتر نسبت به این اصل صورت بگیرد در درون ان راه كارهایی وجود دارد كه بتواند راه گشای مشكلات باشد. این بحث در مجمع تشخیص مصلحت نظام مطرح وكمیسیونی تخصصی در مورد ان شكل گرفت و نمایندگانی از دولت وافراد غیر دولتی در ان شركت می كردند كه اكثرا"از چهره های دانشگاهی بودندو یا ازافرادی بودند كه در بخش خصوصی اشتغال داشتند. نتیجه مباحثات انجام شده خدمت مقام معظم رهبری فرستاده شد وایشان هم پس از مطالعه یادداشتی را به مجمع تشخیص مصلحت نظام فرستاند و در ان قید فرمودند كه مباحث موجود جوابگوی مشكلات كشور نخواهد بودواین موضوع می بایست مورد بررسی بیشتری قرارگیرد.پس از ارزیابی دوباره نسخه اصلاحی خدمت مقام معظم رهبری ارسال شدوایشا ن نتایج حاصله را به عنوان سیاستهای كلی اصل44قانون اساسی تنظیم و پس از اصلاح به دولت ابلاغ فرمودند.
ابلاغیه ذكر شده شامل سه بند«الف »،«ب» و« ج» بودكه ابلاغیه ای كه شامل مواد بند«الف»و«ب» می شد در سال 1383به دولت ابلاغ و ابلاغیه ای كه شامل بند«ج» می شد در سال 1384 به دولت ابلاغ شد.كه این بندها به صورت تركیبی توانایی توانمند سازی اقتصاد كشور را خواهند داشت ولذا اگر قرار است این ابلاغیه مورد ارزیابی و نقد قرار بگیرد باید در هر سه بند مورد بررسی قرار گیرد.

بعد از اعلام ابلاغیه اول درخصوص اصل 44قانون اساسی ابلاغیه دوم با فاصله ای حدودا"یكساله به دولت ابلاغ شد علت تاخیر صورت گرفته را چه می بینید ؟وفاصله صورت گرفته چه تبعاتی داشته است؟
به نظر من از انجا كه ماهیت این سه بند تا حدودی با هم اختلاف داشته شا ید وقفه ایجاد شد نیز بر اثر اختلاف ماهیت این دو بند صورت گرفته است وهمچنین اگر بخواهم ارزیابی خود را از این سه بند بیان كنم متاسفانه می بایست بگویم این ابلاغیه در دولت نهم به فراموشی سپرده شده ؛دولت نهم زمانی روی كار آمده كه هر سه بند اصل 44را در اختیار داشته اما عملكرددولت و مجلس درطی دو سال اخیر نشان دهنده این است كه این ابلاغیه نه تنها مورد توجه قرار داده نشده بلكه در دستور كار مجلس ودولت قرار نگرفته است.
وغیر از مجموعه ای تبلیغات و تمجیدات چیز دیگری را در این دولت شاهد ان نبودیم ودولت در دو سال گذشته روالی را در پیش گرفته كه گویا صدور ویا عدم صدوراین ابلاغیه هیچ نقشی در ان نداشته است.

طبقه بندی انجام شده در ابلاغیه به چه صورتی بوده است؟
درابلاغیه سه بحث كلیدی مطرح شده : در بحث اول ابلاغیه ذكر شده كه دولت نباید در فعالیتهایی كه در صدر اصل 44از ان نام برده نشده فعالیت كندو در ابلاغیه رهبری صریحا"تصریح شده كه دولت نباید در هیچ گونه فعالیتی جزمواردی كه در اصل 44به ان اشاره شده فعالیت داشته باشد.اما مشاهده می كنیم كه دولت در بسیاری از فعالیتهای خود خارج از اصل 44عمل كرده وابلاغیه به فراموشی سپرده شده است.
دربحث دوم ابلاغیه آمده است كه دولت باید شرایطی را فراهم كند كه بخش خصوصی بتواند در فعالیتهایی كه در صدر اصل 44ذكر شده حضور پیدا كند یعنی دولت باید زمینه هایی را فراهم كند كه بخش خصوصی نه تنها بتوانددر كلیه فعالیتهایی كه در صدر برنامه های این اصل عنوان شده شركت داشته باشد بلكه در انجا می بایست دولت به صورت انحصاری كار كندبخش خصوصی نیز دخالت داشته باشد ولی عملا"در طی این دو سال چنین فعالیتهایی مشاهده نشده است.
ابلاغیه در بند سوم یك قدم جلوتر فراتررفته وعنوان شده برنامه ریزی دولت باید به گونه ای باشد كه بخشی از فعالیتهای صدر اصل 44كه تاكنون انحصارا" در اختیار دولت بوده جز در موارد خاص را منفك كرده و در اختیار بخش خصوصی قرار دهد یعنی اگر دقت كنیم این خود یك پكیج ومجموعه در هم تنیده در ارتباط با به رسمیت شناختن بخش خصوصی است وما نه تنها می بایست این بخش راا توانمندسازیم وبه ان اجازه دهیم كه در خارج از فعالیتهای اصل 44 اجازه فعالیت داشته باشد بلكه می بایست به بخش خصوصی امكان حضور در صد ربرنامه های اصل 44را نیز بدهیم و وقتی این گامها برداشته شد و توانستیم یك بخش خصوصی توانمند راشكل دهیم دولت فعالیت های خود را كم كرده وبه بخش خصوصی واگذار كند.
امافعالیتهای انجام شده هیچ كدام امكان جوابگویی به ابلاغیه مقام معظم رهبری رادارا نیست.

به نظرشماچه زیر ساختارهایی برای ایجاد فرهنگ بخش خصوصی در كشور نیاز است؟
متاسفانه بخش خصوصی در كشور ما دچار مهجوریت و مظلومیت قرار گرفته به نوعی كه نه دولت مردان ونه فعالان این بخش ان را به خوبی نمی شناسند وتصویر درستی را از ان درذهن ندارندوحتی بسیاری از مسئولان از جاری كردن نام بخش خصوصی بر زبان اكراه دارند. در ادبیا ت اقتصادی جهانبه غیر از واژه های بخش خصوصی وعمومی چیز دیگری برای گفتن نداریم اما متاسفانه در كشورما واژه بخش خصوصی مترادف شده با عده ای راند خوار، زالو صفت و ... بخش خصوصی مظلوم واقع شده و به نظر می رسد كه بخش خصوصی چنین مظلومیتی را در مورد خودش قبول كرده وآن را به رسمیت شناخته است لذا اولین كاری كه در كشور ما می بایست به درستی صورت بگیرد تعریف واژه بخش خصوصی است وباید بدانیم كه این واژه به چه گفته می شود و بحث دیگر عدم محترم شمردن بخش خصوصی در كشور است به نوعی كه كسی خود را با افتخار عضواین بخش نمی داند واین معضل به دلیل پناه گرفتن عده ای انسانهای متخلف تحت عنوان بخش خصوصی همواره وجود داشته است ونیاز به این است كه این موارد پالایش وبا متخلفین این بخش برخوردجدی صورت گیردتابخش بخش خصوصی بتواندبا اقتدار در حوزه های لازم حضور معنی داری داشته باشد اگر چنین گامی برداشته شود واز حق خود دفاع كند.
در كشورما نهادی كه بتواند به صورت عملیاتی از حقوق بخش خصوصی دفاع كندوجود نداردونگاه دولت به این بخش كه همواره بارویكرد مبتنی بر تردید بوده نیاز به تغییراتی اساسی دارد .

از دیگر مشكلات فراروی خصوصی سازی عدم اعتماد به سرمایه داران و ترسیم وجهه ای رانت خوار و غیر قابل اعتماد از انان درجامعه است چگونه می توان این دیدگاه را در جامعه تغییر داد؟
ما باید به این نكته توجه كنیم كه صاحبان سرمایه به دنبال سود هستند ما نباید از سرمایه گذار انتظار بی جایی در خصوص خدمت به هم نوعان در جهت پیشرفت منافع عمومی داشته باشیم و این موارددرحیطه وظایف سرمایه گذار طبقه بندی نمی شود.
وافزایش خدمات عمومی،مبارزه بافقرو اشتغال هستند و میبایست سیاستهای حاكمی را دنبال كنند.
وقتی كه بخش خصوصی به دنبال سود باشد به طبع ان برای كسب ان به رقابت خواهد پرداخت و قیمت را پایین وكیفیت را بالا خواهد برد این تعاریف سرمایه داراست كه باید به رسمیت شناخته شود. سودسرمایه دار افزایش میزان اشتغال و مالیات برای دولت را به دنبال خواهد داشت.امامتاسفانه این نگاه هنوز رسمی نشده است ووقتی از سرمایه گذار با نام زالو صفت یاد می شود خدمت به زالو صفت هاست چون زالو صفت ها می دانند در پشت این مفاهیم چگونه باید پناه گرفت و ما با این كار عملا"ضربه ای مهلك را بر پیكره سرمایه داری وارد اورده ایم .
اگر در كشورچنین خطی مشی گذاری ترسیم شود و بخش خصوصی از حقوق حقه خود دفاع كند و دولت هم مسئولیت كارهای خود را به عهده بگیرد به راحتی می توانیم خصوصی سازی كنیم .
یكی از اركان خصوصی سازی داشتن بخشی توانمند در این عرصه است ولازمه این امر تصمیم گیری های دولت است ومن به شخصه مطمئن هستم بدون توانمند سازی بخش خصوصی اقتصاد كشور قدرت رو به جلو رفتن را نخواهد داشت.
ما می بایست شجاعت برون رفت از مشكلا ت بخش دولتی را داشته باشیم . در شركتهای دولتی دولت نه تنها می بایست از مالیات سود خود چشم پوشی كندبلكه می بایست هر ساله مبلغی را به این شركت ها واریز كند .اگردولت بتواند با ارزیابی مناسبی این شركتها را واگذار كند می تواند به میزان قابل توجهی از سود عایدی خود استفاده كند.
غیر ازآن كه دولت می بایست به كسب در امدهای موجود دررابطه با خصوصی سازی فكر كند اما نمی بایست دراین بخش رها سازی صورت گیرد و دولت می بایست به اشتغال وكارامدی شركت ها پس از واگذاری نیز فكر كند و همه این موارد را با هم ببیند.

قیمت فایل فقط 7,000 تومان

خرید

برچسب ها : بررسی اصل 44 قانون اساسی از دیدگاه حقوقی , اصل 44 , قانون اساسی , اصل 44 قانون اساسی , پروژه , پژوهش , مقاله , جزوه , تحقیق , دانلود پروژه , دانلود پژوهش , دانلود مقاله , دانلود جزوه , دانلود

admin بازدید : 57 چهارشنبه 25 اسفند 1395 نظرات (0)

اصول كلی حاكم بر روابط بین الملل و تطبیق آن با حقوق اسلام

اصول كلی حاكم بر روابط بین الملل و تطبیق آن با حقوق اسلامدسته: فقه و حقوق اسلامی
بازدید: 1 بار
فرمت فایل: doc
حجم فایل: 56 کیلوبایت
تعداد صفحات فایل: 32

یك قاعده بنیادین حقوقی كه در سطح بسیار گسترده ای میدان عمل دارد مانند اصل لزوم وفا به عهد

قیمت فایل فقط 5,000 تومان

خرید

اصول كلی حاكم بر روابط بین الملل و تطبیق آن با حقوق اسلام

 

فصل اول

- اهداف

فصل دوم

اصل همزیستی مسالمت آمیز

الف- برداشت پاره ای از محققان

ب- به قرآن رجوع كنیم

فصل سوم

اصل رسالت جهانی

فصل چهارم

اصل اعتزال

1- عدم مداخله

2- بیطرفی

فصل پنجم

اصل وفا به تعهد است

 

فصل اول

اهداف

منظور از اصل این است:

* یك قاعده بنیادین حقوقی كه در سطح بسیار گسترده ای میدان عمل دارد. مانند: اصل لزوم وفا به عهد.

* و یا یك هنجار اصیل و عام كه دولت باید در سیاست خارجی خود نخست و پیش از هر چیز آن را مبنای عملكرد خود قرار دهد. در نظام حقوقی اسلام، «اصول كلی» در معنایی گسترده تر، همان قواعد عمومی و جاویدان حقوقی اند كه با گذشت زمان و در هیچ شرایطی از اعتبار نمی افتند، مانند: اصل النضرورات تبیح المحرمات (ضرورتها رخصت بخش ارتكاب در منابع اسلامی، به عنوان اصول حاكم بر روابط بین المللی به دست آورده ایم. اما ما هرگز قصد استقصای این اصول را در این مقام نداریم و تنها به عرضه داشت چند اصل بسیار مهم بسند می كنیم.

 

فصل 2

اصل همزیستی مسالمت آمیز

اسلام در روابط بین الملل، اصل همزیستی مسالمت آمیزرا به عنوان نخستین و مهمترین اصل حاكم، برای پیراوان خود عرضه كرده است. اكنون درباره این اصل كه در حقوق بین الملل معاصر بنیادین به شمار می رود، به بحث خواهیم پرداخت.

الف- برداشت پاره ای از محققان

در اینجا بار دیگر یاد آوری نظر برخی از نوسندگان پیرامون این مساله لازم می نماید كم آیا «اصل» در روابط اسلامی با نامسلمانان، همزیستی و تفاهیم است، و یا جنگ و خصومت؟

خدوری بر این باور كه: «روابط عادی میان مسلمانان و نامسلمانان هرگز مبتنی بر صلح نبوده» حالت یك جنگ دائمی ر امیانشان حكمفرما پنداشته است. ضمناً نقطه مقابل این نظر هم، از محقق دیگری به نام بوآزار شنیدید كه اذغان می داشت، بنا به تحقیق عده ای از محققان اسلامی، در اسلام صلح و همزیستی مبنای گسترش روابط مسلمانان با دیگر ملتها قرار گرفته است.

  حال اگر ما نیز بر تایید نظر دوم در این مساله اتخاذ موضع كنیم، شاید بتوانیم پیدیش نظر اول را معلوم امری بدانیم كه در كتاب اسلام و حقوقی خود عنوان نكرده اند.

از این گذشته، اهمیت فوق العاده ای كه به مساله جهاد داده شده، و جهاد نیز در ذهن بسیاری به مفهوم «جنگ تعرضی» نقش بسته است، عده ای را به این نتیجه گیری غلط رسانیده كه بپندارند مبنای حقوق بین الملل در اسلام، همان جنگ و ستیز همیشگی با كفار است. بنابر چنین ره گم كردگی، دیگر شگفت نیست اگر پاره ای از نویسندگان حتی اسلام را دین شمشیر هم معرفی می كنند. منتسكیو، متفكر بزرگ فرانسوی، بر اثر مطالعات و دید محدود خود درباره اسلام چنین می نویسد:

«وقتی به نتایج اخلاقی مذهب مسیح و اسلام برمی خورید، بدون تردید این فكر به خاطر می رسد كه باید مذهب مسیح را قبول كرد، زیرا مذهب مسیح اخلاق را تعدیل و برعكس مذهب اسلام، باعث تشدید اخلاق می شود... دیانت اسلام كه به زور شمشیر بر مردم تحمیل شده، چون اساس آن متكی بر جبر و زور بوده، باعث سختی و شدت شده است و اخلاق و روحیات مردم را تند می كند.»

در وارد آوردن چنین اتهامی بر اسلام، منتسكیو یگانه مدعی متفكران غرب نیست، بلكه بسیاری از خاور شناسان و اسلام شناسان نیز با همین طرز تفكر، روح مسالمت جوی اسلام را تخطئه كرده اند. ولی ما با مراجعه به تاریخ، این نكته را روشن كردیم كه روحیه تعرض طلبی و ستیزه جویی، آن هم تا سرحد انسانی و دردمنشانه اش، از آن مسیحیان بود و نه مسلمانان.

یكی دیگر از دانشمندان اسلامی كه صلح را مبنای روابط طبیعی اسلام و دیگر ملل دانسته، محمود شلتوت، بزرگ فقیه مصری است. وی با بیانی ساده، به ذكر برخی مبانی اسلامی پرداخته است و با تكیه بر وحدت بشری و برابری همه انسانها در وظایف و حقوق، به ذكر برخی مبانی اسلامی پرداخته است و با تكیه بر وحدت بشری و برابری همه انسانها در وظلایف و حقوق، می نویسد:

    «اسلام از همین رو سیاست صلح جویانه ای به مسلمانان توصیه كرده تا هم بر روابط خودشان با یكدیگر حاكم باشد، و هم بر روابط شان با دیگر ملتها. بدین لحاظ صلح به عنوان حالت اصلی رابطه میان انسانها، زمینه همكاری می شود. از این رو، اسلام تنها چیزی كه از نامسلمانان خواسته این است كه مزاحمت خود را از حریم دعوت و نیز پیروان این آیین به دور نگاه دارند. اما این كه خودشان هم با زور و اكراه مسلمان بشوند، هرگز! افانت تكره الناس حتی یكونوا مومنین.

شلتوت می افزاید:

«اسلام هرگز این حالت طبیعی و اصیل را رها نمی كند، مگر در صورتی كه دستی به خصومت به سویش دراز شود و كارشكنیها و مشكلات، سرراهش را بگیرند، و عده ای بكوشند تا با خشونت و زور، مردم را از گرایش به آن بپراكنند. تنها در چنین صورتی است كه اسلام از پیروان خود می طلبد كه تجاوز را با تجاوز پاسخ گویند، تازه آن هم به انگیزه كه بار دیگر جو مسالمت آمیزی پدید آید، و عدالت همچنان استوار و پا برجا باقی بماند. از این رو اسلام هم جنگ تجاوزگرانه را تحریم كرده (كه انگیزه زورگویی وفشار آوردن بر بندگان خدا دارد)، و هم تجاوز در جنگ را: الذین للذین بقاتلون بانهم ظلمو و ان الله علی نصرهم لقدیر. الذین اخرجو من دیارهم بغیر حق الا ان یقولو ربنا الله و قاتلو فی سبیل الله الذین یقاتلونكم والا تعتدو ان الله لا یحب المعتدین

بنابراین، می توان اصل همزیستی مسالمت آمیز را ، نخستین اصل حقوقی و روابط بین المللی اسلامی تلقی كرد. چه مقضای فطرات انسان در مناسبات و روابط خود با همنوعانش، حالت همزیستی و مسالمت است. اما جنگ و ستیز یك عارضه است كه از انحرافهای روانی و خارج شدن از مسیر عواطف اصیل بشری بر می خیزد. گرچه فقها هرگز این سوال را در تحقیقات خود طرح نكرده اند كه آیا در زمینه روابط بین المللهمزیستی اساس و پایه است و جنگ عارضه (یعنی مختص حالات اضطراری) ، یا برعكس؟ ولی با برون جستن از انحصار مدارك مربوط به جهاد (و حتی با بازنگری و عمیقتر نگریستن به همین مدارك به نظر ما) می توان اثبات اصل همزیستی را از سایر مدارك و منابع فقهی به دست آورد.

اكنون به كتاب و سنت مراجعه كنیم تا در حدودی كه فراخور چارچوب بحث ماست، انعكاس اصل همزیستی را در آنها در یابیم.

ب- به قرآن رجوع كنیم

اینك نگرشی به برخی از آیات ما را سودمند خواهد بود:

1) ایمان (گرایش قلبی به دین) هرگز تحمیل نمی پذیرد   

به این نكته بسیار اساسی كه حاكی از یك امر ساده فطری در وجود انسان است، در آیات متعدی اشاره رفته است، مانند:

قل الله اعبد مخلصا له دینی... فاعبدوا ماشئتم

«بگو: تنها خدا را می پرستم، و هم خالصانه برایش بندگی می كنم. حال بروید و هر چه نه او می خواهید، پرستش كنید.»

قیمت فایل فقط 5,000 تومان

خرید

برچسب ها : اصول كلی حاكم بر روابط بین الملل و تطبیق آن با حقوق اسلام , اصول كلی , حاكم بر روابط بین الملل , تطبیق آن با حقوق اسلام , اصول كلی حاكم بر روابط بین الملل , اصول كلی حاكم بر روابط بین الملل و تطبیق آن با حقوق اسلام , پروژه , پژوهش , مقاله , جزوه , تحقیق , دانلود پروژه , دانلود پژوهش , دانلود مقاله , دانلود جزوه , دانلود

admin بازدید : 21 چهارشنبه 25 اسفند 1395 نظرات (0)

استرداد مجرمین

استرداد مجرمیندسته: فقه و حقوق اسلامی
بازدید: 1 بار
فرمت فایل: doc
حجم فایل: 16 کیلوبایت
تعداد صفحات فایل: 18

مفهوم لغوی استرداد عبارت است از بازگرداندن، تسلیم شدن و باز فرستادن، پس فرستادگی اما در اصطلاح حقوق استرداد عبارت است از تحویل یك متهم یا فرد مجرم به كشوری كه متهم یا مجرم در قلمرو آن كشور مرتكب جرم گردیده یا متهم به ارتكاب آن می باشد

قیمت فایل فقط 3,000 تومان

خرید

استرداد مجرمین

 

مفهوم لغوی استرداد عبارت است از: بازگرداندن، تسلیم شدن و باز فرستادن، پس فرستادگی اما در اصطلاح حقوق استرداد عبارت است از تحویل یك متهم یا فرد مجرم به كشوری كه متهم یا مجرم در قلمرو آن كشور مرتكب جرم گردیده یا متهم به ارتكاب آن می باشد. پروفسور گارو استرداد را چنین تعریف می كند: قدرت هر كشور محدود است به سرحدات آن كشور ولی دولت‌ها برای اجرای احكام كیفری و قضایی خود با یكدیگر نوعی همكاری متقابل دارند كه به این همكاری متقابل استرداد می‌گویند.

در سال 1339 قانون استرداد مجرمین در ایران نیز تصویب شد. با بررسی تطبیقی كه در قوانین چند كشور صورت گرفته نشان داده كه تقریباً متن اكثر قوانین از یك الگوی مشابه تبعیت می كند. علت این امر بین المللی بودن موضوع قانون یعنی استرداد است.

این قانون در 26 ماده و یك تبصره به تصویب رسیده كه در فصل اول آن شرایط استرداد در فصل دوم ترتیب استرداد معین گردیده و در ماده 1 قانون مذكور چنین پیش بینی شده است:

در مواردی كه بین دولت ایران و دول خارجه قرارداد استرداد منعقد شده، استرداد طبق شرایط مذكور در قرارداد به عمل خواهد آمد و چنانچه قراردادی منعقد نشده یا اگر منعقد گردیده حاوی تمام نكات لازم نباشد، استرداد طبق مقررات این قانون و شرط معامله متقابل انجام خواهد شد.

این ماده هم وضع معاهدات دو جانبه را مشخص نموده و هم این كه چنانچه نقصی در قرارداد وجود داشته یا موردی در آن پیش بینی نشده باشد برابر مفاد قانون عمل می شود. با توجه به این ماده از مواد قانون نتیجه می گیریم كه منشاء و منبع حقوقی استرداد دركشور ما قراردادهای دو جانبه است. در صورتی كه با كشوری قرارداد دو جانبه استرداد منعقد نشده باشد برابر ماده یك مذكور می توان به شرط اقدام و عمل متقابل كشور درخواست كننده، نسبت به مسترد نمودن مجرمین فراری آنها اقدام نمود


صدور گواهی عدم سوء پیشینه لاتین

اداره كل پلیس بین‌‌الملل برای كلیه هموطنان مقیم خارج از كشور و نیز اتباع خارجی كه مدتی در ایران اقامت داشته‌اند و متقاضی دریافت گواهی عدم سوء پییشینه می‌باشند در صورت نداشتن سوء سابقه و نیز با رعایت مقررات و تأیید نمایندگی‌های جمهوری اسلامی ایران در خارج از كشور با هماهنگی ادارات ذی‌ربط گواهی عدم سوء پیشینه به زبان انگلیسی صادر می‌كند.

 

مراحل صدور گواهی عدم سوء پیشینه لاتین:

از ایرانیان متقاضی گواهی عدم سوء پیشینه توسط پلیس كشور محل سكونت یا نمایندگی جمهوری اسلامی ایران انگشت نگاری به عمل آید.

آثار انگشتان مربوطه به انضمام تصویر گذرنامه و چهار قطعه عكس تحویل نمایندگی جمهوری اسلامی ایران شده و پرسشنامه موجود در نمایندگی توسط متقاضی تكمیل می‌گردد.

نمایندگی‌های كشورمان كلیه مدارك مذكور را برای صدور گواهی فوق‌الذكر از طریق اداره سجلات و احوال شخصیه وزارت امور خارجه به اینترپل تهران ارسال می‌كنند.

چنانچه متقاضی سابقه سوئی نداشته باشد اداره سجل كیفری دادگستری با هماهنگی اداره كل گذرنامه و نمایندگی نهاد ریاست جمهوری پس از مدتی اعلام می‌كند كه صدور گواهی عدم سوء پیشینه برای متقاضی بلامانع می‌باشد.

اینترپل پس از دریافت پاسخ مزبور بلافاصله برگ عدم سوء پیشینه به زبان انگلیسی برای متقاضی صادر و به اداره سجلات و احوال شخصیه وزارت امور خارجه ارسال می‌نماید.

وزارت امور خارجه گواهی مزبور را از طریق سفارت مربوطه به آدرس متقاضی ارسال می‌نماید.

جستجوی گمشدگان بین‌المللی

در خصوص افرادی كه از محل زندگی خود گم شده و هیچگونه اثری از آنها یافت نمی‌شود، پس از مراجعة بستگان فرد مفقود شده به اینترپل و ارائة مشخصات دقیق و عكس فرد مذكور، اینترپل آن كشور اطلاعات و عكس وی را به دبیرخانه كل ارسال و متعاقباً مرجع اخیر نیز با صدور اعلان گمشدگان مراتب را به كلیه كشورهای عضو اعلام می‌كند.


مراحل جستجوی گمشدگان بین‌المللی:

مراجعه بستگان شخص مفقود شده به مراجع قضایی و اخذ مرجوعه و ارایه آن به اینترپل. 

قیمت فایل فقط 3,000 تومان

خرید

برچسب ها : استرداد مجرمین , استرداد , مجرمین , استرداد مجرمین , پروژه , پژوهش , مقاله , جزوه , تحقیق , دانلود پروژه , دانلود پژوهش , دانلود مقاله , دانلود جزوه , دانلود تحقیق

admin بازدید : 77 سه شنبه 24 اسفند 1395 نظرات (0)

ازدواج غیر ریشه، مجانین و بیمار جسمی یا روحی خطرناك

ازدواج غیر ریشه، مجانین و بیمار جسمی یا روحی خطرناكدسته: فقه و حقوق اسلامی
بازدید: 1 بار
فرمت فایل: doc
حجم فایل: 14 کیلوبایت
تعداد صفحات فایل: 18

هیچ كس به ازدواج مجبور یا از آن ممنوع نیست بیماران، اشخاص غیر رشید حتی مجانین نیز با شرایطی فرصت ازدواج دارند، البته چون مجنون فاقد اراده است، نمی‌تواند مباشر ایجاب یا قبول در عقد نكاح باشد و صیغة عقد را جاری كند

قیمت فایل فقط 3,000 تومان

خرید

ازدواج غیر ریشه، مجانین و بیمار جسمی یا روحی خطرناك

 

مقدمه

هیچ كس به ازدواج مجبور یا از آن ممنوع نیست. بیماران، اشخاص غیر رشید حتی مجانین نیز با شرایطی فرصت ازدواج دارند، البته چون مجنون فاقد اراده است، نمی‌تواند مباشر ایجاب یا قبول در عقد نكاح باشد و صیغة عقد را جاری كند، در صورتی كه بیماران خطرناك جسمی و اشخاص غیر رشید چنین منعی ندارند. با وجود این چون در شرایط كنونی رسم چنان است كه زن و مرد به دیگر (عاقد) وكالت می‌دهند و صیغة عقد را وكیل دو طرف جاری می‌كند، حتی اشخاص سالم و بی‌عیب نیز خود عقد را انشا نمی‌كنند بلكه با گفتن بلی، وكالت عاقد حرفه‌ای را در عقد نكاح می‌پذیرند، این خطر برای جوانان و اشخاص با حسن نیت وجود دارد كه گرفتار پیمان زناشویی شخص مریض، غیر رشید یا مجنون گردند و ناخواسته طرف انشا یا قبول عقدی قرار بگیرند و خود را اسیر نمایندگی (وكالت) و در نتیجه عقد نكاح ناخواسته بكنند.

بنابراین پیشنهاد گردید كه دولت، مسؤولان قضایی و قانونگذار، برای ایجاد شرایط مساعد و پر كردن خلأ‌های قانونی در موارد ذیل اقدام نمایند.

اولاً ـ با تشكیل كلاسهای آموزشی رسمی رایگان در زمینه‌های مختلف، چنانكه گفته شد، شهروندان را با اهمیت، شرایط، احكام و پاره‌ای از خطرات موجود و دام‌هایی كه، ممكن است فرار روی اشخاص گسترده باشند، آگاه سازند.

ثانیاً ـ با تأسیس مراكز شایسته زمینة صدور پروانه‌های ازدواج را برای احراز توانایی و اهلیت قانونی وجدان شرایط فراهم نمایند. پروانة ازدواج كه نشان دهندة توانایی و اهلیت دارندة آن است تا كنون در كشور ما مرسوم نشده است ولی قانونگذار می‌تواند پروانة خاصی را برای متقاضیان اجباری كند یا دست كم مركز صالحی را برای صدور پروانه تأسیس و افراد را مخیّر نماید كه بتوانند از طرف مقابل آن را مطالبه كنند. در این پروانه‌ها علاوه بر احوال شخصیه، وضعیت حقوقی دیگر اطلاعات لازم نیز ممكن است نوشته شود حتی می‌توان اطلاعات لازم دربارة سلامت جسمی و روانی و وضع تحصیلی و شغلی اشخاص را در آن درج كرد. ارشادی یا اجباری نمودن پروانه‌های مذكور ضروری به نظر می‌رسد و اهمیت آن از اهمیت لزوم داشتن پروانه برای دیگر مهارت‌های اجتماعی كمتر نیست. دولت مكلف است در این باره اقدام كند و زمینة شناسایی واقعی اشخاص را فراهم نماید و از فریب‌كاری‌ها جلوگیری كند این اقدام به سلامت و امنیت جامعه كمك می‌كند و در تنظیم روابط اجتماعی سهم بسزایی دارد.

 

بخش اول ـ ازدواج غیر رشید (سفیه)

1ـ سكوت قانون مدنی و نظر استادان

قانون مدنی ایران دربارة ازدواج سفیه نص صریحی ندارد. برخی از استادان با لحاظ این كه حجر غیر رشید فقط در امور مالی است (مادة 1208) و مادة 1064 ق.م كه در مقام بیان شرایط اهلیت زوجین بوده به لزوم رشد اشاره نكرده است، نكاح سفیه را مجاز شمرده‌اند. بعضی از استادان با وجود پذیرفتن تحلیل مذكور با در نظر گرفتن مبانی قانون مدنی و پیروی از عقیدة فقیهان امامیه نكاح سفیه را بدون اذن ولی غیرنافذ و قانون مدنی را محمول برنظر فقیهان امامیه دانسته‌اند. در برخی از نوشته‌های حقوقی نیز نظر قاطعی داده نشده و علی‌رغم تمایل به نظر اخیر دلایل نظر نخست قوی معرفی شده است. برای تحلیل عمیق، مطالعة تطبیقی در این‌باره ضروری به نظر می‌رسد.

2ـ مطالعة تطبیقی ازدواج سفیه در فقه امامیه و فقه عامه و كشورهای عرب زبان

نظر فقیهان اسلامی اعم از امامیه و عامه را می‌توان به دو دسته تقسیم كرد:

الف ـ نظریه عدم نفوذ نكاح سفیه بدون اذن ولی

به گفته پاره‌ای از نویسندگان بیشتر فقیهان ازدواج سفیه را بدون اذن ولی نافذ نمی‌دانند و به دلایل ذیل استناد كرده‌اند:

1ـ زواج احتیاج به مال دارد و از آنجا كه سفیه در امور مالی محجور است، ازدواج او بدون اذن ولی جایز نیست.

2ـ عقیده به نفوذ زواج سفیه بدون اذن ولی و صرف مال در مهری كه می‌پردازد به معنای موافقت با اتلاف مال است.

ب ـ نظریة نفوذ نكاح سفیه بدون اذن ولی

گروهی از فقیهان اسلام نكاح سفیه را بدون اذن ولی نافذ و معتبر دانسته به دلایل ذیل استناد كرده‌اند:

1ـ احتیاج، سفیه را به ازدواج فرا می‌خواند و این امر برای وی ضروری است. هرگاه سفیه نتواند برای دیگری نكاح ببندد دست كم، نكاح برای خودش جایز است مانند كسی كه حقی نزد دیگری دارد و او را از آن باز بدارند و بدین‌سان رسیدن طلبكار به وی ممكن نباشد می‌تواند حقش را بدون رضای مدیون استیفا كند.

2ـ نكاح از نیازهای اصلی است و با پرداخت مهرالمثل لازم می‌شود زیرا در آن غبنی نیست و مازاد بر مهر المثل باطل است زیرا تصرف در مال به شمار می‌رود و در این صورت (وضع متصرف) مانند بیمار مدیون می‌شود.

4ـ اذن ولی در زواج اذن در مصلحت محض است و نكاح به منظور مال تشریع نشده است بنابراین سفیه در عقد نكاح به اذن ولی احتیاجی ندارد اگرچه در مال و امور مالی به اذن ولی محتاج باشد. 

قیمت فایل فقط 3,000 تومان

خرید

برچسب ها : ازدواج غیر ریشه، مجانین و بیمار جسمی یا روحی خطرناك , ازدواج غیر ریشه , مجانین , بیمار جسمی , بیمار روحی خطرناك , ازدواج غیر ریشه، مجانین و بیمار جسمی , ازدواج غیر ریشه، مجانین و بیمار جسمی یا روحی خطرناك , پروژه , پژوهش , مقاله , جزوه , تحقیق , دانلود پروژه , دانلود پژوهش , دانلود مقاله , دانلود جزوه , دانلود

admin بازدید : 59 سه شنبه 24 اسفند 1395 نظرات (0)

مسئولیت و حقوق عامل حمل و نقل مركب در معاهده ژنو 1980

مسئولیت و حقوق عامل حمل و نقل مركب در معاهده ژنو 1980دسته: فقه و حقوق اسلامی
بازدید: 1 بار
فرمت فایل: doc
حجم فایل: 25 کیلوبایت
تعداد صفحات فایل: 39

عامل حمل ونقل مركب، شخصی را گویند كه در مقابل صاحب كالا، جابه جایی سالم كالا را از نقطه ای به نقطه دیگر توسط وسائل حمل گوناگون در ازای مبلغی متعهد می شود

قیمت فایل فقط 6,000 تومان

خرید

مسئولیت و حقوق عامل حمل و نقل مركب در معاهده ژنو 1980

 

چكیده :

عامل حمل ونقل مركب، شخصی را گویند كه در مقابل صاحب كالا، جابه جایی سالم كالا را از نقطه ای به نقطه دیگر توسط وسائل حمل گوناگون در ازای مبلغی متعهد می شود . نخستین پرسشی كه از جهت حقوقی در مورد شخص اخیر مطرح می گردد مسؤولیت اوست . نگاهی به این پرسش، موضوع بررسی این نوشتار است . گفته می شود كه مسئولیت عامل ،مبتنی بر تقصیر مفروض است؛ اما ارائه برداشت خاص از پاره ای عبارات معاهده ژنو موجب تردید جدی در صحت این گفتار شده است. به هر حال ، عامل در صورت احراز مسؤولیت، برای جبران خسارت از سقف قانونی بهره مند می باشد، ودر صورت تقصیر عمدی و سنگین این سقف ساقط می شود كه این فكر از ابداعات معاهده مزبور است . بنابراین ، بررسی نوع ، ماهیت، حدود و سقوط مسئولیت عامل حمل ونقل مركب، موضوع بررسی نخستین مبحث ماست (1) در مبحث بعدی از ما به ازای مسؤولیت؛ یعنی حقوق دریافت كرایه، بررسی و دریافت غرامت در صورت اظهارات نادرست ونیز حق تخلیه وبه عبارتی از امتیازات عامل در مقابل صاحب كالا (2) سخن می رود . این نگاه با ارائه نتیجه گیری مختصر خاتمه می پذیرد .

 

حمل ونقل مركب، نوعی از حمل ونقل است كه در آن محموله بدون اینكه وقفه ای در وضعیت حمل آن بوجود آید؛ توسط وسایط حمل ونقل متفاوت تحت مسؤولیت شخصی واحد از محلی به محل دیگر جابه جا می شود . اگر چه این نوع حمل و نقل تركیبی از انواع حمل ونقل است ؛ ولی متفاوت از هریك از آنها بوده ودر واقع ، به معنای استفاده بهینه از امكانات انواع حمل ونقل است . از آنجا كه آشنایی با این سیستم میتواند چه به لحاظ تئوری وچه به لحاظ عملی ، به هنگام بروز اختلاف و طرح دعاوی ، مفید واقع شود؛ بنابراین در این نوشتار كوشش شده است كه در صورت امكان بطور اختصار پس از معرفی عامل حمل ونقل مركب(2) ؛ مسئولیت و حقوق وی در دو بخش مورد بررسی قرار گیرد . مطابق بند 2 ماده 1 معاهده ژنو ( 1980 ) (3) : « عامل حمل ونقل مركب ، عبارت است از هر شخصی كه به حساب خود یا توسط شخص ثالث یك قرارداد حمل ونقل مركب منعقد كرده و مسئولیت اجرای آن را به عهده می گیرد وبه عنوان مأمور یا نماینده فرستنده یا حمل كننده های شركت كننده در عملیات حمل ونقل مركب عمل نمی كند .» با توجه به اینكه حرفه عامل حمل ونقل مركب از جهت حقوقی، بخوبی تعریف و تبیین نشده است ، بنابراین هرشخص اعم از حقیقی یا حقوقی میتواند به این حرفه ، اشتغال ورزد . در حال حاضر، مؤسسات حمل ونقل دریایی ، زمینی ، ترانزیترها و فورواردرها در كشورهای مختلف اقدام به ارائه چنین خدماتی می كنند . آنچه حائز اهمیت می باشد این است كه ارائه دهندگان این نوع خدمات باید علاوه بر داشتن مهارت وكاردانی لازم و تجربه كافی در تركیب انواع حمل ونقل ، از توانایی مالی وتجهیزات لازم برخوردار بوده و دارای نمایندگی های متعدد در محل های مختلف باشند . از آنجا كه اهم وظایفشان نیز تنظیم همكاری افراد و مؤسسات گوناگون در زنجیره حمل ونقل است، پس لازمه موفقیت شان داشتن شناخت قابل توجهی از انواع حمل ونقل تك نوعی است .

 

با توجه به توضیحات داده شده میتوان گفت عامل حمل ونقل مركب، شخصی حقیقی یا حقوقی است كه عملیات حمل و نقل را از ابتدا تا انتها سازماندهی كرده ، به عنوان طرح عملیات ؛ مسیر مناسب، نوع حمل ونقل و متصدی حمل مطمئن را انتخاب می كند واز آنجا كه مسئولیت جابه جایی كالا را از مبدأ تا مقصد برعهده دارد ، موظف است تا با برنامه ریزی صحیح و دقیق و انعقاد قراردادهای جداگانه به نام خود با سایر متصدیان حمل ونقل ، محموله مورد قرارداد را سالم و سرقرار (به موقع) به مقصد برساند . اگر چه ممكن است كه عامل حمل ونقل مركب ، عمل جابه جایی را در بخشی از مسیر به شخصه انجام دهد ؛ ولی معمولاً عملیات حمل كالا توسط نمایندگان و مأموران وی یا سایر متصدیان حمل ونقل كه طرف قرارداد جداگانه با او هستند، صورت می گیرد .

 

با توجه به اینكه مسئولیت حمل كالا به طریق مركب از مبدأ تا مقصد بر عهده اوست ، فقط مخاطب صاحب كالا ( مشتری ) نیز خود او خواهد بود . براین اساس ، عامل حمل ونقل مركب دارای دو چهره است : ازیك طرف در مقابل فرستنده متعهد به جابه جایی كالا از مبدأ تا مقصد است و جمع آوری ، بارگیری ، انجام عملیات گمركی وارسال كالا را برعهده دارد وبا توجه به تراكم و شلوغی بنادر و سهولت و روانی جاده ها (یا بالعكس ) بهترین مسیر را انتخاب می كند . در صورت بروز حوادث غیر منتظره از قبیل اعتصاب و موانع دیگر ، مسیر را تغییر می دهد واز طرف دیگر در ارتباط با مقاطعه كاران و متصدیان حمل ونقل تك نوعی است كه دراین چهره در تنظیم و انعقاد قرارداد با آنها جلوه گر می شود . به عبارت دیگر ، عامل در قالب چهره دوم به مثابه مالك ظاهری ، نقش نایب و نماینده را از جانب مالك اصلی كالا ایفا می كند .

 

كشورهای عقب نگاه داشته شده كه همواره نگران توسعه اقتصادی خود هستند و بر تأثیرات حمل ونقل مركب دربخش های گمرك ، بنادر ، فرودگاهها ، بیمه ، اشتغال و ….واقف اند؛ به هنگام وضع معاهده ژنو 1980 حساسیت خاص خود را در مورد وضع قواعد ملی راجع به حمل ونقل مركب ابراز داشتند . در واقع ، نگرانی این كشورها، این است كه ارائه خدمات گوناگون كه لازمه اجرای حمل ونقل مركب است ، از طرف كمپانیهای بین المللی موجب دخالت ناروای آنها در اقتصاد شكننده شان شود . سرانجام نیز به خواسته خود رسیدند ، مطابق بند 2 ماده 4 معاهده ژنو : « این كنوانسیون به حقوق كشورها در وضع قواعد وكنترل عملیات حمل ونقل مركب و عاملین آن در سطح ملی و نیز به حق در نظر گرفتن موازین راجع به نظرخواهی - بویژه قبل از ورود فن آوری و خدمات جدید – از عاملین حمل ونقل مركب، صاحبان كالا، سازمانهای صاحبان كالا و مقامات ذیربط ملی در مورد شرایط ونحوه بهره برداری ، اعطای پروانه برای عاملین حمل ونقل مركب، مشاركت در حمل و هر اقدام دیگری در جهت نفع اقتصادی وتجاری ملی ، خدشه ای وارد نمی كند .» و مطابق بند 3 همین ماده : « عامل حمل ونقل مركب خود را با قوانین جاری كشور محل مقررات وعملیات این كنوانسیون وفق میدهد .» پس از یافتن آگاهی مختصر در مورد عامل حمل ونقل مركب ، به منظور تشریح بیشتر وضعیت حقوقی او ، لازم است كه حقوق و تعهدات وی مورد بررسی قرار گیرد ؛ بنابراین در ابتدا از مسئولیت عامل حمل و نقل مركب (یكم ) و سپس از امتیازات و حقوق او (دوم ) سخن گفته می شود .

 

مبحث یكم . مسؤولیت عامل حمل ونقل مركب

 

از بحث برانگیزترین و مهم ترین نكات در زمینه مسئولیت، نوع ، مبنا و سپس حدود آن است كه در معاهده ژنو نیز بخش عمده ای از قواعد به آن اختصاص داده شده است .

 

الف . نوع مسؤولیت

 

یكی از اهداف دنبال شده در معاهده ژنو 1980 این بود كه در تعیین نوع مسئولیت عامل ، نظامی برقرار شود كه پاسخگوی انتظارات تجاری كلیه كشورها بویژه كشورهای صاحب كالا باشد . فكر حاكم در این معاهده این بود كه به موقعیت نسبی برتر متصدیان حمل ونقل درمقابل صاحبان كالا خاتمه داده شده و از این پس افراد اخیر مورد اجحاف متصدیان حمل ونقل قرار نگیرند .

 

قابل ذكر است كه درخصوص تعیین نوع مسئولیت عامل دو طرز تفكر وجود داشته است ؛ یكی نظام زنجیره ای و دیگری نظام یكنواخت .

 

1. نظام زنجیره ای

 

در این نظام ، نوع مسؤولیت عامل همان است كه برحمل ونقل تك نوعی در محل ورود خسارت حاكم است .

 

چنانچه خسارت در مسیر دریایی رخ دهد ، مسئولیت عامل ، همان مسئولیت متصدی حمل ونقل دریایی خواهد بود و اگر خسارت در مسیر جاده ای رخ دهد ، مسئولیت عامل ، همان مسئولیت متصدی حمل ونقل جاده ای خواهد بود . بنابراین مطابق این نظام، مسئولیت عامل بر اساس كنوانسیون های حمل ونقل بین المللی تك نوعی تعیین می شود . در حالتی كه محل ورود خسارت مشخص نباشد، خسارت وارده به صاحب كالا قابل جبران نخواهد بود .

 

مهمترین مزیت این نظام این است كه عامل ، كمتر یا بیشتر از آنچه متصدی حمل ونقل تك نوعی ملزم به پرداخت آن است ، ملزم نخواهد بود .

 

از جمله ایرادهای وارد بر این سیستم این است كه خسارتهای پنهان مطابق این سیستم جبران نشده باقی می ماند واز آنجایی كه در حمل ونقل توسط كانتینر، خسارات وارده در اغلب موارد از همین نوع است ، نارسایی آن هویداست .

 

عدم امكان شناخت قبلی مشتری از میزان مسئولیت عامل ایراد دیگر وارد بر این سیستم است ، زیرا نوع و میزان مسئولیت عامل بر حسب محل ورود خسارت متغیر خواهد بود . به عبارتی دیگر ، مقدار غرامت دریافتی صاحب كالا بر حسب اینكه خسارت وارده در مسیر دریایی یا ریلی یا جاده ای رخ دهد ، كاملاً متفاوت خواهد بود . بطور مسلم ، این تفاوتها برای مالك كالا غیر قابل درك است . با وجود ایرادهایی كه متوجه این سیستم است اما رویه عملی مدت ها منطبق بر آن بوده است .

 

قیمت فایل فقط 6,000 تومان

خرید

برچسب ها : مسئولیت و حقوق عامل حمل و نقل مركب در معاهده ژنو 1980 , مسئولیت , حقوق عامل , حمل و نقل مركب , معاهده ژنو 1980 , مسئولیت و حقوق عامل حمل و نقل , مسئولیت و حقوق عامل حمل و نقل مركب در معاهده ژنو 1980 , پروژه , پژوهش , مقاله , جزوه , تحقیق , دانلود پروژه , دانلود پژوهش , دانلود مقاله , دانلود جزوه , دا

admin بازدید : 57 سه شنبه 24 اسفند 1395 نظرات (0)

مسائل و روشهای تعیین مقررات برای شركتهای چند ملیتی

مسائل و روشهای تعیین مقررات برای شركتهای چند ملیتیدسته: فقه و حقوق اسلامی
بازدید: 1 بار
فرمت فایل: doc
حجم فایل: 31 کیلوبایت
تعداد صفحات فایل: 36

پدیده موسوم به شركتهای چند ملیتی ، درچند سال اخیر اذهان را به خود جلب كرده است با آن كه نوشته ها در این زمینه فراوان است ولی همگی دارای كیفیت مطلوب نیست و از نظر تجربی و تئوری هنوز نمی توان به نتایج متقینی دربارة شركتهای چند ملیتی دست یافت

قیمت فایل فقط 5,000 تومان

خرید

مسائل و روشهای تعیین مقررات برای شركتهای چند ملیتی

 

پدیده موسوم به شركتهای چند ملیتی ، درچند سال اخیر اذهان را به خود جلب كرده است . با آن كه نوشته ها در این زمینه فراوان است ولی همگی دارای كیفیت مطلوب نیست و از نظر تجربی و تئوری هنوز نمی توان به نتایج متقینی دربارة شركتهای چند ملیتی دست یافت . مطالعات واقعی در زمینه این موضوع در شرف آغاز است . با توجه به تغییر پذیری اعتقادات ما در این زمینه ، در بررسی زیر سعی كرده ایم كه پدیده شركتهای چند ملیتی را فقط از جنبه حقوق بین المللی بررسی كنیم . با توجه به معلومات كنونی ما ، بررسی مزبور را می توان به دو صورت انجام داد. یا باید به بررسی سیستماتیك و مشروح دست زد و صور گوناگون و عناصر پدیدة مورد مطالعه را یك به یك با مفاهیم و اصول مقرر تطبیق كرد یا این كه به طور ذهنی و تا حدی یك طرفه جنبه هایی را كه به نظر مهم می رسند یا از ویژگی برخوردارند یا به نظر جالب می رسند انتخاب كرد و به بحث راجع به آنها پرداخت بدون آن كه ادعای بررسی سیستماتیك و مفصل و كامل داشت . به این امید كه همین مختصر با توجه به شرایط كنونی این پدیده مفید واقع شود. در این مقاله روش دوم انتخاب شده است .

در آغاز سعی شده است مفهوم شركتهای چند ملیتی به اختصار روشن شود و سپس چند مساله عام مرتبط به حدود و ثغور حقوقی حاكم بر واقعیات اقتصادی و سیاسی شركتهای چند ملیتی مورد مطالعه قرار گیرد.

در قسمت آخر مسائل و امكانات وضع مقررات برای شركتهای چند ملیتی در حقوق بین الملل عمومی مورد بررسی قرار خواهد گرفت .

 

در سطور بالا از (( روشن كردن )) مفهوم شركتهای چند ملیتی و ته از تعریف آن صحبت كردیم . اگر تعاریف كم و بیش صوری از شركتهای چند ملیتی خواسته باشیم ، بیش از دوازده تعریف در دست داریم ، اما حتی یكی از آنها هم از نظر حقوقی كامل و قابل استفاده نیست .بعضی از این تعاریف بسیار محدود و بعضی دیگر بسیار گسترده هستند ، اغلب تعاریف ضوابطی بكار می برند كه متناسب و مقتضی حقوق نیست اما وفور نسبی تعریف باعث نمی شود كه یك تعریف رسمی وواحد انتخاب نكنیم .

در حال حاضر تعجیل در ساختن تعریف حقوقی كه با تمام وضعیت های حقوقی مناسیت داشته یاشد صحیح نیست ، چون بسیاری از فروض نا مشخص هستند و بسیاری از ساختارها نامطمئن می باشند . اما شاید محدودیت ،در تعریف حقوقی راحت تر بدست آید . چون در قلمرو حقوقی می توان از دادن یك تعریف واحد صرف نظر كرد و بر عكس چند تعریف كم و بیش مشخص ارائه نمود و در عین حال بر یك مفهوم محوری تكیه كرد كه متناسب با محتوا و با اهداف خاص تعریف باشد. به این ترتیب می توان تعریفی اصولی مبتنی بر اهداف مقررات ملی دولت مبداء شركت چند ملیتی ارائه نمود یعنی تعریفی مبتنی بر ضوابطی كه آن ضوابط تعیین كننده یك مدل ایده آل است . اما اگر ضوابط كمی شركت چند ملیتی را در نظر بگیریم تعریف ، اصولی و محوری نخواهد بود. بلكه در قالب قوانین مربوط به رقابت تجارتی و یا قوانین مالیه جای خواهد گرفت .

نقطه آغاز توضیح در مورد این پدیده لفظ شركت چند ملیتی است . در شركت چند ملیتی دو عنصر تشكیل دهنده كه در وهله اول مخالف و شاید متضاد یكدیگر به نظر می رسند می توان تشخیص داد : وحوت و كثرت . ابتدا با یك شركت مواجه هستیم یعنی مجموعه ای كه خصوصیت یك سازمان مركب و پیچیده را دارا است . خصوصیت اصلی آن وحدت است یعنی وحدت در تصمیم گیری ، وحدت در عمل ، وحدت در منابع انسانی ، مالی و فنی . چنین وحدتی مببین داشتن هویت مشخص است . شركت دارای شخصیت معین و متمایز از هر نهاد دیگری است . شركت مادر ، شعب یا شركتهای فرعی و سایر موسساتی كه احتمالا ایجاد می شوند مجموعه واحدی را تشكیل می دهند . بنابراین شركت را می توان یك سیستم ارتباطی و پیچیده دانست كه عناصر متشكله آن دارای ارتباط ارگانیك هستند.

در تالیفات و پژوهشهای مربوط به شركتهای چند ملیتی همیشه صحبت از استراتژی (( مشترك )) كه عامل اساسی میز محسوب می گردد به میان می آید. چنین برداشتی فی النفسه نادرست نیست ولی ممكن است در ذهن ایجاد اشتباه نماید. بدین معنی كه تصور شود رابطه برابر ( از نظر افقی ) ، بین واحدهای متشكله وجود دارد . در حقیقت شركت چند ملیتی یك مجموعه دارای سلسله مراتب است ، رابطه اصلی بین واحدهای آن یك رابطه عمودی است یعنی یك رابطه تبعیت . علی رغم وجود رده بندیهایی كه مورد لزوم رویه های جدید مربوط به مدیریت است ،روند تصمیم گیری در شركت چند ملیتی هرمی است . وحدت شركتهای چند ملیتی در وجود یك مركز تصمیم گیری متجلی است كه فرماندهی این مركز واحد (لفظ فرماندهی از نظر نظریه پردازان مدیریت جدید مطلوب نیست ) تعیین كننده روش آحاد و افراد و عوامل شركت است .

 

(( استراتژی مشترك )) شركتهای چند ملیتی چیزی جز مجموعه تصمیم گیریهایی كه در مركز صورت می گیرد نیست . این ارتباط بین مركز و پیرامون ، یكی از خصوصیات اصلی شركتهای چند ملیتی است . حقوق و همچنین اقتصاد و اصول مدیریت باید این مجموعه را با دقت مورد ارزیابی قرار دهد. در حقوق ارتباط مذكور را با مفهوم سلطه می توان بیان نمود. لفظ معمول و آشنای كنترل را نیز می توان برگزید ، منظور رابطه عملی یا حقوقی است كه بین دو (( شخص )) وجود دارد و تصمیم گیری یكی از این اشخاص تعیین كننده خط مشی دیگری است . مفهوم فوق دو مزیت دارد : یكی تلقین فكر وجود رابطه نابرابر بین مركز و پیرامون و تا حدی وجود اختلاف بین آن دو ، و دیگری عدم وجود وحدت كامل و هویت واحد و بی ابهام . اهمیت مفهوم سلطه یا كنترل وقتی روشن می گردد كه به عنصر دوم تشكیل دهنده شركتهای چند ملیتی بذل توجه شود . چند ملیتی بودن این پدیده به معنای حضور شركت در خاك چند كشور است . شركت چند ملیتی از حالت كثرت به طور مضاعف برخوردار است ، اولا از تعدادی كم و بیش زیاد شركت تشكیل یافته است كه شخصیت حقوقی مشخص دارند یعنی شركت چند ملیتی در واقع گروهی از شركت است . ثانیاً این شركتها به موجب حقوق داخلی كشورهای مختلف تشكیل شده اند و بنابراین دارای (( تابعیت )) های مختلف هستند.

از بعضی دیدگاهها چه اقتصادی و چه حقوقی كثرت مضاعف فوق ، فقط جنبه ظاهری دارد. با وجود اشكال حقوقی فوق ،این خود شركت چند ملیتی است كه در بیش از یك سرزمین حضور دارد ، اما در عین حال ، تعدد و كثرت ، فی المجموع واقعیت خود را حفظ می كنند. چون علاوه بر شخصیت حقوقی صوری هر یك از شعبات ، واحدهای مذكور غالباً خصوصیات و مشخصاتی دارند. یعنی واجد نوعی هویت هستند كه ایجاد ارتباط بین آنها می كند ولی متمایز از یكدیگر نیز هستند.

مسئله حضور در یك سرزمین آن چنان كه در برخورد اول ساده به نظر می رسد ساده نیست . مباحثات عقیدتی راجع به انواع خاص استقرار كه ویژه شركتهای چند ملیتی است نشانه مشكلات تئوریك مسئله حضور است . اغلب تعاریف رایج درباره شركتهای چند ملیتی بر این موضوع تاكید دارند كه استقرار مزبور باید از طریق واحدهایی كه دارای شخصیت حقوقی مشخص هستند و تاسیسات تولیدی و نه صرفاً تجارتی دارند ، صورت گیرد . به همین دلیل برای درك بهتر مفهوم حضور ، باید به مفهوم سلطه ( یا كنترل ) رجوع نمود كه همان رابطه دیالكتیك اصلی بین دو خصوصیت متضاد شركتهای چند ملیتی است . به این ترتیب می توان گفت كه یك شركت در یك سرزمین وقتی حضور دارد كه در آن سرزمین ، موسسات مشخصی كه تحت سلطه و كنترل مركز تصمیم گیری شركت هستند ، ایجاد نموده باشد.

بنابراین كوچكی حضور شركت چند ملیتی با چگونگی سلطه یا كنترل از طرف مركز تصمیم گیری بستگی خواهد داشت . نوع رایجتر از همه ، یعنی نمونه سلطه و كنترل یك شركت بر شركت دیگر ( به خصوص هنگامی كه شركت چند ملیتی مطرح باشد ) مشاركت صددرصد شركت مادر در سرمایه شعبه آن شركت است . مشاركت در اكثریت سهام نیز یكی از انواع سلطه است كه شبیه كنترل و سلطه قبلی است در هر دو حالت وجود كنترل و سلطه بسادگی مشاهده می شود ، هر چند كه اشكال خاص اجرای چنین كنترل و سلطه ای متعدد و گاهی پیچیده است . مشاركت محدود یا كمتر از نصف به صورت شركت توام ( سهام داخلی و سهام خارجی ) یكی دیگر از انواع رایج است . در این حالت ، وجود سلطه بستگی به عملكرد دارد ولی رویهم رفته امكان پذیر است .

چگونگی اجرای سلطه ممكن در این جا به ساختار شركت ( مثلا مقررات مربوط به اساسنامه شركت توام ) و یا به مقرراتی كه از طریق قرارداد وضع می شود ارتباط پیدا كند . اداره امور شركت تابع ، ممكن است از طریق قرارداد مدیریت یا من غیر مستقیم به وسیله قراردادهای انتقال تكنولوژی تضمین گردد. به علاوه ، وابستگی شعیه از نظر منابع فنی و تجاری به شركت اصلی ، ممكن است علت سلطه و كنترل دوفاكتو و عملی آن بر شركت تابع باشد. وجود ابزار حقوقی یعنی قرار داد كه وسیله ظریف و دقیق كنترل است نیز راه دیگری به نظر می رسد ، یعنی بدون هیچ مشاركتی در سرمایه شركت و تنها از طریق قراردادهای انتقال تكنولوژی با محتواهای گوناگون سلطه را عملی می سازد. برای تضمین اجرای یك (( استراتژی مشترك )) لازم نیست كه تمام عملیات شركت تحت كنترل قرار گیرد . تنها كافی است كه خصوصیا ت عملیاتی كه مهم تلقی می شوند و در خط مشی كلی شركت چند ملیتی موثر هستند تعیین شوند.

شركتی كه از نظر حقوقی مستقل است كه جزء تفكیك ناپذیر سیستم فراملیتی یك شركت چند ملیتی قرار گیرد و در عین حال استقلال واقعی خود را نسبت به عملیاتی كه مورد توجه شركت چند ملیتی نیست حفظ كند. قراردادهای دراز مدت اخیر ، بین شركتهای چند ملیتی امریكایی و اروپایی شرقی به نوعی بوده است كه موجبات ادغام محدود شركتهای دولتی مزبور را در چهارچوب عملیاتی شركت ملیتی فراهم كرده است . 

قیمت فایل فقط 5,000 تومان

خرید

برچسب ها : مسائل و روشهای تعیین مقررات برای شركتهای چند ملیتی , مسائل , روشهای تعیین , مقررات , شركتهای چند ملیتی , مسائل و روشهای تعیین مقررات , مسائل و روشهای تعیین مقررات برای شركتهای چند ملیتی , پروژه , پژوهش , مقاله , جزوه , تحقیق , دانلود پروژه , دانلود پژوهش , دانلود مقاله , دانلود جزوه , دانلود تحقیق

admin بازدید : 61 سه شنبه 24 اسفند 1395 نظرات (0)

آیا مرور زمان در حقوق ایران مسکوت است ؟

آیا مرور زمان در حقوق ایران مسکوت است ؟دسته: فقه و حقوق اسلامی
بازدید: 1 بار
فرمت فایل: doc
حجم فایل: 25 کیلوبایت
تعداد صفحات فایل: 17

قاعده مرور زمان یک تأسیس حقوقی بسیار مهم و پرکار برد و همچنین مفید برای حقوق هر کشور است ، همچین باعث ثبات اوضاع حقوقی می شود اگر این قاعده وجود نداشته باشد

قیمت فایل فقط 3,500 تومان

خرید

آیا مرور زمان در حقوق ایران مسکوت است ؟

 

مقدمه :

قاعده مرور زمان یک تأسیس حقوقی بسیار مهم و پرکار برد و همچنین مفید برای حقوق هر کشور است ، همچین باعث ثبات اوضاع حقوقی می شود . اگر این قاعده وجود نداشته باشد ، مجنی علیه ای که در احقاق حق خود کوتاهی کرده است و یا به خاطر کوتاهی دستگاه تعقیب ، متهم تعقیب نشده است و یا به دلیل کوتاهی دستگاه قضا حکم صادر نشده است و یا به خاطر تقصیر مجرم که که از مجازات فرار کرده است ؛ نمی توان راهروهای دادگاهها را شلوغ کرد و وقت قضات را با دعاوی کهنه گرفت . همچنین اثبات دعوایی که مدت زمانی پیش اتفاق افتاده کار چندان آسانی نیست چرا که اکثر ادله اثبات جرم پس از گذشتن زمان از بین خواهند رفت . مثل شهود و امارات . و چه بسا مجرمی که بعد از گذشتن مدت زمانی که مشمول مروز زمان شده است ، همیشه در فکر مجازات و گریختن از او بوده به اندازه کافی از نظر روانی مجازات شده است و اگر دوباره به مجازات برسد خاطره ارتکاب جرم در ذهن مجرم و جامعه زنده شده و این عمل باعث ایجاد ناامنیتی در جامعه می شود و مردم به دستگاه قضا و عدالت بدبین می شوند . چرا که جرمی در چندین سال پیش اتفاق افتاده و مجرم پس از چند سال ، اینک مجازات می شود.

داستان زیر به خوبی تأثیر این نهاد حقوقی و عدم وجود را نمایان می کند :

« کوروش تنها فرزند خانواده بود و از وقتی که به دنیا آمده بود کانون خانواده دکتر گودرزی و خانم پرستار ژیلا محمدی را گرم و پر محبت کرده بود ، دکتر و خانواده اش هر روز صبح فرزندشان را با شادی و نشاط به کودکستان می بردند و سپس دکتر، همسرش را به محل کارش می برد و خود نیز به مطب می رفت و کارش را آغاز می کرد

زندگی با شادی و نشاط ادامه داشت تا اینکه روزی یکی از بیماران دکتر ،که زن جوانی بود در حین عمل جراحی فوت کرد ، همسر این زن معتقد بود که دکتر گودرزی در کار خود کوتاهی کرده و با این که عمل ساده ای بود و هر پزشکی اگر می بود به راحتی از عهده آ بر می آمد، دکتر از پس آن بر نیامده است .

بعد از ظهر آن ر.ز هنگامی که دکتر داشت آخرین بیماران را ویزیت می کرد و همسرش هم در مطب منتظر بود تا کار شوهرش تمام شود و باهم به خانه برگردند ، مرد به مطب آمد و با خشم و عصبانیت دکتر را مسئول مرگ همسرش دانست و دکتر اول سعی کرد مرد را توجیح کند اما مرد که درد بزرگی روی کولش سنگینی می کرد و دکتر را قاتل خطاب می کرد ، دکتر که خسته و عصبانی بود گفت : آره من کوتاهی کردم ، شما هم قبل از عمل تعهد دادی که اگر بیمار در حین عمل جراحی فوت کند بنده هیچ مسئولیتی ندارم ، حالا هم اگر شکایت داری برو شکایت کن من می آیم و جواب می دهم سپس به پلیس زنگ زد و پلیس نیز مرد مزاحم را از مطب بیرون انداخت . مرد که عصبانیتش دو چندان شده بود به دکتر گفت : انتقام مرگ همسرم را از تو خواهم گرفت و طعم این درد را به خانواده ات خواهم چشاند .

چند ماه از ان موضوع گذشت و همه چیز به خوبی و خوشی می گذشت ، کوروش و مادرش برای چند ماه عازم خارج از کشور بودند تا خانم محمدی دوره خود را بگذاراند . مقدمات سفر آماده شد و دکتر گودرزی همسر و فرزندش را با شادمانی به خارج فرستاد.

هنوز یک ماه نگذشته بود که با خانم ژیلا محمدی در خارج تماس گرفتند و خبر قتل دکتر گودرزی را دادند .

زندگی به کام خانواده دکتر تلخ شد ، خانم محمدی بدون هیچ شک و شبهه ای از آن مردی که همسرش را تهدید به مرگ کرده بود شکایت کرد . اما آن مرد پسرش را به خانواده همسرش سپرده و خودش متواری شده بود . کوروش در اوان کودکی یتیم شد ، او از مادرش می پرسید : بابا کجاست ؟ مادرش هم هر دفعه یک پاسخ به سؤالش می داد ، کوروش با همه کودکی می دانست پدرش را دیگر نخواهد دید ، خانواده گودرزی خیلی دوره سختی را می گذراندند …

***

اینک بیست سال از آن ماجرا گذشته است خانم ژیلا محمدی چند سال بعد از آن ماجرا به شهرستان رفت و پسرش را انجا بزرگ کرد تا اینکه راهی دانشگاه شد . تقریباً همه چیز فراموش شده بود . کوروش به حرفه ی پدر علاقه داشت و راه پدر را ادامه داد و در دانشگاه پزشکی می خواند .

کوروش بعد از یک سال در دانشکده با دختری آشنا شد و با او ازدواج کرد و بعد از یک سال صاحب فرزندی شدند که به احترام پدر نام او را بر فرزندش گذاشت ، زندگی آنها شور و شعف خاصی پیدا کرده و شادی از دست رفته به خانواده باز گشته بود .

در همین حین از کلانتری تماس گرفتند و به آنها اطلاع دادند که قاتل پدرش پیدا شده است .

از فردا دوباره رفت و آمد به دادگاه شروع شد. کوروش تمام خاطرات کودکی را دوباره به خاطر آورد ، خانم ژیلا محمدی زخمش دوباره سر باز کرد و بعد از چند ماه مرد که اینک پیر مردی به نظر می آمد محکوم به اعدام شد و کینه ای دیگر در دل فرزند مرد و خانواده دکتر به وجود آمد …. »

قیمت فایل فقط 3,500 تومان

خرید

برچسب ها : آیا مرور زمان در حقوق ایران مسکوت است ؟ , مرور زمان , حقوق ایران , مسکوت , مرور زمان در حقوق ایران , آیا مرور زمان در حقوق ایران مسکوت است ؟ , پروژه , پژوهش , مقاله , جزوه , تحقیق , دانلود پروژه , دانلود پژوهش , دانلود مقاله , دانلود جزوه , دانلود تحقیق

admin بازدید : 49 سه شنبه 24 اسفند 1395 نظرات (0)

عارض صریح و تعارض مخفی بین سیستمهای حل تعارض

عارض صریح و تعارض مخفی بین سیستمهای حل تعارضدسته: فقه و حقوق اسلامی
بازدید: 1 بار
فرمت فایل: doc
حجم فایل: 12 کیلوبایت
تعداد صفحات فایل: 16

هر گاه دعوایی كه دارای « عامل خارجی » است در كشوری مطرح باشد دادگاه آن كشور باید قواعد و احكامی را كه قانونگذار كشور خود تجویز كرده است بموقع اجرا بگذارد

قیمت فایل فقط 3,000 تومان

خرید

عارض صریح و تعارض مخفی بین سیستمهای حل تعارض

 

مبحث 1

سیستمهای ملّی حل تعارض و تقسیم بندی تعارضها

الف : سیستمهای وملی حل تعارض

هر گاه دعوایی كه دارای « عامل خارجی » است در كشوری مطرح باشد دادگاه آن كشور باید قواعد و احكامی را كه قانونگذار كشور خود تجویز كرده است بموقع اجرا بگذارد . قواعد و احكامی كه دادگاه را در ا نتخاب قانون لازم الاجراء هدایت می كند و راه حل تعارض بین قوانین كشورها را ارائه می دهد مجموعه ای را به وجود می آورد كه « سیستم حل تعارض » نامیده می شود .

اگر مسائل حقوق بین الملل خصوصی بویژه مسائل مربوط به تعارض قوانین را با مسائل حقوق بین الملل عمومی مقایسه كنیم می بینیم حل مسائل حقوق بین المللی خصوصی با دشواری بیشتری مواجه است .

علت این دشواری آن است كه در حقوق بین الملل خصوصی . برخلاف حقوق بین المللی عمومی ، قواعد مشترك بین تمام ملل وجود ندارد و هر كشور تعارض بین قوانین را به نحوی كه خود بهتر می داند حل می كند ؛ زیرا تشخیص سلطة قوانین در یك كشور از امور مربوط به حاكمیت و استقلال آن كشور است و بنا بر این در موضوع تعارض قوانین ، هر كشور دارای یك سیستم ملّی حل تعارض است كه طبیعتاً قاضی ملی برای رفع تعارض بین قوانین و انتخاب قانون صلاحیت دار ، به آن رجوع می نماید .

مثلاً قاضی ایرانی در هر مورد از مسائل تعارض قوانین ـ خواه راجع به احوال شخصیه ، خواه مربوط به اموال و خواه مربوط به قرار دادها باشد ـ همیشه كار خود را از اجرای قواعد حل تعارض كشور خود شروع می كند و دعوی را در برابر قانونی كه طبق قواعد حقوق بین الملل خصوصی ایران واجد صلاحیت است حل و فصل خواهد كرد ، همچنانكه قاضی انگلیسی نیز در هر مورد از مسائل تعارض قوانین همیشه كار خود را از اجرای قاعدة حل تعارض كشور خود آغاز می كند و برای حل و فصل دعوی به سیستم انگلیسی حل تعارض رجوع خواهد كرد .

دقت در ویژگیهای هر سیستم ملی حل تعارض و تفاوت آن با سیستم های دیگر این نكته را روشن می سازد كه تعارض قوانین تنها معلول اختلاف « قواعد مادی » كشورها نیست ، بلكه ناشی از اختلاف بین سیستمهای ملی حل تعارض نیز هست . مثلاً در باب حقوق ارثیه غیر از تفاوتی كه بین قواعد مادی ایران و قواعد مادی فرانسه وجود دارد ، تفاوت دیگری نیز موجود است كه مربوط به سیستم های حل تعارض ایران و فرانسه است ، زیرا حقوق ارثیه در سیستم ایرانی حل تعارض تابع قانون ملّی متوفی است ، حال آنكه در سیستم فرانسوی حل تعارض ، ارثیه منقول تابع قانون اقامتگاه متوفی و ارثیه غیر منقول تابع قانون محل وقوع اموال است .

حال كه معلوم شد اولاً تعارض بین سیستمهای ملی حل تعارض غیر از تعارض سادة بین قواعد مادی كشورها و پیچیده تر از آن است ، و ثانیاً قاضی ملی برای حل و فصل هر دعوایی كه دارای یك عامل خارجی است همیشه باید كار خود را از اجرای قواعد حل تعارض مقر دادگاه آغاز كند ، لازم است اقسام تعارضهای بین قواعد ، حل تعارض كشورها را مورد مطالعه قرار دهیم .

ب . تقسیم بندی تعارضها

زمانی كه قاضی ملی برای حل دعوایی به قاعدة حل تعارض كشور خود رجوع می كند ممكن است با مواردی مواجه گردد كه سیستم ملی حل تعارض و سیستم خارجی حل تعارض اتفاق نظر نداشته باشند . مطابق تقسیم بندی متداول كه توسط حقوقدانان كشورهای اروپای قاره ای ( بویژه حقوقدانان فرانسوی و آلمانی ) پیشنهاد گردیده و توسط حقوقدانان انگلیسی هم كم وبیش پذیرفته شده است ، تعارضهایی كه بین قواعد حل تعارض كشورها به وجود می آید لااقل به سه دسته زیر تقسیم می شود :

1 . تعارض صریح :

تعارض صریح تعارضی است كه به صورت صریح و آشكار بین قواعد حل تعارض كشورهای ذینفع وجود دارد . این تعارض در بادی نظر ظاهر است و ظهور آن تا حدی است كه عدم اتفاق نظر سیستمهای ملی حل تعارض برای قاضی مأمور رسیدگی به دعوی كاملاً واضح و آشكار است.

به عنوان مثال ، چون وضعیت و اهلیت افراد از لحاظ سیستم ایرانی حل تعارض تابع قانون ملی و از لحاظ سیستم انگلیسی ـ امریكایی تابع قانون اقامتگاه است ، پس تعارض بین این دو سیستم یك تعارض صریح است .

 

این تعارض گاهی به صورت « تعارض منفی » و گاهی به صورت « تعارض مثبت » ظاهر می گردد . وجه افتراق دو نوع تعارض در این است كه در تعارض منفی هر سیستم ملی ، حل قضیه را تابع قانون كشور دیگر می داند ، حال آنكه در تعارض مثبت بر عكس هر سیستم ملی حل قضیه را تابع قانون كشور خود می داند . مثلاً قضات ایرانی و انگلیسی در مورد وضعیت و اهلیت یك انگلیسی مقیم ایران با تعارض منفی و در مورد وضعیت و اهلیت یك ایرانی مقیم انگلیس با تعارض مثبت سیستمهای ملی حل تعارض مواجه می شوند . لازم است یادآوری شود كه حقوقدانان كشورهای مختلف ، تعارض منفی را معمولاً زیرا عنوان « احاله » مورد بررسی قرار می دهند .

2 . تعارض مفاهیم ارتباط :

این تعارض در واقع صحیح نیست و می توان آن را یك « تعارض مخفی » نامید ، زیرا در بادی نظر ظاهر و آشكار نیست . در این قسم تعارض با اینكه قواعد حل تعارض كشورهای ذینفع یكسان اند و از « عامل ارتباط » مشابهی استفاده می كنند ، ولی به واسطة تفسیرهای مختلفی كه دربارة عامل ارتباط وجود دارد مسألة مطروحه ممكن است تابع دو قانون مختلف باشد . مثلاً در سیستمهای حل تعارض فرانسه و انگلیس نسبت به ارثیة منقول اتفاق نظر دارند كه بایستی قانون اقامتگاه متوفی اعمال گردد . در بادی امر چنین به نظر می رسد كه تفاوتی موجود نخواهد بود كه دعوای ارثی در فرانسه و یا انگلیس مطرح می گردد ، چرا كه در هر صورت ، قانون اقامتگاه متوفی نسبت به دعوی حكومت دارد ؛ ولی هر گاه درست دقت نماییم به این نكته پی خواهیم برد كه چون عامل اقامتگاه از نظر تئوری در نظام حقوقی فرانسه و انگلیس تفسیرهای مختلف دارد به نحوی كه اقامتگاه در حقوق انگلیس با اقامتگاه در حقوق فرانسه متفاوت است ، پس امكان دارد فردی كه بواسطة عدم رعایت پاره ای از مقررات مربوط به اجازة اقامت ، از نظر قانون فرانسه مقیم انگلیس تلقی می شود از لحاظ قانون انگلیس مقیم فرانسه باشد . در نتیجه ، دعوای ارثی مزبور كه در حقوق فرانسه و انگلیس حكم واحدی دارد ، بر حسب اینكه به قاضی فرانسوی یا قاضی انگلیسی ارجاع شود ، ممكن است راه حلهای متفاوت پیدا كند .

در خصوص اینكه آیا این قسم تعارض منجر به احاله می گردد یا یك مسألة مربوط به توصیف و طبقه بندی است و یا یك مسألة مستقل و جداگانه است ، اختلاف نظر وجود دارد . اما اكثر نویسندگان انگلیسی ـ آمریكایی ترجیح می دهند كه آن را یك مسألهمستقل از احاله و توصیف محسوب دارند . 

قیمت فایل فقط 3,000 تومان

خرید

برچسب ها : عارض صریح و تعارض مخفی بین سیستمهای حل تعارض , عارض صریح , تعارض مخفی , سیستمهای حل تعارض , عارض صریح و تعارض مخفی , عارض صریح و تعارض مخفی بین سیستمهای حل تعارض , پروژه , پژوهش , مقاله , جزوه , تحقیق , دانلود پروژه , دانلود پژوهش , دانلود مقاله , دانلود جزوه , دانلود تحقیق

admin بازدید : 39 سه شنبه 24 اسفند 1395 نظرات (0)

شناسایی و اجرای احكام دادگاههای خارجی در ایران

شناسایی و اجرای احكام دادگاههای خارجی در ایراندسته: فقه و حقوق اسلامی
بازدید: 1 بار
فرمت فایل: doc
حجم فایل: 16 کیلوبایت
تعداد صفحات فایل: 30

بشر درصدد تحقق بخشیدن به آرمان دهكده جهانی است و امروز توانسته است در بسیاری ازابعاد مانند ارتباطات، اقتصاد وتجارت به آرزوی خود دست یابد ارتباطات الكترونیكی كه فاصله انسان ها را حداكثر به ضخامت یك مانیتور كامپیوتر نزدیك كرده است،

قیمت فایل فقط 5,000 تومان

خرید

شناسایی و اجرای احكام دادگاههای خارجی در ایران

 

بشر درصدد تحقق بخشیدن به آرمان دهكده جهانی است و امروز توانسته است در بسیاری ازابعاد مانند ارتباطات، اقتصاد وتجارت به آرزوی خود دست یابد. ارتباطات الكترونیكی كه فاصله انسان ها را حداكثر به ضخامت یك مانیتور كامپیوتر نزدیك كرده است، نقش مهمی در جهانی شدن ایفا می كند. تجارت با تولد سازمان تجارت جهانی (WTO) مرزهای گمركی و تولید و عرضه را مضمحل كرده است. علم حقوق هم همگام با سایر علوم در جهت جهانی شدن گام برمی دارد و توانسته است در رشته های مختلف مانند حقوق مالكیت ادبی و هنری، حقوق بشر، حقوق دریایی ، حقوق اقتصادی و مالی، حقوق كیفری به یكنواخت شدن قوانین جامعه عمل بپوشاند و در جهت ایجاد یك نظام قضایی نوین بین المللی حركت كند. در دهكده جهانی، حاكمیت ها مفاهیم كلاسیك خود را از دست داده اند و وظیفه هماهنگی و اجرای مقررات یكنواخت را مهمترین وظایف حكومتی خود می دانند. تبعیض نژادی و نژادپرستی بسیار كمرنگ شده است و با انسان ها به عنوان اتباع دهكده جهانی رفتار می شود .

 

 

 

سهولت روابط تجاری بین المللی از یك طرف در گرو قوانین تجاری یكنواخت و از طرف دیگر حل و فصل اختلافات تجاری و حقوقی براساس قوانین متحدالشكل می باشد. نقش حقوقدانان در موقعیت های مختلف مانند قانونگزاری، قضاوت و وكالت و مشاور حقوقی، سرعت بخشیدن به پروسه یكنواخت شدن قوانین می باشد. یكی از ابعاد یكنواخت شدن قوانین، سعی در تنظیم قوانین یك شكل برای اجرای احكام خارجی است. بررسی نظام حقوقی كشورهای مختلف در این بعد و تلاش برای حل مشكلات اجرایی آن كه شاید حاصل كنفرانس های جهانی باشد، قدم هایی است كه به این سهم كمك می كند. رویه قضایی اجرای احكام دادگاه های خارجی در ایران برای جامعه حقوقدانان ایران و خارج ناشناخته است. هر دادگاه بنابر استنباط خود از قانون می تواند رویه متفاوت از دادگاه دیگر در پیش گیرد و از آن دفاع كند. رویه قضایی در این خصوص نادر است و هنوز جایگاه خود را در مقایسه با سایر امور پیدا نكرده است. این امر شاید به دلیل كمبود درخواست اجرای احكام خارجی در ایران باشد. بدون شك اگر رویه قضایی و قانون اجرای احكام دادگاه های خارجی در ایران تحلیل و شناسانده شود، موجب اطمینان و اعتماد نظام های قضایی كشورهای خارجی به نظام قضایی ایران می شود .

 

 

نگارنده كه ریاست شعبه سوم دادگاه عمومی تهران را به عهده دارد و دستور اجرای چندین رای دادگاه های بیگانه را صادر كرده، در این مقاله سعی دارد تا قوانین و مقررات مربوطه را به اتكای رویه قضایی تشریح كند .

 

 

برای اینكه به جایگاه اجرای احكام خارجی در ایران پی ببریم، لازم می دانم به طور خلاصه سیستم قضایی ایران را توضیح دهم .

 

 

نظام قضایی ایران براساس حقوق نوشته است. براین مبنا بالاترین واحد قضایی، دیوان عالی كشور است كه در راس دادگاه های حقوقی، كیفری و انقلاب و انتظامی و نظامی قرار گرفته است. دیوانعالی كشور دارای 38 شعبه است كه هر شعبه از دو قاضی تشكیل می شود. ریاست دادگاه با یكی از قضات است و آراء دیوان به امضای دو قاضی معتبر می باشد. دیوان كشور در عمل به شعبه های كیفری و حقوقی تقسیم گردیده و صلاحیت آن به شرح زیر است :

 

 

 

 

1 مرجع رسیدگی پژوهشی

 

 

الف) آراء دادگاه كیفری استان در مورد جرایمی كه مجازات آنها قصاص عضو، قصاص نفس، اعدام، جرایم مطبوعاتی، سیاسی و حبس دائم می باشد .

 

 

ب) آراء دادگاه های عمومی حقوقی در زمینه اصل نكاح و مهر، نسب، وصیت، وقف، حجر و احكامی كه خواسته آن بیش از 20 میلیون ریال باشد .

 

 

ج) آراء دادگاه های انقلاب در مورد جرایم علیه امنیت، جاسوسی، قاچاق مواد مخدر، عملیات تروریستی و توهین به مقامات.

 

 

2- رسیدگی فرجامی به آراء دادگاه های عمومی حقوقی كه از آن در شعبه تجدیدنظر، تجدیدنظرخواهی نشده باشد.

 

 

در مرتبه دوم دادگاه تجدیدنظر استان قرار گرفته است كه در مركز هر استان با دو قاضی تشكیل می شود و رای آن با امضای دو قاضی معتبر بوده و به شعب حقوقی و كیفری تقسیم می گردد. صلاحیت دادگاه تجدیدنظر استان به شرح زیر است:

 

 

الف) مرجع رسیدگی پژوهشی به آراء دادگاه های حقوقی عمومی كه در مورد دعاوی غیرمالی و دعاوی مالی كه ارزش خواسته آن بیش از سه میلیون ریال باشد.

 

 

ب) مرجع رسیدگی پژوهشی به آراء دادگاه های عمومی كیفری و انقلاب كه در مورد جرایم ضبط اموال بیش از یك میلیون ریال، جرایمی كه حداكثر مجازات قانونی آن بیش از سه ماه حبس یا شلاق یا جزای نقدی بیش از پانصد هزار ریال و انفصال از خدمت باشد.

 

 

در مرتبه سوم دادگاه های بدوی هستند كه به تعداد كافی در بخش، شهرستان و مركز استان مستقر بوده و به دو گروه تقسیم می شوند:

 

 

1- دادگاه كیفری استان متشكل از 5 قاضی كه رای آنها با اكثریت قضات معتبر است و صلاحیت آن به شرح زیر است:

 

 

رسیدگی بدوی به جرایمی كه مجازات قانونی آنها قصاص عضو، قصاص نفس، اعدام، رجم، حبس ابد و جرایم مطبوعاتی و سیاسی و رسیدگی به اتهامات وزرا، نمایندگان مجلس، سفرا، استانداران، فرمانداران، قضات و مدیران كل اطلاعات و شورای نگهبان و اعضای مجمع تشخیص مصلحت نظام.

 

 

2- دادگاه عمومی حقوقی با یك قاضی و صلاحیت رسیدگی به كلیه دعاوی حقوقی.

 

 

3- دادگاه عمومی كیفری با یك قاضی و صلاحیت رسیدگی به كلیه دعاوی و شكایات كیفری.

 

 

4- دادگاه انقلاب با یك قاضی و صلاحیت رسیدگی به جرایم علیه امنیت داخلی و خارجی و توهین به مقامات عالیرتبه جمهوری اسلامی، اقدامات تروریستی، جاسوسی، قاچاق مواد مخدر و اصل 49 قانون اساسی.

 

 

دادگاه كیفری استان و دادگاه عمومی پس از صدور كیفرخواست به جرایم رسیدگی می كنند. كشف جرم، تعقیب متهم و انجام تحقیقات مقدماتی و تشكیل پرونده و صدور كیفرخواست با دادسرا می باشد كه در راس آن دادستان قرار گرفته و به تعداد كافی دادیار یا بازپرس دارد. 

قیمت فایل فقط 5,000 تومان

خرید

برچسب ها : شناسایی و اجرای احكام دادگاههای خارجی در ایران , شناسایی , اجرای احكام , دادگاههای خارجی , شناسایی و اجرای احكام دادگاههای خارجی در ایران , پروژه , پژوهش , مقاله , جزوه , تحقیق , دانلود پروژه , دانلود پژوهش , دانلود مقاله , دانلود جزوه , دانلود تحقیق

admin بازدید : 23 سه شنبه 24 اسفند 1395 نظرات (0)

کنوانسیون ( معاهده ) 1969 وین در خصوص حقوق معاهدات

کنوانسیون ( معاهده ) 1969 وین در خصوص حقوق معاهداتدسته: فقه و حقوق اسلامی
بازدید: 1 بار
فرمت فایل: doc
حجم فایل: 40 کیلوبایت
تعداد صفحات فایل: 48

تدوین مقرّرات حقوقی معاهدات بین المللی، اولین بار در چهارچوب كوششهای مؤسسات خصوصی توسط دانشگاه هاروارد مورد توجه قرار گرفت كه در سال 1935 طرف معروف و شایان توجّهی را در این خصوص تنظیم كرد

قیمت فایل فقط 7,000 تومان

خرید

کنوانسیون ( معاهده ) 1969 وین در خصوص حقوق معاهدات

 

تدوین مقرّرات حقوقی معاهدات بین المللی، اولین بار در چهارچوب كوششهای مؤسسات خصوصی توسط دانشگاه هاروارد مورد توجه قرار گرفت كه در سال 1935 طرف معروف و شایان توجّهی را در این خصوص تنظیم كرد. اما تدوین رسمی بین المللی آن از سال 1949 در دستور كار كمیسیون حقوق بین الملل سازمان ملل متحد قرار گرفت. پس از تلاشهای فراوان در سال 1966، كمیسیون متن نهایی پروژة كنوانسیون را تصویب كرد كه در این كار حقوقدانان بزرگی چون «بریرلی» -1- ، «لوترپاخت» -2- ، «فیتزموریس» -3- و «والدوك» -4- نقش مخبر داشتند. مجمع عمومی سازمان ملل در قطعنامة (XXI) 2166 مورخ 5 دسامبر 1966 خود تصمیم گرفته كنفرانس بین المللی مركب از نمایندگان تام الاختیار دولتها برای این منظور تشكیل شود. پس از انجام دو دوره جلسات در ماه مه سالهای 1968 و 1969 و سر انجام در 22 مه 1969 و با حضور نمایندگان صد و ده كشور و ناظران چندین سازمان تخصصی بین المللی و چند سازمان بین الدولی، كنوانسیون وین دربارة حقوق معاهدات تصویب شد و از تاریخ 23 مه 1969 برای امضاء و الحاق كشورها مكتوب میباشد. دولت ایران در همان تاریخ آن را امضا كرده اما تا كنون كنوانسیون به تصویب قوة مقننه نرسیده است. طبق آمار دسامبر 1985 مجمع عمومی سازمان ملل متّحد مندرج در مدرك شماره ST/ LEG/ SEL. E/4 تعداد هفتاد و دو كشور عضو این كنوانسیون میباشند كه از این تعدا فقط بیست و یك دولت آن را تصویب نمودهاند. البته به موجب ماده  84 آن، از تاریخ 27 ژانویة 1980، كه یك ماه پس از تسلیم سی و پنجمین سند تصویب یا الحاق است، كنوانسیون قوت قانونی دارد.
كنوانسیون 1969 وین كه میان حقوقدانان غربی به «معاهدة معاهدات» -5- معروف شده و در حقوق بین الملل از اهمیّت فوقالعادهای برخوردار است، مشتمل بر 85 ماده  و یك ضمیمه و چندین اعلامیّه و قطعنامة تكمیلی میباشد. در چهارچوب ترتیبات كنوانسیون، اساسی ترین موضوعات حقوق بین الملل مطرح شده اند و مقدّمة آن یادآور چند اصل كلّی حقوق بین الملل مانند اصل رضایت آزادانة دولتها، اصل حسن نیّت، قاعدة الزام آور بودن تعهّدات و اصل تساوی حقوق ملّتها است و در عین حال، احترام به قواعد عرفیِ حقوق بین الملل را در موارد سكوت كنوانسیون مورد تأیید قرار داده است.
كنوانسیون پس از تعریف اصلاحات بكار رفته در بخش دوّم خود به چگونگی انعقاد و اجرای معاهدات میپردازد. مهمترین مسئله در این «حقّ شرط» -6- میباشد كه بموجب آن دولته میتوانند هنگام امضاء، تصویب، قبول، تأیید یا عضویت در یك معاهده، تعهّد خود را نسبت به ترتیبات آن مقیّد و مشروط و مانند سازند (ماده  19). از این لحاظ میتوان گفت كه كنوانسیون اصل حاكمیّت دولتها به عنوان اساس درنظر گرفته و آن را در قالب استقلال ارداة دولتها تبلور بخشیده است (مانند موادّ 12، 13، 14، 15).
اصل تفكیك حقوق بین الملل از حقوق داخلی (ماده  46)، قواعد تفسیر معاهدات (ماده  31)، و توجه داشتن به « موضوع و هدف معاهده » كه بصورت عبارتی كلیدی در چندین ماده  بكار رفته است (مواد 19 و 31) از جمله موارد دیگری هستند كه همچون حقّ شرط، آزادی اردة دول متعاهد را تأیید میكنند. در بخشهای بعدی به بیان چگونگی اجرا و تفسیر معاهدات پرداخته و مسائل تصحیح و تغییر، ابطال، الغاء و تعلیق اجرائی معاهدات و روش حلّ و فصل اختلافات (موادّ 42 تا 72) و بالاخره اموری چون اخطار، ابلاغ، تصحیح و ثبت معاهدت را مطمح نظر قرار داده است. لیكن آنچه به لحاظ حقوقی بیش از همه اهمیّت دارد و مسئلة رعایت قواعد آمرة حقوق بین الملل –7- (موادّ 53 و 64) و روش حلّ و فصل اختلافات بین المللی (ماده  72) هستند كه در معاهدة مذكور پیشبینی شدهاند.
موضوع قواعد آمرة حقوق بین الملل از مسائل مهمّ حقوق بین الملل است كه پس از امضای كنوانسیون 1969 وین مورد توجه و بحث و جدلهای فراوان حقوقدانان واقع گردیده است. ماده  53 میگوید: «هر معاهده ای كه در زمان انعقاد ب تعارض با یك قاعدة آمرة حقوق عامّ بین الملل باشد، كان لم یكن فرض خواهد شد. بموجب ترتیبات عهدنامة حاضر، قاعدة آمرة حقوق عامّ بین الملل قاعدهای است كه مورد قبول جامعة بین الملل دولتها مجموعاً واقع گردیده و به عنوان قاعدهای كه مطلقاً استثناء پذیر نبوده و تنها بوسیلة قاعدة دیگر حقوق عامّ بین الملل كه دارای همان ویژگی باشد قابل تغییر است، به رسمیّت شناخته شده است.»
گرچه ماده  4 كنوانسیون ترتیبات آن را تنها قابل تسرّی به معاهداتی میداند كه پس از قابلیّت اجرای این كنوانسیون منعقد شده باشند، اما در عین حال نظر به مضمون مائة 64 باید گفت تضمین كافی برای ثبات معاهدات داده نشده است.
در هر صورت، مبهم بودن اصطلاح قواعد آمرة حقوق بین الملل این امر را تشدید میكند. شاید بتوان گفت كه نویسندگان عهدنامة وین با تشریح این ماده  اقدام به اخلاقی كرده و از اصول «حقوق طبیعی» به عنوان مبنای فلسفی و مذهبی حقوق بشر الهام گرفتهاند. آنچه مسلّم است اینكه صرف پذیرش قواعد آمرة حقوق بین الملل علی رغم محدودیتهایش در كنوانسیون، جنبههای دیگر آن تقویت كرده و نیز پیشبینی نحوة حلّ و فصل اختلافات لازم ساخته است.
توجه به مسئلة حل و فصل اختلافات از تلاشهای مثبت كمیسیون حقوق بین الملل در تنظیم كنوانسیون وین محسوب میگردد. بموجب ماده  66 درصورت بروز اختلاف در خصوص اجرا یا تفسیر موادّ 53 و 64 (راجع به قواعد آمرة حقوق بین الملل)، هر دولت متعاهد میتواند بموجب دادخواست موضوع را به دیوان بین المللی دادگستری ارجاع نماید، مگر آنكه همان ماده  اختلافات ناشی از دیگر موادّ بخش پبجم كنوانسیون را به روش سازش كه در ضمیمة آن پیش بینی شده، قابل ارجاع دانسته باشد.
روش ماده  66 اشكالاتی را دربر دارد:

الف. حلّ و فصل اختلافات ناشی از اجرای موادّ عهدنامه، سوای بخش پنجم، كاملاً مسكوت گذاشته شده است.
ب. رسیدگی قضائیِ دیوان بین المللی دادگستری نه فقط به مورد موادّ 53 و 64 محدود شده است بلكه در این خصوص هم روش پیشبینی شده آسیب پذیر بوده و بستگی به قول طرفهای دیگر دعوی خواهد داشت.
ج. روش سازش كه در ضمیمة عهدنامة پیشبینی شده است اشكالات عدیده دارد:
- برای دبیركلّ سازمان ملل نقشی آنقدر مهمّ قائل شد ه كه از اختیارات وی در چهارچوب منشور سازمان ملل متحّد خارج است.
- جنبة محرمانة كوششهای سازش دهنده كه شرط اساسی موفقیّت اوست، رعایت شده كه گزارش كمیسیون مربوط به دبیركلّ تسلیم گردد.
- لیست دائمی «سازش دهندگان» صرفاً مركب از حقوقدانان است؛ در حالیكه در مواردی علمای تاریخ، اقتصاد و سیاست بیشتر میتوانند در سازش مؤثر باشند.
- گزارش كمیسیون سازش و توصیه های آن از حمایت اجرا برخوردار نیست.
علیرغم ابهاماتی كه در خصوص قواعد آمرة حقوق بین الملل وجود دارد و اشكالاتی كه بر روشهای حل و فصل اختلافات راجع به اجرا و تفسیر معاهده مترتّب میباشد، كنوانسیون وین دربارة حقوق معاهدات اهمّیّت فوق العادة خود را به عنوان یك سند بزرگ حقوق بین الملل حفظ كرده است. باری، كنوانسیون 1986 وین در خصوص «معاهدات منعقده بین دولتها و سازمان بین المللی» كه اخیراً تنظیم و برای امضاء افتتاح شده، سعی كرده است از این اشكلات و ابهامات عاری باشد، كه خود مستلزم بررسی و توضیح مستقلّ خواهد بود.
چون عهدنامه یك سند حقوقی است و كلمات و اصطلاحات آن با مطالعه انتخاب و درج شده است، لذا در ترجمة متن نیز سعی شده كه در عین حفظ روانی و سلاست بیان، از حدود متن تجاوز نشود. به همین لحاظ شاید در بعضی موارد عبارت ثقیل و پیچیده به نظر آید؛ اما برای حفظ امانت - آن هم در ترجمة متن یك عهدنامة بین المللی – چاره ای جز این نبوده است.
به هرحال، ترجمة حاضر از متن انگلیسی بعمل آمده است.
عهدنامة 1969 وین در خصوص حقوق معاهدات
كشورهای طرف عهدنامة حاضر،
با توجه به نقش اساسی معاهدات در تاریخ روابط بین المللی با تشخیص اهمیّت روز افزون معاهدات به عنوان یكی از منابع حقوق بین الملل و به عنوان وسیله ای برای توسعة همكاری مسالمت آمیز بین ملّتها و قطع نظر از نظام اجتماعی وسیسم حكومتی آنها،
با درك این كه اصل رضایت آزادانه و اصل حسن نیت و قاعدة الزام آور بودن تعهدات بصورت جهانی مورد قبول قرار گرفته است،
با تأیید اینكه اختلافات مربوط به معاهدات، مانند دیگر اختلافات بین المللی، باید به طریق مسالمتآمیز و طبق اصول عدالت و حقوق بین الملل حل و فصل شود،
با بخاطر آوردن تصمیم ملتهای عضو سازمان ملل برای ایجاد شرایطی كه تحت آن بتوان عدالت و احترام به تعهدات ناشی از معاهدات را حفظ كرد،
با درنظر داشتن اصول حقوق بین الملل منعكس در منشور ملل متحد، مانند اصل تساوی حقوق ملتها و حق آنها در تعیین سرنوشت خود، اصل تساوی حاكمیت كشورها و استقلال آنها، اصل عدم مداخله در امور داخلی كشورها، اصل ممنوعیت تحدید به اعمال زور یا اعمال زور، و اصل احترام و رعایت جهانی حقوق بشر و آزادیهای اساسی همة افراد،
با اعتقاد به اینكه تدوین و توسعة مترقیانة حقوق معاهدات كه در این عهدنامه تحقق پذیرفته است، در نیل به مقاصد سازمان ملل به نحوی كه در منشور ملل متحد بیان شده یعنی حفظ صلح و امنیت بین المللی. توسعة روابط دوستانه و دست یابی به همكاری بین ملتها، كمك خواهد كرد،
و با تأیید این نكته كه قواعد حقوق بین الملل عرفی در مورد مسائلی كه مشمول مفادّ این عهدنامه نمیشود، همچنان اگر جاری خواهد بود،
به شرح زیر توافق كرده اند:
بخش اول
مقدّمه
ماده  1
قلمرو عهدنامة حاضر
عهدنامة حاضر ناظر بر معاهدات منعقده بین كشورهاست است.
ماده  2
كاربرد اصطلاحات
1. از نظر عهدنامة حاضر:
الف. «معاهده» عبارت است از یك توافق –1- بین المللی كه بین كشورها بصورت كتبی منعقد شده و مشمول حقوق بین الملل باشد، صرف نظر از عنوان خاصّ آن و اعم از اینكه در سندی واحد یا در دو یا چند سند مرتبت به هم منعكس شده باشد؛
ب. «تنفیذ»، «قبول»، «تصویب» و «الحاق» به معنای آن اقدام بین المللی است كه به حسب موارد واجد یكی از عناوین مزبور بوده و به وسیلة آن، كشوری در عرصة بین المللی رضایت خود را به التزام در قبال یك معاهده ابراز میكند؛
ج. «اختیارات تام» به معنای سندی است كه بوسیلة مرجع صالح یك كشور صادر میشود و طبق آن شخص یا اشخاصی برای نمایندگی آن كشور جهت مذاكره، قبول، یا تأیید اعتبار متن یك معاهده، یا جهت اعلام رضایت آن دولت به التزام در قبال یك معاهده، و یا جهت انجام هر اقدام دیگری در مورد یك معاهده تعیین میگردد؛
د. «تحدید تعهد» -1- عبارت است از بیانیة یك جانبهای كه یك كشور تحت هر نام یا به هر عبارت در موقع امضا، تنفیذ، قبول، تصویب یا الحاق به یك معاهده صادر میكند و به وسیلة آن قصد خود را دایر بر عدم شمول یا تعدیل آثار حقوقی بعضی از مقررات معاهدات نسبت به خود بیان میدارد؛
هـ. «كشور مذاكره كننده» عبارت است از كشوری كه در تنظیم و پذیرفته شدن تمن معاهده شركت نموده باشد؛
و. «كشور متعاهد» عبارت است از كشوری كه رضایت خود را به التزام در قبال یك معاهده اعلام نموده باشد، اعم از اینكه معاهده لازم الاجرا شده باشد یا خیر؛
ز. «طرف» معاهده عبارت است از كشوری كه رضایت خود را به التزام در قبال یك معاهده اعلام نموده و معاهده در ارتباط با او لازم الاجرا باشد؛
ح. «كشور ثالث» عبارت است از كشوری كه طرف معاهده نباشد؛
ط. «سازمان بین المللی» عبارت است از یك سازمان بین دول؛
2. مفادّ بند 1 راجع به كاربرد اصطلاحات در این عهدنامه، تأثیری در استفاده از آن اصطلاحات، یا در معانی آنها در حقوق داخلی هر كشور ندارد.
ماده  3
توافق بین المللی ای كه داخل در قلمرو عهدنامة حاضر نیستند
این واقعیت كه عهدنامة حاضر ناظر بر توافقهای بین المللی منعقده بینكشورها و سایر اشخاص موضوع حقوق بین الملل، یا توافقهای فیمابین همان سایر اشخاص موضوع حقوق بین الملل و یا توافقهای بین المللی غیر كتبی نیست، تأثیری در موارد ذیل نخواهد داشت:
الف. ارزش حقوقی توافقهای مذكور؛
ب. شمول هر یك از قواعد منعكس در عهدنامة حاضر بر توافقهای مذكور، در مواردی كه توافقهای مورد بحث به موجب حقوق بین الملل و فارغ از این عهدنامه مشمول آن قواعد باشند؛
ج. شمول این عهدنامه بر آن دسته از روابط كشورها كه به موجب توافقهای بین المللی بین آنها ایجاد شده و سایر اشخاص موضوع حقوق بین الملل نیز طرف آن توافقها هستند.

قیمت فایل فقط 7,000 تومان

خرید

برچسب ها : کنوانسیون ( معاهده ) 1969 وین در خصوص حقوق معاهدات , کنوانسیون , معاهده 1969 , وین , حقوق معاهدات , کنوانسیون ( معاهده ) 1969 وین در خصوص حقوق معاهدات , پروژه , پژوهش , مقاله , جزوه , تحقیق , دانلود پروژه , دانلود پژوهش , دانلود مقاله , دانلود جزوه , دانلود تحقیق

admin بازدید : 54 سه شنبه 24 اسفند 1395 نظرات (0)

كنوانسون اروپائی تابعیت مورخ ششم نوامبر 1997

كنوانسون اروپائی تابعیت مورخ ششم نوامبر 1997دسته: فقه و حقوق اسلامی
بازدید: 1 بار
فرمت فایل: doc
حجم فایل: 14 کیلوبایت
تعداد صفحات فایل: 18

دولتهای عضو شورای اروپا و دیگر دول امضا كننده این كنوانسیون با ملاحظه این كه هدف شورای اروپا نیل به وحدت بیشتر میان اعضای آن است

قیمت فایل فقط 3,000 تومان

خرید

كنوانسون اروپائی تابعیت مورخ ششم نوامبر 1997

 

مقدمه

دولتهای عضو شورای اروپا و دیگر دول امضا كننده این كنوانسیون

با ملاحظه این كه هدف شورای اروپا نیل به وحدت بیشتر میان اعضای آن است

با در نظر داشتن اسناد بین المللی بیش شماری كه در مورد تابعیت چند تابعیتی و بی تابعیتی وجود دارد

با شناسایی این امر كه در مسائل راجع به تابعیت باید به منافع مشروع دولتها و افراد توجهی خاص مبذول شود

با تمایل به اعتلای توسعه تدریجی اصول قانونی مربوط به تابعیت و اتخاذ آن اصول توسط قوانین داخلی ، و همچنین تا حد ممكن احتراز از موارد بی تابعیتی با ابراز علاقه به اجتناب از تبعیض در امور راجع به تابعیت با آگاهی از حق احترام به نهاد خانواده مندرج در ماده 8 كنوانسیون حمایت از حقوق بشر و آزادیهای اساسی با بذل توجه به نگرشهای متفاوت دولتها در امر چند تابعیتی و شناسایی آزادی هر دولت در تصمیم گیری نسبت به آثاری كه در قوانین داخلی خود برای كسب یا برخورداری تابعیت دولت دیگر قائل میشود با توافق نسبت به مطلول بودن یافتن راه حلهای مناسب در باره آثار چند تابعیتی به ویژه در مورد حقوق و تكالیف افراد دارای تابعیتهای متعدد با در نظر داشتن این واقعیت كه مطلوب است شخص دارای تابعیت دو یا چند كشور عضو تعهدات نظامی خویش را فقط نسبت به یكی از آن كشورها ایفاء نماید با ملاحظه نیاز یه اعتلای همكاری بین المللی میان مقامات و مراجع ملی مسوول امور راجع به تابعیت به شرح ذیل توافق نمودند : فصل اول موضوعات عمومی ماده یك : موضوع كنوانسیون این كنوانسیون اصول و قواعد مربوط به تابعیت اشخاص حقیقی و قواعد حاكم بر تعهدات نظامی افراد دارای تابعیتهای گوناگون را مقرر میدارد اصول و قواعدی كه قانون داخلی دولتهای عضور باید از آن پیروی نمایند

. ماده دو : تعاریف از نظر این كنوانسیون

الف . تابعیت به معنای رابطهای حقوقی میان شخص و دولت میباشد و به هیچ وجه مبین منشا قومی و نژادی آن شخص نیست

ب . تابعیت چند گانه : به معنای داشتن تابعیت دو یا چند دولت توسط یك شخص بطور همزمان است .

پ . طفل هر شخصی است كه به سن هیجده سال نرسیده باشد جز در صورتی كه به موجب قانون قابل اعمال در مورد آن طفل سن بلوغ زودتر حاصل شود .

ث . قانون داخلی : به معنای كلیه انواع مقررات سیستم حقوقی داخلی اعم از قانون اساسی قوانین عادی ، مقررات ، آئین نامهها ، فرامین ، رویه قضایی ، قواعد و رویه عرفی و نیز قواعد منبعث از اسناد الزام آور بینالمللی میباشد .

فصل دوم

اصول كلی راجع به تابعیت .

ماده سه : صلاحیت دولت

1-هر دولت باید بر اساس قانون خویش اتباع خود را معین كند .

2 . این قانون تاجایی كه مطابق با كنوانسیونهای قابل اعمال بین المللی حقوق بین الملل عرفی و اصول حقوقی عموما شناخته شده در مورد تابعیت میباشد توسط دگیر دولتها پذیرفته خواهد شد . ماده چهار : اصول قواعد و مقررات مربوط به تابعیت هر دولت عضو این كنوانسیون مبتنی بر اصول زیر خواهد بود :

الف . هر كس حق تابعیت دارد . ب . از بی تابعیتی باید اجتناب شود . پ . هیچ كس نباید بطور خود سرانه از تابعیتش محروم گردد . ث . ازدواج و انحلال آن میان تبعه دولت عضو و یك خارجی و تغییر تابعیت یكی از همسران در دوران ازدواج هیچكدام بخودی خود بر تابعیت همسر دیگر تاثیر نخواهد داشت . ماده پنج : عدم تبعیض .

1 . قواعد تابعیت دولت عضو نباید شامل تبعیضات یا متضمن رویهای باشد كه باعث تبعیض بر مبنای جنس ، مذهب ، نژاد ، رنگ ، منشا ملی یا نژادی گردد .

2 . هر دولت عضو اصل عدم تبعیض را میان اتباع خود اجرا خودهد نمود اعم از آن كه آنها به محض تولد تبعه آن دولت گردیده باشند یا آن كه بعدا تابعیت وی را تحصیل نموده باشند .

فصل سوم . قواعد راجع به تابعیت .ماده شش : تحصیل تابعیت .

1 . هر دولت عضو كنوانسیون ، در قانون داخلی خود این امر را مقرر میدارد كه تابعیتش بطور قانونی توسط اشخاص زیر كسب شود .

الف . اطفالی كه یكی از والدینشان در زمان تولد آنها ، دارای تابعیت آن دولت عضو هستند منوط به هر استثنایی كه آن دولت در قوانین داخلی خود در مورد اطفالی كه در خارج متولد شدهاند مقرر داشته است در خصوص اطفالی كه وضعیت ابوین آنها بوسیله تصدیق رسمی ، حكم دادگاه ، یا آئینهای مشابه تعیین شده باشد ، هر دولت عضو میتواند مقرر دارد كه آن طقل وفق تشریفات تعیین شده بر اساس قانون داخلی ، تابعیت آن دولت را كسب كند .

ب . اطفال مجهول الهویهای كه در سرزمینش یافت شوند كه در غیر این صورت بی تابعیت محسوب میگردند .

2 . هر دولت طرف كنوانسیون در قانون داخلی خود تابعیتش را به اطفالی اعطا میكند كه در قلمرو وی متولد شدهاند منوط به آن كه در زمان تولد تابعیت دیگری را تحصیل نكرده باشند . چنین تابعیتی بر طبق مبانی زیر اعطا خواهد شد

. الف . در زمان تولد به لحاظ قانون ب . بعد از تولد ، به اطفالی كه بدون تابعیت ماندهاند بنا به درخواستی كه بوسیله یا از طرف طفل مذكور به شیوهای كه توسط قانون داخلی آن دولت معین میشود به مقام ذی ربط داده میشود .

چنین درخواستی میتواند به اقامت قانونی یا عادی در سرزمین آن دولت منوط گردد . مدت این اقامت نباید متجاوز از پنج سال بلافاصله پیش از تسلیم درخواست باشد .

3 . هر دولت عضو در قانون داخلی امكان اكتساب تابعیت خود را توسط اشخاصی كه قانونا و عادتا در قلمرو وی اقامت كردهاند مقرر خواهد داشت . در تعیین شرایط كسب تابعیت نباید مدت اقامت بیش از ده سال قبل از تسلیم درخواست تحصیل تابعیت تعیین شود .

4 . هر دولت عضو باید در قانون داخلی اش كسب تابعیت خود را برای اشخاص زیر تسهیل نماید :

الف . همسران اتباع خود .

ب . اطفال یكی از اتباع خویش كه مشمول استثنای ماده 6 بند یك پاراگراف فرعی الف باشند .

پ . اطفالی كه یكی از والدینشان تابعیتش را كسب كنند یا تحصیل كرده باشند .

ت . اطفالی كه توسط یكی از اتباع آن دولت به فرزند خواندگی گرفته شدهاند .

ث . اشخاصی كه در سرزمینش بدنیا آمدهاند و قانونا و عادتا در آنجا اقامت دارند .

ج . اشخاصی كه برای دوره زمانی معین كه قبل از سن 18 سال شروع میشود قانونا یا عادتا در سرزمینش اقامت كرده باشند . مدت اقامت مزبور توسط قانون داخلی دولت ذی ربط تعیین می شود .

چ . اشخاص بی تابعیت و پناهندگان شناخته شدهای كه قانونا و عرفا در قلمرو وی اقامت كردهاند .ماده هفت : از دست دادن تابعیت بر طبق قانون یا به ابتكار دولت عضو 

قیمت فایل فقط 3,000 تومان

خرید

برچسب ها : كنوانسون اروپائی تابعیت مورخ ششم نوامبر 1997 , كنوانسون , اروپائی , تابعیت , مورخ ششم نوامبر 1997 , كنوانسون اروپائی , كنوانسون اروپائی تابعیت , كنوانسون اروپائی تابعیت مورخ ششم نوامبر 1997 , پروژه , پژوهش , مقاله , جزوه , تحقیق , دانلود پروژه , دانلود پژوهش , دانلود مقاله , دانلود جزوه , دانلود تحقیق

admin بازدید : 156 سه شنبه 24 اسفند 1395 نظرات (0)

ماهیت حقوقی اسناد تجاری

ماهیت حقوقی اسناد تجاریدسته: فقه و حقوق اسلامی
بازدید: 1 بار
فرمت فایل: doc
حجم فایل: 43 کیلوبایت
تعداد صفحات فایل: 27

در تجارت الكترونیك تبادل اسناد الكترونیكی، امری فراگیر می‌باشد این اسناد اغلب حاوی اطلاعات حساسی مانند قراردادهای حقوقی، فناوری‌های محرمانه و یا تبادلات مالی می‌باشند برای ممانعت از دستبرد سارقان كامپیوتری كه در فضای الكترونیكی همواره مترصد دست‌اندازی و خواندن مستندات می‌باشند لازم است این اسناد به رمز درآورده شوند

قیمت فایل فقط 5,000 تومان

خرید

ماهیت حقوقی اسناد تجاری


مقدمه
در تجارت الكترونیك تبادل اسناد الكترونیكی، امری فراگیر می‌باشد. این اسناد اغلب حاوی اطلاعات حساسی مانند قراردادهای حقوقی، فناوری‌های محرمانه و یا تبادلات مالی می‌باشند. برای ممانعت از دستبرد سارقان كامپیوتری كه در فضای الكترونیكی همواره مترصد دست‌اندازی و خواندن مستندات می‌باشند لازم است این اسناد به رمز درآورده شوند. اگر می‌خواهیم كه اسناد ما واقعاً در امان باشند باید آنها را بصورت دیجیتالی امضا كنیم. امضای دیجیتالی تضمین‌كننده اصالت، كامل بودن و عدم وجود خدشه در داده می‌باشد.
با توجه به سرعت جریان امر تجارت و توسعه روزافزون تجارت الكترونیك در سطح داخلی و بین‌المللی آنچه كه به عنوان اهم موضوع در مباحث امضای الكترونیكی مطرح است را می‌توان به شكل زیر بیان نمود.
الف: بررسی اعتبار امضای الكترونیكی
ب: بررسی امنیت امضا و چگونگی كنترل امن سیستم امضای الكترونیكی
ج: بررسی چگونگی احراز هویت در فضای سایبر و نقش مراجع گواهی امضای الكترونیكی
د: بررسی مجریان امضاهای الكترونیكی و آثار عملكرد آنان در اسناد
هـ : بررسی اشكال مختلف امضای الكترونیك در اسناد تجاری و آثار هر یك از آنها.
آنچه كه به عنوان اعتبار از آن نام می‌بریم در واقع نوعی هویت قانونی است كه بوسیله مرجع صلاحیت دار به امضا اعطا شده است. با توجه به‌این كه امضا در حیطه كدام كشور اعمال گردد،‌این مقررات شكل ویژه‌ای به خود می‌گیرد. برخی از كشورها امضای الكترونیكی مطمئن را به طور مطلق پذیرا شده‌اند و به آن قابلیت استناد در محاكم اعطا نموده‌اند، ولی در بسیاری از كشورها این اطمینان در قالب نوعی از امضا بیان شده است كه غیر قابل جعل و نفوذ می‌باشد كه البته هر كدام از این تعابیر، مزایا و مضرت‌های خاص خود را داراست.
با توجه به فراگیر بودن دنیای الكترونیك و همگانی بودن تجارت به شكل مزبور استفاده از یك امضای الكترونیك‌ایمن كه اشخاص در استفاده از آن دارا بودن قابلیت تعامل‌ایمن را پذیرا باشند، نكته خوبی است اما با توجه به نفوذ پذیری فضای سایبر و سرعت پیشرفت تكنولوژی، این امر جز در یك محیط كاملاً واقعی و امن به وجود نخواهد آمد و احساس‌ایمنی و تلقی كفایت امنیت از سوی استفاده كنندگان كافی بر‌این امر نیست.
از سویی اجبار قانونی اشخاص به استفاده از نوع خاصی از امضای الكترونیك كه از نظر قانون، قابلیت استناد داشته باشد نیز امری خلاف قاعده است، زیرا با توجه به عام بودن فضای سایبر و استفاده همگانی از‌این تكنولوژی هزینه سنگینی را در استفاده از مورد فوق طلب می‌كند كه جز برخی اشخاص حقوقی عمده از پس آن برنخواهند آمد و از طرفی دایره را به نفع قانون شكنان و هكرهای رایانه‌ای تنگ می‌كند.
سیستم قانونی برخی كشورهای اروپایی مثل اتریش و هلند امضاهای الكترونیكی را با تعریف الگوریتم‌های مناسب و پارامترهای ایمن طبقه بندی كرده‌اند و این امر شرایطی را به وجود می‌آورد كه اگر یك امضا ارزش اثباتی خود را در یك حالت ریاضیاتی و فنی غیر قابل پیش بینی از دست دهد هنوز در سیستم قانونی، دارای اعتبار می‌باشد و‌این یك نقطه ضعف بزرگ است. از سویی برخی كشورها مثل آلمان متفاوت عمل كرده‌اند. بدین ترتیب كه نشر الگوریتم‌های مناسب و پارامترهای مربوط را به عنوان یك وظیفه به مرجع خاصی واگذار كرده‌اند. در‌این صورت ایمنی از یك حالت مطلق خارج شده و قدری تعدیل می‌شود، اما حتی‌این راه حل نیز به دلیل پرهزینه بودن و متغیر بودن از امنیت مبادلات اشخاص به طور عام حمایت نمی‌كند.
بنابر‌این به نظر می‌رسد مناسب ترین راه‌حل، ایجاد و تاسیس دفاتر گواهی امضای الكترونیكی و ساماندهی مراجع گواهی امضا می‌باشد به شكلی كه با آسانترین روش و كمترین هزینه امكان مبادلات ایمن را در سطح فضای مجازی برای عامه مردم فراهم نموده و در عین حال مجری سیستم‌های برتر امضا نیز باشند.
در این تحقیق پس از مرور اجمالی بر اسناد الكترونیكی و بررسی وابستگی غیر قابل انكار آنها به امضای الكترونیك و نقش مراجع صدور گواهی در اعتبار بخشی به اسناد، به معرفی انواع امضا و بررسی نوع تاثیر هر كدام در اسناد به كاوشی در سیستم حقوقی امضای الكترونیك پرداخته و اشكالاتی كه یك مبادله امن تجاری اسناد را مورد خدشه قرار می‌دهد و اعتبار حقوقی آنها را از بین می‌برد، مورد بررسی قرار می‌دهیم و در این مسیر بررسی اجمالی بر قانون كشورهایی كه در این مورد پیشرو بوده‌اند، خواهیم داشت.


فصل اول: اسناد
در تجارت الكترونیك و به تبع آن مبادلات اسناد و داده‌های تجاری اشخاص باید مطمئن باشند كه انتقال‌ها، ایمن و قابل اثبات و مشروع هستند. تنها با این دلگرمی‌اشخاص می‌توانند در تجارت الكترونیكی فعالیت كنند، زیرا عدم وجود هر یك از خصیصه‌های فوق در انتقال داده‌ها می‌تواند آسیب‌های عمده‌ای به اشخاص حقیقی یا حقوقی وارد كند. مفاهیمی‌كه در ذیل بررسی می‌شود هر كدام در تجارت جهانی حقیقی همتاهایی دارند، اما در دنیای الكترونیكی باید دقیق‌تر مورد ارزیابی واقع شوند.

گفتار اول: مفهوم سند و اسناد الكترونیكی
در دنیای تجارت الكترونیكی اسناد الكترونیكی از جایگاه ویژه‌ای برخوردارند و بدون وجود آنها تجارت در دنیای مجازی هیچ مفهومی‌نخواهد داشت و از طرفی به‌این دلیل كه امضای الكترونیكی را تنها می‌توان بر روی مدارك الكترونیكی- و نه كاغذی- انجام داد، ضرورت دارد كه مفهوم اسناد الكترونیكی بررسی شود.
قانون تجارت الكترونیك تعریفی از مدرك الكترونیكی به دست نمی‌دهد و تنها در بند«الف» ماده
۲ در تعریف داده پیام چنین مقرر می‌دارد: هر نمادی از واقعه، اطلاعات یا مفهوم است كه با وسایل الكترونیكی، نوری و یا فناوری جدید اطلاعات تولید، ارسال، دریافت، ذخیره یا پردازش می‌شود. باید افزود كه ق.ت.ا همواره از ایمنی و اطمینان سیستم‌های اطلاعاتی و رایانه‌ای سخن به میان می‌آورد.‌این تصریح فی نفسه دارای اهمیت است. زیرا بدون‌ایمنی و اطمینان، داده پیام و امضای الكترونیكی از هر نظر فاقد اعتبار خواهد بود. بنابراین، چنانچه قانون مذكور نیز به حق تصریح دارد، قابلیت پذیرش اسناد الكترونیكی نیازمند وجود ركن اساسی اطمینان و ایمنی می‌باشد. به همین دلیل است كه ق.ت.ا از موجودیت كامل و بدون تغییر داده پیام به مفهوم عدم خدشه به تمامیت داده پیام در جریان اعمال تصدی سیستم از قبیل ارسال، ذخیره یا نمایش اطلاعات، سخن به میان می‌آورد. بند«هـ» ماده۲ یا در بندهای «ح»و«ط» به ترتیب سیستم‌های اطلاعاتی ایمن و رویه ایمن را تعریف می‌كنند. اما می‌توان گفت كه اسناد الكترونیكی داده‌هایی‌هستند كه در مواردی مثل اسناد تجاری خاص با فرمت‌های ویژه و در موارد دیگر بدون توجه به فرمت و قالب آنها و فقط با توجه به محتوای سند در شكل الكترونیكی بوسیله دستگاه‌های پردازشگر مثل رایانه بوجود آمده‌اند، پیش نویس لایحه اصلاح قانون تجارت در بخش اسناد الكترونیكی، اسناد الكترونیكی تجاری را به دو نوع اسناد الكترونیكی اصل و جایگزین تقسیم می‌كند كه منظور از سند اصل را، همان سند اصیل پردازش شده در دستگاه و سند جایگزین را رونوشت مصدق آن می‌داند.
البته اسناد الكترونیكی در فضای مجازی مسائل زیادی را به خود اختصاص می‌دهند كه امضای الكترونیكی فقط مشكل امنیتی و اسناد آنها را به اشخاص، حل كرده است. حائز اهمیت است كه اسناد نیازمند ثبت و ذخیره برای مراجعه جهت توجیه یا استناد به عنوان ادله می‌باشند و می‌دانیم كه هیچ مدركی را نمی‌توان بر یك دستگاه پردازشگر برای مدت طولانی بدون تغییر نگهداری نمود. زیرا جریان پیشرفت تكنولوژی و به روز رسانی سخت افزار و نرم‌افزارهای پشتیبانی‌كننده از اسناد، موجب می‌شود كه اسناد، غیر قابل دسترس و ناخوانا گردند و‌این معضلی است كه امروزه حقوق با آن دست به گریبان است. زیرا برای این كه اسناد برای همیشه در دسترس باشند، باید آنها را نیز به همراه آلات وابسته به آن به روزرسانی كرد و این امر موجب می‌شود كه اسناد قابلیت حقوقی خود را از دست بدهند، زیرا چنین سندی دیگر یك سند اصل نیست و‌این مشكل اهل فن و حقوقدانان را واداشته تا وارد یك مسئله جدید تحت عنوان آرشیوهای الكترونیكی شوند.

قابلیت نگهداری و ثبت اسناد تجاری الكترونیكی
به همان دلایلی كه اسناد تجاری در دنیای تجارت حقیقی نگهداری و ثبت می‌شوند، لازم است در مورد اسناد تجاری الكترونیكی نیز این امر انجام گیرد. در حقیقت عوامل غیر قابل پیش بینی و منافع طرفین معاملات و اشخاص ثالث‌ایجاب می‌كند كه آرشیوی در این مورد وجود داشته باشد. اسناد با ارزش قانونی ذخیره می‌شوند بدین منظور كه احتمالاً در آینده به دلالت آنها نیاز شود.
به طوركلی در آرشیو اسناد چهار نكته اساسی وجود دارد:
۱- ایجاد امضا:
بدین منظور كه امضا بوسیله دارنده قانونی كلید (امضا‌كننده) به وجود آمده است. در ثانی پس از امضا، سند برای طرف مقابل ارسال و توسط وی دریافت شده است.
۲- اثبات امضای اولیه:
بدین معنا كه امضا در زمان تولید یك امضای قانونی بوده و به جهات خاصی مثلاً ابطال یا تعلیق كلید از اعتبار نیفتاده است.
۳- ذخیره سازی:‌
بدین معنا كه اسناد باید در موقعیت و مكان مناسب به منظور حفظ قابلیت قانونی آنها نگهداری شوند.
۴- ترافع:
اگر در مورد اسناد فوق‌الذكر ترافعی حاصل شد، باید هویت امضا‌كننده و صحت امضای وی مجدداً بررسی گردد.
به منظور رسیدن به نكته چهارم است كه آرشیو امضاهای الكترونیكی معنا می‌یابد و اهمیت حفظ امضاهای الكترونیكی در آرشیوها مشخص می‌شود. یكی از خصوصیات اسناد تجاری الكترونیكی قابلیت حفظ آنها با حجم اندك و برای یك دوره طولانی است و در این مورد امضاهای الكترونیكی نقش مهمی ایفا می‌كنند كه در بررسی ذیل بدان می‌پردازیم.
الف: نگهداری اسناد الكترونیكی اصیل
اولین بار موسسه استاندارد سازی اتحادیه اروپا دست به یك بررسی گسترده در مورد فعالیت‌های امضای الكترونیكی زد و اولین نتیجه این فعالیت‌ها یك گزارش كارشناسی در مورد استاندارد سازی امضاها در آینده بود. این گزارش تصدیق می‌كند كه آرشیوهای ایمن نقش بسیار مهمی در پشتیبانی امضای الكترونیكی بازی می‌كنند. چنانچه ممكن است مدتها بعد از ایجاد امضا برای گواهی یا تعیین هویت به آنها نیاز شود. بنابر‌این فقط كافی نیست كه یك سند در زمان حاضر قابل دسترسی و استناد باشد، بلكه باید برای سال‌های آینده ذخیره شود و قابل استناد گردد. به منظور قابلیت استناد آن باید گواهینامه‌ای كه امضا‌كننده از آن استفاده كرده است در زمان ایجاد امضا معتبر بوده باشد. هر چند كه ممكن است مدتی از آن زمان باطل شده یا معلق شده باشد. زمان ایجاد امضا كه بوسیله مهرهای زمان نگار ثبت شده‌اند ارزش بسیار مهمی‌در بایگانی داده‌ها ایفا می‌كنند. زیرا بوسیله این زمان بسیاری از مسایل حقوقی اثبات می‌شود. مثل اهلیت اشخاص در زمان امضای سند و یا اعتبار كلید خصوصی در همان زمان و... تمام اشخاصی كه به این آرشیو مراجعه می‌كنند با مراجعه به مهرهای زمان كه بر اسناد الصاق شده است از‌این مورد اطمینان حاصل می‌كنند.
در كنار اسناد الكترونیكی، امضاهای الكترونیكی نیز نگهداری می‌شوند، زیرا برای تطبیق اسنادی مطابق با اسناد ذخیره شده در آرشیو داده‌های دیجیتالی امضا قطعاً لازم است. اما این تنها شرط ممكن نیست، زیرا به هر حال داده‌های الكترونیكی تحت تاثیر گذر ایام و تغییرات فرمت‌های برنامه‌ها و بسیاری عوامل دیگر قابلیت خود را از دست داده و از بین می‌روند. بدین منظور این داده‌ها همواره باید به روزرسانی شوند. به روزرسانی این داده‌ها باید همراه با راه‌حل‌هایی باشد كه مشكلات حقوقی در پی‌نداشته باشد. مثلاً اگر امضا‌كننده برای بازسازی امضا و سند سابق خویش سال‌ها بعد با یك كلید خصوصی كه به روز رسانی شده امضا و سند را به روز رسانی كند این یك مثال غیر قابل قبول در دنیای حقوق است، زیرا این یك سند جدید است كه با تغییر در داده‌های سند سابق‌ایجاد شده است.
حتی توافقات طرفین مبادله نیز نمی‌تواند سند و امضای سابق را بدین شكل تغییر دهد. به هر حال این وظیفه علم حقوق نیست كه راه‌حلی برای این مشكلات پیدا كند، اما قطعاً این راه حل‌ها نباید به گونه‌ای باشند كه معضلات حقوقی ایجاد كنند. زیرا اولین وظیفه هر علم توسعه آرامش و آسایش انسان‌هاست. اما می‌توان گفت كه سرویس دهندگان آرشیوهای الكترونیكی در نگهداری اسناد و امضاهای الكترونیكی وظایف و تعهدات خاصی دارند و از آنجا كه نگهداری این امور مهم بدان‌ها واگذار شده است، باید مسئولیت هرگونه آسیب و صدمه ناشی از فعالیت و سیستم آرشیو را به اسناد، امضاها، اشخاص حقیقی و حقوقی كه به آنها اعتماد نموده‌اند بپذیرند. در حقیقت این آرشیوها در حفظ و نگهداری داده‌ها تعهد دارند و برای تضمین این امر نیاز به بیمه‌های قوی دارند. در حال حاضر شاید بهترین راه برای حفظ امنیت داده‌ها در بلند مدت تولید امضاهایی با قابلیت ماندگاری طولانی باشد.

قیمت فایل فقط 5,000 تومان

خرید

برچسب ها : ماهیت حقوقی اسناد تجاری , ماهیت حقوقی , اسناد تجاری , ماهیت حقوقی اسناد تجاری , پروژه , پژوهش , مقاله , جزوه , تحقیق , دانلود پروژه , دانلود پژوهش , دانلود مقاله , دانلود جزوه , دانلود تحقیق

admin بازدید : 67 سه شنبه 24 اسفند 1395 نظرات (0)

معاونت در جرم

معاونت در جرمدسته: فقه و حقوق اسلامی
بازدید: 1 بار
فرمت فایل: doc
حجم فایل: 64 کیلوبایت
تعداد صفحات فایل: 55

قانون مجازات اسلامی 1375 (تعزیرات) کتاب پنجم از قانون مجازات اسلامی است که به مبحث تعزیرات و مجازاتهای بازدارنده اختصاص دارد این قانون اولین قانون دائمی مجازات اسلامی است که پس از پیروی انقلاب اسلامی به تصویب رسیده است

قیمت فایل فقط 7,500 تومان

خرید

معاونت در جرم

 

مقدمه

قانون مجازات اسلامی 1375 (تعزیرات) کتاب پنجم از قانون مجازات اسلامی است که به مبحث تعزیرات و مجازاتهای بازدارنده اختصاص دارد. این قانون اولین قانون دائمی مجازات اسلامی است که پس از پیروی انقلاب اسلامی به تصویب رسیده است.

انسجام دادن به قوانین کیفری قبل، جایگزینی مجازات شلاق با مجازات حبس، احصاء جرایم قابل گذشت از دیگر ویژگی های عمده این قانون هستند.

چنانچه به گذشته سیر قانونگزاری در زمینه مسائل کیفری از پیروزی انقلاب اسلامی به بعد بنگریم، قوانین کیفری یک سیر تکاملی را پشت سر گذاشته اند. با گذشت زمان در عمل معایب و محاسن قوانین نمود یافته و قانونگزار در صدد تقویت محاسن و رفع معایب برآمده است. بر این اساس هر قانون جدیدی نسبت به قوانین قبلی کامل تر است.

با مقایسه قانون مجازات اسلامی 1370 با قوانین حدود و قصاص و دیات سابق و نیز مقایسه کتاب پنجم این قانون که در سال 1375 به تصویب رسیده است با قانون تعزیرات مصوب 1362 و حتی با قانون مجازات اسلامی 1370 سیر تکاملی آنها محرز است و ملاحظه می گردد قانونگزار با تصویب قوانین جدید در صدد مرتفع نمودن معایب و نواقص قوانین قبلی نیز بوده است. لذا ملاحظه می گردد مقرراتی که در قانون مجازات اسلامی سال 1370 پیش بینی شده است گاهاً در قانون 1375 نیز مورد عنایت قانونگزار بوده اند، از جمله مقررات راجع به شروع به قتل عمد و قتل به تسبیب، فحاشی، سرقت، ساخت و تهیه مشروبات الکلی و غیره ... از آن جایی که مجموعه قانونی مجازات اسلامی از ماده یک شروع و تا ماده ی 729 ادامه دارد و هر دو قانون مجازات اسلامی 1370 و 1375 مجموعاً یک قانون محسوب می شوند، آیا امکان تعارض بین مواد این قانون وجود دارد و در صورت تعارض بین مواد مختلف این قانون چگونه باید رفع تعارض کرد؟ در چه مواردی تعارض وجود دارد؟ و این تعارضها ظاهری هستند یا واقعی؟ سوالاتی است که در این مقاله سعی بر پاسخگویی به آنها است.

 

 

 

تعریف معاونت به طور کلی :

 معاونت در جرم آن است که شخص بدون انکه مستقیماً و رأساً در عملیات اجرایی جرم شرکت نموده باشد بر اثر تحریک و تطمیع یا نیرنگ و فریب دیگری را وادار به ارتکاب جرم می نماید و یا با علم و اطلاع وسیله ارتکاب جرم را برای مباشر اصلی تهیه و تحصیل می کند و یا آن که طریق ارتکاب جرم را به مجرم اصلی ارائه می دهد.

تعریف معاونت

معاون کسی است که در نفی فعل مجرمانه نقش ندارد لیکن امکانات را برای تحقق فعل اصلی توسط مجرم فراهم می آورد و راه را هموار کرده تحصیلات لازم را برای مباشر یا مسبب جرم تدارک می بیند.

معاونت از دیدگاه حقوق جزا از دو نظر مورد توجه قرار می گیرد یکی مفهوم مرسع و دیگری مفهوم مضیغ.

معاونت در مفهوم مرسع : شامل هر گونه مداخله و مشارکت در ارتکاب جرم و از آن جمله شامل اصطلاح خاص و حقوقی معاونت در جرم می باشد.

در حالی که در معنای مضیغ معاونت، نوع خاص و معینی از همکاری در ارتکاب جرم است به طوری که  مجرم اساساً و رأساً هیچگونه مداخله ای در عملیات اجرایی سازنده جرم نداشته و نقش او، فرعی و تبعی بوده و تنها در پیرامون جرم محدود و مشخصی به اموری چون تهیه مقدمات جرم و تشویق و ترغیب می پردازد و مراد ما از معاونت در جرم مفهوم مضیق آن است. معاونت ممکن است قبل از حصول نتیجه باشد و گاهی نیز معاونت همزمان با وقوع جرم است که در آن صورت معاون مجرم را در حین ارتکاب جرم یاری می رساند بطوری که در رکن مادی جرم دخالت نکند.

فصل ششم از قانون مجازات عمومی مصوب 23 دی ماه 1304 بر شرکا و معاونین مجرم اختصاص یافته و ماده 28 از قانون مذکور مقرر داشته اشخاص ذیل معاون مجرم محسوب می شوند :

1-   کسانی که باعث و محرک ارتکاب فعلی شوند که منشأ جرم است.

2-   کسانی که تبانی بر ارتکاب جرم کرده

3-   کسانی که با علم و اطلاع از حیث تهیه و تدارک آلات و اسباب جرم یا تسهیل اجرای آن یا به هر نحو به مباشر جرم کمک کرده اند.

مطابق ماده 29 در مورد معاونین محکمه می تواند نظریه اوضاع و احوال قضیه و یا نظریه کیفیت، معاونین مجرم را به همان مجازاتی که برای شریک مجرم مقدر است و سپس ماده 30 از این قانون به کیفیاتی اختصاص که موجب تشدید یا تخفیف مجازات در خصوص فاعل می گردد اشاره نموده و عدم تسری آن را به معاون یا معاونین مجرم بیان داشته است.

این مقولات به موجب قانون مجازات عمومی سال 1352 منسوخ شدند.

برابر ماده 29 اشخاص زیر معاون جرم دانسته :

1- هر کسی که بر اثر تحریک یا ترغیب یا تهدید یا تطمیع کسی را مصمم به ارتکاب جرم نماید و یا بوسیله دسیسه و فریب و نیرنگ موجب وقوع جرم شوند.

2- هر کسی با علم و اطلاع وسایل ارتکاب جرم را تهیه کرد و یا از طریق ارتکاب آن را با علم به قصد مرتکب ارائه دهد.

3- هر کسی عالماً، عامداً وقوع جرم را تحصیل کند.

بر اساس ماده 30 مجازات شخصی یا اشخاصی که اداره یا سردستگی دو یا چند نفر را در ارتکاب جرم به عهده داشته باشد اعم از اینکه عمل آنان شرکت در جرم یا معاونت باشد حداکثر مجازات آن جرم خواهد بود.

در تاریخ 21 مهر 1361 قانون راجع به مجازات اسلامی به صورت آزمایشی به تصویب رسید برابر ماده 21 قانون مصوب سال 1361 در جرایم تعزیر اشخاص زیر معاون جرم محسوب و تعزیر می شوند :

1- هر کسی با علم و اطلاع وسایل ارتکاب جرم را تهیه کند.

2- هر کسی بر اثر تحریک یا ترغیب یا تهدید یا تطمیع کسی را مصمم به ارتکاب جرم نماید.

3-هر کسی عاملاً و عامداً جرم را تحصیل کند.

مطابق ماده 43 قانون مجازات اسلامی مصوب 1370 اشخاصی زیر معاون جرم محسوب می شوند.

1)هر کس که دیگری را تهدید تحریک یا ترغیب یا تطمیع به ارتکاب جرم غایت و یا بوسیله دسیسه و فریب و نیرنگ موجب وقوع جرم شود.

 2)هر کسی با علم و عمد وسایل ارتکاب جرم را تهیه کند و یا از طریق ارتکاب آن را با علم به قصد مرتکب ارائه دهد.

3)هر کس عالماً و عامداً وقوع جرم را تحصیل کند.

تبصره 1 : برای تحقیق معاونت در جرم وجود وحدت قصد و تقدم و یا تفاوت زمانی بین عمل معاون و مباشر جرم شرط است.

تبصره 2 : در صورتی که برای معاونت در جرمی، مجازات خاص در قانون یا شرع وجود داشته باشد همان مجازات اجرا خواهد شد.

شرایط معاونت در جرم مستلزم کیفر

برای اینکه بتوان شخصی را به عنوان معاون جرمی که توسط شخصی دیگر ارتکاب یافته است تعقیب و مجازات نمود بایستی عنصر قانونی، مادی، معنوی نظیر آنچه که برای مباشر اصلی لازم است وجود داشته باشد.

الف : ابتدا اولین شرط را که مبتنی بر وجود یک فعل اصلی قابل مجازات است و در حقیقت عنصر قانونی جرم را تشکیل می دهد مورد بررسی قرار می دهیم.

1) فعل اصلی قابل مجازات : فعلی است که قانون آن را جرم شناخته، در صورتی که فعل مباشر اصلی قانوناً جرم نباشد کسی که معاونت در وقوع چنین فعل غیر مجرمانه ای داشته، قابل مجازات نیست. ماده 268 قانون مجازات اسلامی مقرر می دارد :

« چنانچه مجنی علیه قبل از مرگ جانی را از قصاص نفس عفو نماید حق قصاص ساقط می شود و اولیاء دم نمی توانند پس از مرگ او مطالبه قصاص نمایند » مع ذلک هنوز خودکشی ماهیتاً جرم شناخته نشده و مساعدت و همکاری در خودکشی نیز عنوان معاونت نداشته و قابل مجازات نخواهد بود.


*آثار و نتایج تابع بودن معاونت در جرم نسبت به جرم اصلی

1- اولا تبعیت مجازات معاون از مجازات مباشر در قبال شرایط عفو عمومی :

در صورتی که عمل اصلی جرم باشد ولی مورد عفو عمومی قرار گیرد مجازات معاون جرم نیز به تبع آن منتفی است برعکس چنانچه قانون عفو عمومی به تصویب رسید و جرم خاصی را از شمول مقررات عفو عمومی مستثنی نمود معاونت در آن نیز جزء مستثنیات منظور و مشمول عفو نخواهد بود.

2- ثانیاً وابستگی کیفر معاون جرم به تحقق جرم اصلی یا شروع آن :

تحقق مسئولیت کیفری و اعمال مجازات نسبت به معاون جرم مستلزم آن است که جرم اصلی کلاً ارتکاب یافته و یا شروع به اجرای آن شده باشد. در صورتی که شروع به جرم تحقق نیافته باشد به نحوی که عملیات و اقدامات مباشر جرم فقط مقدمه جرم بوده و ارتباط مستقیم با وقوع جرم نداشته باشد یا کسی که در آغاز عملیات اجرایی به میل و اراده خود از تکمیل عمل مجرمانه منصرف شود معاون جرم نیز به تبع مباشر مسئولیت کیفری نداشته و مستوجب مجازات نیست.

با وجود این قانوناً تبصره 2 ماده 41 قانون مجازات اسلامی برای کسی که شروع به جرمی کرده است ولی به میل خود آن را ترک کند و اقدام انجام شده جرم باشد از موجبات تخفیف مجازات برخوردار نموده است. برابر رویه قضائیه ایران « اگر کسی دیگری را تحریک به ارتکاب جرمی کند ولی از ناحیه تحریک شده عملی سر نزند تحریک کننده مستوجب مجازاتی نیست و به طور کلی معاون وقتی مستوجب مجازات است که فاعل اصلی مرتکب جرمی شود و یا شروع به اجرای آن نماید. شروع به جرم در صورتی قابل مجازات بود که در قانون تصریع می شد و لذا کیفر معاونت در جرم منوط به تصریع کیفر برای مرتکب اصلی در ارتکاب و یا شرع به جرم بود. در قانون مجازات اسلامی مصوب 1370 این شرط منتفی شد.

3- ثالثاً : موقعیت معاون جرم در جرایم مشمول علل تبرئه کننده یا مواجهه جرم :

چنانچه علل تبرئه کننده با مواجهه جرم که کیفیاتی است عینی و خارجی و موجب زائل شدن عنصر قانونی می گردد مطرح باشد و بدین لحاظ عمل مباشر اصولاً جرم تلقی نشود رفتار معاون نیز جرم نبوده و مجازاتی نخواهد داشت.

4- رابعاً : موقعیت معاون جرم در مواردی که فاعل جرم مشمول عوامل رافع مسئولیت کیفری است.

در مواردی که جرم ارتکابی به علت عدم قابلیت انتساب رفتار مجرمانه به شخص معین مسئولیت کیفری مرتکب جرم زائل می شود، شرکاء و معاونین جرم کماکان قابل تعقیب و مجازات می باشند برابر ماده 44 قانون مجازات اسلامی « در صورتی که فاعل جرم به جهتی از جهات قانونی قابل تعقیب و مجازات نباشند و یا تعقیب و یا اجرای حکم مجازات او به جهتی از جهات قانونی موقوف گردد تأثیری در حق معاون مجرم نخواهد داشت. »

در صورتی که جرم اصلی در کشور ایران ارتکاب ولی معاونت آن در خارج از کشور انجام یافته باشد جرم واقع شده در ایران محسوب و رسیدگی به اتهام معاون جرم در صلاحیت دادگاههای ایران است بعلاوه در مورد جرایم ارتکابی در خاج از کشور چنانچه اصل عمل در مراجع قضائی ایران قابل تعقیب باشد. رسیدگی به موضوع معاونت در آن جرم اعم از اینکه در ایران و یا در خارج از کشور مصداق پیدا کرده باشد در صلاحیت همان مراجع قضایی ایران است.

ب : تحقق عنصر مادی قابل مجازات در معاونت در جرم مستلزم شرایط زیر است :

1- تحقق رفتار مجرمانه در معاونت جرم :

برای اینکه رفتار مجرمانه در معاونت قابل مجازات باشد بایستی فعل مثبتی که از مصادیق معاونت در جرم است به طور کامل انجام یافته باشد معاون جرم را در شروع به جرمی که توسط دیگری ارتکاب یافته می توان مستوجب مجازات دانست ولی شروع در معاونت به علت فقدان اصل عمل قابل کیفر قابل مجازات نیست بنابراین اگر زنی به طفل دوازده ساله سم دهد که به شوهر سابق او بخواند ولی هیچ عملی از طفل سر نزند با اینکه عمل زن در معاونت تمام است چون جرمی از طفل سر نزده معاون نیز قابل مجازات نیست.

2- لزوم فعل مثبت :

ترد فعل و یا خودداری از انجام عمل را نمی توان به عنوان معاونت مجازات نمود. کسی که فقط شاهد وقوع جرم بوده و نتوانسته مانع آن شود به عنوان معاون جرم قابل مجازات نیست. برابر رویه قضایی ایران سکوت و عدم اقدام به جلوگیری از ارتکاب بزه را نمی شود معاونت تلقی کرد.

3- ضرورت تقدم یا تقارن انجام عمل معاونت با ارتکاب جرم اصلی :

تحقق معاونت در جرم مستلزم این است که اعمال ارتکابی از برای معاونت قبل یا همزمان با وقوع جرم باشد به طوری که اعمال متعاقب از وقوع جرم هرچند هم مرتبط با ارتکاب جرم اصلی باشد ممکن است موضوع جرم مستقلی قرار گیرد ولی ارتباطی با معاونت در جرم ندارد.

در مورد ماده 554  قانون تعزیرات که مقرر می دارد « هر کس از وقوع جرمی مطلع شود و برای خلاصی مجرم از محاکمه محکومیت مساعدت کند از قبیل اینکه برای او منزل تهیه کند یا ادله جرم را مخفی نماید یا برای تبرئه مجرم ادله جعلی ابراز کند حسب مورد به یک تا سه سال حبس محکوم خواهد شد.

4- عدم دخالت در عملیات اجرایی :

کسانی که در ارتکاب عمل مجرمانه تبانی کنند اگر قانونگذار نفس عمل معاونین را جرم مستقلی نداند در صورتی به جرم معاونت تعقیب می شود که در عملیات اجرایی دخالت نداشته باشد.

5-پیش بینی جهت معاونت در قانون :

نظیر تحریک، ترغیب و تطمیع در صورتی که در قانون نباشد و خواسته باشند معاون را به جرم معاونت مواخذه و مجازات نمایند با اصل مسلم و بدیهی قانونی بودن جرم منافات دارد.

ج- اجرای عنصر روانی عبارتند از :

1- توافق آگاهانه معاون و مباشر برای ارتکاب جرم معین

2- معاونت اصولا ناظر به ارتکاب جرایم عمدی است.

سومین و آخرین شرط کیفر در معاونت در جرم قصد مجرمانه است که عنصر معنوی معاونت در جرم را تشکیل می دهد. برای اینکه معاون جرم قابل مجازات باشد بایستی وقتی معاون در جرم، دیگری را از طریق تحریک، ترغیب و تهدید و یا تطمیع مصمم به ارتکاب جرم می نماید یا وسایل ارتکاب جرم را تهیه می کند، در عمل خود قاصد و عامد باشد. یعنی او دانسته و خواسته در ارتکاب جرم معاونت کرده باشد.

قیمت فایل فقط 7,500 تومان

خرید

برچسب ها : معاونت در جرم , معاونت در جرم , پروژه , پژوهش , مقاله , جزوه , تحقیق , دانلود پروژه , دانلود پژوهش , دانلود مقاله , دانلود جزوه , دانلود تحقیق

admin بازدید : 67 سه شنبه 24 اسفند 1395 نظرات (0)

مسئولیت کیفری اشخاص حقوقی در پرتو قانون مجازات اسلامی مصوبه جدید

مسئولیت کیفری اشخاص حقوقی در پرتو قانون مجازات اسلامی مصوبه جدیددسته: فقه و حقوق اسلامی
بازدید: 2 بار
فرمت فایل: doc
حجم فایل: 165 کیلوبایت
تعداد صفحات فایل: 146

مسئولیت کیفری عبارت است از ؛ قابلیت استناداعمال مجرمانه به شخص یا اشخاصی که آن را مرتکب شده اند برای اینکه مسئولیت کیفری احراز شود و جرم قابل انتساب به فاعل باشد بایستی ارکان آن موجود باشد

قیمت فایل فقط 16,900 تومان

خرید

مسئولیت کیفری اشخاص حقوقی در پرتو قانون مجازات اسلامی مصوبه جدید

 

مسئولیت کیفری عبارت است از ؛ قابلیت استناداعمال مجرمانه به شخص یا اشخاصی که آن را مرتکب شده اند. برای اینکه مسئولیت کیفری احراز شود و جرم قابل انتساب به فاعل باشد بایستی ارکان آن موجود باشد. مسئولیت کیفری شخص حقوقی اگر چه در قانون مجازات اسلامی مصوب سال 1370 نفی نشده بود، اما با سکوت قانون گذار همراه بود ،البته در قوانین خاص نظیر قانون جرائم رایانه ای و... شناخته شده و قابل کیفر دهی می باشد. اما پدیدار شدن اعمال مجرمانه ی برجسته، نظیر بزه های اقتصادی و فسادهای سازمان یافته سبب گردید ؛ قانون گذار تردید را رها نموده و از عقاید ابرازی مختلف در این خصوص فاصله گرفته و اقدام به تصویب موادی در راستای عام نمودن مسئولیت کیفری شخص حقوقی نماید.و بدین ترتیب قضات و مراجع قضایی را نیز از سردرگمی در مواجهه با بزه های ارتکابی توسط اشخاص حقوقی رهایی بخشد. مع الوصف عام نمودن مسئولیت کیفری در قانون مجازات جدید، اگر چه با کاستی هایی همراه است اما نقص قانونی آن تا حدی برطرف شده و این گامی مثبت می باشد. البته آنچه در اوضاع و شرایط کنونی کارساز است صرف تدوین و تصویب قوانین مختلف وحجیم نیست.بلکه می بایست از واکنش های کمّی به جرایم، به واکنش های کیفی سوق یابیم و حس مسئولیت پذیری را در فرد فرد اعضای جامعه، تقویت نمائیم.تا آمار ارتکاب جرائم کاهش یابد.

 

واژه های کلیدی: مسئولیت کیفری، اشخاص حقوقی، قابلیت انتساب، جرائم سازمان یافته، قانونگذاری

 

فهرست مطالب

 

چکیده ............................................................................................... 1

مقدمه................................................................................................ 2

 

فصل اول ) بررسی مفاهیم ، ارکان و تحولات حاکم بر مسئولیت کیفری

مبحث اول : مفهوم و ماهیت مسئولیت کیفری................................................ 11

گفتار اول: بررسی تغییرات و نوآوری های قانون گذار مبنی بر مسئولیت کیفری اشخاص
حقوقی................................................................................................. 15

گفتار دوم: بررسی آثار تحمیل مسئولیت کیفری بر شخص حقوقی و تأثیر آن بر نظم عمومی...... 19

مبحث دوم : حدود و قلمرو مسئولیت کیفری اشخاص بانگاهی بر مکاتب .............. 26

گفتار اول: حدود و قلمرو مسئولیت کیفری اشخاص حقیقی 29

گفتار دوم: حدود و قلمرو مسئولیت کیفری اشخاص حقوقی ................................ 31

گفتار سوم: مسئولیت کیفری ناشی از فعل غیر................................................ 32

الف )بررسی مسئولیت کیفری ناشی از فعل غیر در اشخاص حقیقی ..................... 32

ب) بررسی مسئولیت کیفری ناشی از فعل غیر در اشخاص حقوقی ...................... 36

ج)بررسی مسئولیت کیفری ناشی از ارائه خدمات اینترنتی................................. 38

 

فصل دوم: مسئولیت کیفری اشخاص حقوقی

مبحث اول: مفهوم و ماهیت ساختاری شخص حقوقی ...................................... 41

گفتار اول: مطالعه دیدگاه های مختلف در خصوص ماهیت شخصیت و مبنای پاسخ گویی اشخاص حقوقی 46

الف ) ماهیت نظریه فرضی بودن شخص حقوقی ............................................ 46

ب) ماهیت نظریه اعتباری بودن شخص حقوقی ............................................. 47

ج ) ماهیت نظریه واقعی بودن شخص حقوقی ............................................... 47

گفتار دوم : اقسام اشخاص حقوقی ............................................................... 49

الف ) اشخاص حقوقی موضوع حقوق عمومی ............................................... 51

ب) اشخاص حقوقی موضوع حقوق خصوصی ............................................... 55

مبحث دوم : نگاه اجمالی به مبانی نظری مسئولیت کیفری اشخاص حقوقی............. 58

گفتار اول : پیشینه مسئولیت کیفری اشخاص حقوقی ........................................ 58

الف ) فرضیه عدم مسئولیت کیفری اشخاص حقوقی ........................................ 60

ب) فرضیه پذیرش مسئولیت کیفری اشخاص حقوقی ....................................... 64

ج) بررسی مسئولیت کیفری شخص حقوقی موضوع حقوق عمومی با بیان نظر مؤافقان و
مخالفان ............................................................................................... 68

گفتار دوم : بررسی نگاه کیفری مقنن در مواجهه با شخص حقوقی ....................... 72

الف ) قانون اقدامات تأمینی و تربیتی مصوب سال 1339 ............................... 74

ب ) قانون مجازات عمومی مصوب سال 1304............................................ 75

پ ) قانون مجازات عمومی اصلاحی مصوب سال 1352 ................................ 76

ت) قانون مجازات اسلامی مصوب سال 1370 ............................................. 77

ث) قانون جرایم رایانه ای مصوب سال 1388 .............................................. 77

ج) قانون مجازات اسلامی ( مصوب جدید ) 1392.......................................... 79

چ) اهمّ قوانین پراکنده قبل و بعد از انقلاب که بطور خاص شخص حقوقی را حائز مسئولیت
می دانند .............................................................................................. 80

مبحث سوم : شرایط تحقق مسئولیت کیفری در اشخاص حقوقی ......................... 81

گفتار اول : مسئولیت کیفری اشخاص حقوقی ................................................ 84

گفتار دوم : مسئولیت کیفری توأم اشخاص حقوقی با مدیران و نمایندگان ............... 87

گفتار سوم : مسئولیت کیفری مدیر صادر کننده چک ، به نمایندگی از شخص حقوقی شخص حقوقی 94

فصل سوم : مجازات کیفری اشخاص حقوقی

مبحث اول: فلسفه و هدف مجازات اشخاص حقوقی ........................................ 100

گفتار اول : مسئولیت نیابتی اشخاص حقوقی ................................................. 105

گفتار دوم: ضمانت اجراهای کیفری اشخاص حقوقی(با نگاهی به قانون جرائم رایانه ای)........ 108

گفتارسوم : مختصری بر مسئولیت کیفری با نگاهی بر اساسنامه دیوان کیفری بین المللی 133

مبحث دوم: ضمانت اجراهای کیفری اشخاص حقوقی با توجه به قانون مجازات
اسلامی............................................................................................... 117

گفتار اول: ضمانت اجراهای مالی ............................................................. 117

الف) جزای نقدی................................................................................... 117

ب) مصادره اموال................................................................................. 117

گفتار دوم : ضمانت اجراهای غیر مالی ..................................................... 118

الف )تعلیق مجازات .............................................................................. 118

ب)اعلان عمومی محکومیت کیفری شخص حقوقی ......................................... 119

گفتار سوم :بررسی ضمانت اجراهای محدود کننده و سالب حقوق اشخاص حقوقی ..... 119

الف ) انحلال شخص حقوقی(بطور دائم) ...................................................... 120

ب) ممنوعیت از یک یا چند فعالیت شخص حقوقی (بطور دائم و موقت) ................ 120

پ) ممنوعیت از دعوت عمومی برای افزایش سرمایه (بطور دائم و موقت) .......... 121

ت) ممنوعیت اصدار اسناد تجاری(بطور موقت) ............................................ 121

نتیجه گیری و پیشنهاد............................................................................. 124

منابع................................................................................................. 134

قیمت فایل فقط 16,900 تومان

خرید

برچسب ها : مسئولیت کیفری اشخاص حقوقی در پرتو قانون مجازات اسلامی مصوبه جدید , قانون مجازات اسلامی مصوبه جدید , مسئولیت کیفری , اشخاص حقوقی , قابلیت انتساب , جرائم سازمان یافته , قانونگذاری , پروژه , پژوهش , مقاله , جزوه , تحقیق , دانلود پروژه , دانلود پژوهش , دانلود مقاله , دانلود جزوه , دانلود تحقیق

admin بازدید : 33 سه شنبه 24 اسفند 1395 نظرات (0)

مصالح مرسله و امكان حجیت آن

مصالح مرسله و امكان حجیت آندسته: فقه و حقوق اسلامی
بازدید: 1 بار
فرمت فایل: doc
حجم فایل: 13 کیلوبایت
تعداد صفحات فایل: 15

اختلاف در حجیت مصالح مرسله معروف است مالك بن انس و احمد بن حنبل از ائمه فقه اهل سنت آن را حجت مى دانند، و طوفى از علماى حنابله، درحجیت آن مبالغه كرده است ولى شافعى آن را حجت نمى داند و مى گوید

قیمت فایل فقط 3,000 تومان

خرید

مصالح مرسله و امكان حجیت آن

 

اختلاف در حجیت مصالح مرسله معروف است. مالك بن انس و احمد بن حنبل از ائمه فقه اهل سنت آن را حجت مى دانند، و طوفى از علماى حنابله، درحجیت آن مبالغه كرده است. ولى شافعى آن را حجت نمى داند و مى گوید: «عمل به مصالح مرسله مانند عمل به استحسان، تشریع و بدعت است.»((185))غزالى اعتقاد دارد: «مصلحت ضرورى قطعى و كلى ازوجود حكم كشف مى كند.»((186)) به حنفى ها نیزدیدگاههاى متفاوتى نسبت داده شده است.

اما شیعه، عمل به مصلحت را تنها در صورتى كه قطعى باشد جایز مى داند. براساس دیدگاه ولایت فقیه،مصلحت ظنى نیز با امر حاكم شرع، حجیت پیدامى كند. (این مطلب را در جاى خود مختصرا توضیح خواهیم داد).

در عبارت «مصالح مرسله» دو كلمه به كار رفته است:

1- مصالح(جمع مصلحت)

2- مرسله.

پیش از هر چیز، به توضیح این دو واژه مى پردازیم:

تعریف مصلحت

غزالى مى نویسد:

مراد از مصلحت، حفظ مقصود شارع است، یعنى محافظت بر دین، جان، عقل، نسل ومال.((187))

برخى نیز در تعریف آن گفته اند:

چیزى كه مقصود شارع را فراهم آورد، مصلحت نام دارد، اعم از این كه عبادت(چیزى كه شارع، آن را براى اداى حق خویش قصد كرده است) یا عادت(امر عادى و عرفى كه شارع از آن، خدمت به بندگان را قصد كرده است) باشد.((188))

تعریف ارسال

براى ارسال، معانى مختلفى ذكر كرده اند:

1. چیزى كه عقل، آن را كشف مى كند.

2. چیزى كه داخل در روایات عمومى و كلى است، امادر باره آن، نص خاصى وجود ندارد.((189))

3. برخى نیز ارسال و استصلاح را مترادف هم دیگردانسته اند.

4. شیخ زحیلى مى گوید:

ارسال یعنى اوصافى كه با تصرفات و اهداف شارع متناسب است، ولى دلیل خاص شرعى بر اعتبار یا عدم اعتبار آن وجود ندارد، و از ارتباط حكم به آن، براى مردم، جلب منفعت یا دفع مفسده حاصل مى شود.((190))

5. آیت الله سید محمد تقى حكیم، بدون تعریف مشخصى از ارسال، مى گوید:
بحث پیرامون حجیت و عدم حجیت مصالح مرسله واحكام آن، بستگى به مفاهیم متعددى دارد كه براى مصالح مرسله ارائه شده است.((191))

چكیده ادله و نقد دلایل كسانى كه مصالح مرسله را حجت مى دانند:

1. احكام شرعى براى تحقق مصالح بندگان آمده است و حسن مصالح نیز با عقل، درك مى شود.(البته این استدلال به باب معاملات اختصاص دارد).

نقد: این دلیل دو مقدمه دارد:

(1). اعتقاد به تحسین وتقبیح عقلى((192)) (پذیرش این كه عقل مى تواندحسن و قبح اشیاء را درك كند).

(2). این كه عقل مى تواندبه طور قطعى حسن ذاتى یك عمل را درك كند.بنابراین، صرف درك وجود مقتضى حسن، بدون درك وجود شرایط و نبود موانع، كفایت نمى كند.

2. وقایع و حوادث جدید همواره پدید مى آیند. از این رو باید با استصلاح، باب تشریع را باز گذاشت و گرنه لازم مى آید كه شریعت، محدود شود و این با سهل بودن و جاودانگى و خاتمیت دین اسلام نمى سازد.(براى اثبات حجیت قیاس و استحسان نیز به همین دلیل تمسك شده است).

شیخ زحیلى در توضیح این دلیل مى نویسد:

خداوند همه احكام را براساس مصالح تنظیم كرده است و این سبب مى شود كه ظن به اعتبار مصلحت در تعلیل این احكام، معتبر باشد، زیرا عمل به ظن واجب است.

این توضیح درست نمى نماید، زیرا ظن، در صورتى كه دلیل قطعى بر حجیتش وجود داشته باشد معتبر است. و دلیل قطعى بر حجیت ظن حاصل از استصلاح وجود ندارد.((193))

نقد: با وجود احكام كلى قابل تطبیق بر مصادیق فراوان و وجود مراتب گوناگون در احكام، مانند احكام مربوط به عناوین ثانویه و ولائیه، دیگر براى دفاع از خاتمیت وجاودانگى دین اسلام نیازى به مصالح مرسله نیست.

قیمت فایل فقط 3,000 تومان

خرید

برچسب ها : مصالح مرسله و امكان حجیت آن , مصالح مرسله , امكان حجیت , مصالح مرسله و امكان حجیت آن , پروژه , پژوهش , مقاله , جزوه , تحقیق , دانلود پروژه , دانلود پژوهش , دانلود مقاله , دانلود جزوه

admin بازدید : 61 سه شنبه 24 اسفند 1395 نظرات (0)

مسئولیت مدنی در مقابل مسئولیت جزائی

مسئولیت مدنی در مقابل مسئولیت جزائیدسته: فقه و حقوق اسلامی
بازدید: 1 بار
فرمت فایل: doc
حجم فایل: 42 کیلوبایت
تعداد صفحات فایل: 24

مسئولیت مدنی در مقابل مسئولیت جزائی است و شامل امور مالی می‌شود مراد از غیر در حقوق، انسان است در مسئولیت ناشی از فعل غیرمیان مواد قانونی با دستورات فقهی تفاوتهایی وجود دارد

قیمت فایل فقط 4,000 تومان

خرید

مسئولیت مدنی در مقابل مسئولیت جزائی

 

چكیده:
مسئولیت مدنی در مقابل مسئولیت جزائی است و شامل امور مالی می‌شود. مراد از غیر در حقوق، انسان است. در مسئولیت ناشی از فعل غیرمیان مواد قانونی با دستورات فقهی تفاوتهایی وجود دارد. در فقه نمونه‌هایی از ضمان ناشی از فعل غیر وجود دارد؛ مانند ضمان عاقله و موارد آن، مربی شنای كودكان، که شخص ثالث ضامن است. مواردی که عاقله ضامن است شامل: جنایت نائم، صبی، مجنون، اعمی، فرار قاتل در قتل عمد، جنایت مغیثی که اجیر است و کسی که در میدان تیر کشته می شود. اما در حقوق در سه مورد این مسئولیت بحث شده است. كار فرما در قبال ضرر حاصل از كارگر ضامن است، دولت (و شخصیتهای حقوقی) در قبال ضرر حاصل از كاركنان و سرپرست كودكان و مجانین در صورت تقصیر، در برابر زیان آنها ضامن هستند.
واژگان كلیدی
مسئولیت مدنی ناشی از فعل غیر، فعل غیر، فقه و حقوق، مسئولیت مدنی، مسئولیت دولت، ضمان سرپرست، ضمان، مسئولیت کارفرما.

مقدمه
مسئولیت ناشی از فعل غیر، یکی از مباحث زیر مجموعه ای ضمان قهری است. در تقسیم بندی مباحث حقوقی مراد از غیر، انسان است. در پاره ای از موارد این مسئولیت با اشکال مواجه است؛ مثلا در برخی موارد، از نظر عقلی، باور مسئله مشکل است، در حالی که شرع، به آن امر کرده است و گاهی از نظر شرعی مشکل است، در حالیکه در قانون وجود دارد. لذا بررسی مسئولیت ناشی از فعل غیر، اهمیت دارد. سوال اصلی این است كه چگونه مسئولیت ناشی از فعل غیر در فقه توجیه می شود؟
این بحث با نگاه اولیه به حقوق، بیشتر به جنبه فقهی نظر دارد و در پاره ای از موارد که فقه کمتر بدان پرداخته است، از کتب حقوقی کمک گرفته می شود. مسئولیت ناشی از فعل غیر، در اسلام، به قرون اولیه بر می گردد و از زمان پیامبر مسائل دیات، عاقله، جنایت حیوان و ... مطرح بوده است. این نوشتار شامل ضمان عاقله، فرا خواندن دیگری در شب، ضمان عبد، مسئولیت كارفرما، مربی شنا، مسئولیت دولت، ضمان سرپرست كودك و مجنون است
ضمان ناشی از فعل غیر
گاهی فردی جنایتی را مرتکب می شود اما بنا بر دلایلی، خسارت بر عهده فرد دیگر می آید. ما در اینجا، سعی داریم که این موارد را آورده و دلایل آن را بیان کنیم.
1-
ضمان عاقله
هرگاه کسی مرتکب قتل خطاء شود، عاقله باید دیه را بپردازد. عاقله فامیلهای ذکور (زنان شامل نیستند) عاقل و بالغ عامل جرم، از طرف پدر یا از طرف پدر و مادر هستند، مانند؛ برادر (و فرزندان برادر)، عمو و فرزندان عمو و ... اگرچه دیگران در ارث بردن مقدم از اینها باشند، باز باید عاقله، دیه را بپردازد. شیخ طوسی گفته است که پدران و اولاد و خود قاتل و فقیر در هنگام مطالبه داخل در عاقله نمی شود و فامیل پدری و مادری، بر متقرب از طرف پدر مقدم می شود. عاقله، جنایت عمد در صورتی که قاتل در دسترس باشد، شبه عمد، اقرار، جنایت عبد و صلح و آنچه را فرد بر خود صدمه می زند، جنایت حیوان و اتلاف کردن مال را، هرچند که متلف صبی و مجنون باشد، ضامن نیست. ضمنا، در مراتب بعدی، به ترتیب، معتق و ضمان جریره و امام داخل در عاقله هستند و اگر از عصبه، دیه کامل نشد، اینها به ترتیب آن را پرداخت می کنند. البته مولا فقط از طرف اعلی عاقله محسوب می شود نه اسفل، و در ضمان جریره، فقط ضامن جریره، عاقله است و نه مضمون جریره (عبد(
در اینکه تقسیم خونبها در طبقات ارث در میان عاقله چگونه باشد اختلاف نظر است که یا مطابق طبقات ارث عمل می شود و تا وقتی یک طبقه است نوبت به طبقات دیگر نمی رسد و یا نه همه طبقات مساوی هستند. به نظر امام خمینی (ره) وجه اول مفیدتر است. و اگر در جایی یک نفر در یکی از طبقات مانده باشد تمام دیه از او گرفته می شود و نوبت به حاکم نمی رسد
ملاک قتل خطا آن است که شخص جانی قصد فعل (زیانبار بر مقتول) و قصد قتل را نداشته باشد، مثلا به سوی پرنده ای تیر اندازد، اما اتفاقا به انسانی بر خورد کند. در فقه اگر طفل یا مجنون مرتکب قتل شوند، اینها ملحق به قتل خطا می شود و دیه بر عهده عاقله است
مقدار دیه خطا محض، طبق نظر مشهور، 20 تا شتر بنت مخاض، 20 ابن لبون، 30 بنت لبون، و 30 حقه است
اگر عاقله وجود نداشت یا فقیر بودند و (یا به طور کامل نتوانستند پرداخت نمایند)در این صورت دیه از مال قاتل پرداخت می شود
در صورتی که جنایت، قتل نباشد بلکه ضرب و جرح باشد، در صورتی که ثلث دیه ی کامل باشد، یکساله، بین 3/1 و 3/2 باشد، 2 ساله و بیشتر از 3/2، سه ساله پرداخت می شود
1-1-
جنایت نائم
شخص خواب، اگر با غلطیدن یا پا جنایتی مرتکب شود، ضامن است. در مقابل، قول دیگر این است که ضامن نیست و بر عهده عاقله است. شرایع دومی را اشبه به اصول دانسته و جواهر نظر دوم را برگزیده است و روایت موجود را در این باب مرسل دانسته است
حال اگر نائم، دایه باشد و در حالت خواب، باعث از بین رفتن طفل شود، عاقله ضامن است. گفته شده که اگر به خاطر فخر شیر می دهد، ضامن است و اگر به خاطر فقر شیر می دهد، عاقله ضامن است. روایتی که در این باره آمده است، سندش ضعف دارد
1-2-
ضمان صبی
مطابق ماده 50 قانون مجازات اسلامی، چناچه غیر بالغ مرتکب قتل و ضرب و جرح شود عاقله ضامن است، لکن در صورت اتلاف مال اشخاص، خود طفل ضامن است و اداء آن از مال طفل بر عهده ولی طفل می باشد.
این ماده مطابق نظر مشهور علما است. در این مساله به اهل سنت نسبت داده شده که:
«
فقهای اهل سنت بر اساس لاضرر، صبی، مجنون و نائم را مسئول دانسته اند. همچنین با تمسک به اطلاق لاضرر و اینکه هر ضرری باید جبران شود، بین ممیز و غیر ممیز، عامد و خاطئ، عالم و جاهل، جدی و هازل، عاقل و مجنون و بالغ و نابالغ فرقی ننهاده اند». 
این مطلب در کتاب غصب آمده که باب غصب، حالت خاصی از ضرر است و در این باب سختگیری بیشتری در شرع وجود دارد، لذا نمی توان حکم غصب را به دیگر حالات ضمان تسری داد
اگر صبی جنایتی را انجام دهد اما بعد از آنکه بالغ شد، مجروح از دنیا رفت. در اینجا حکم داده شده که دیه باز هم بر دوش عاقله است به دلیل اینکه انتساب قتل، به سبب جنایت قبل از بلوغ است
1-3-
ضمان مجنون
مجنون نیز در ضمانات، همان احکام صبی را دارد، در جنایات بر نفس، عاقله ضامن اند، به دلیل نص ، اما در اتلاف مال خود مجنون ضامن است. ماده1216 قانون مدنی چنین می گوید: «هرگاه صغیر یا مجنون یا غیر رشید باعث ضرر غیر شود ضامن است.». اما در ماده 7 قانون مسئولیت مدنی، در صورت تقصیر ولی و سرپرست، ضمان را بر دوش سرپرست و ولی گذاشته است. البته در مورد جنایت مجنون و صبی ظاهر کلمات فقها در این است که حتی در صورت عدم تعدی و تقصیر ولی، باز ولی ضامن است مطلقا.
طبق این ماده قانونی اگر عرفا اسنتاد ضرر به موکل نباشد در این صورت وکیل ضامن نیست. می توان گفت، در موارد کم خطر این استناد صدق نمی کند و وکیل و والدین ضامن نیستند بلکه خود طفل یا مجنون ضامن هستند.
1-4-
ضمان اعمی
در باره اعمی و کور تردید و اختلاف نظر است. عده ای از فقها قائلند که در مال خودش است و عده ای دیگر قائل به ضمان عاقله هستند. روایت بر عهده عاقله گذاشته اما گروه اول آن را به صورتی حمل کرده اند که کور در مقام دفاع باشد و یا قصاصا این کار را انجام دهد، اما با توجه به اینكه بر نظر دوم این روایت دلالت دارد، می توان گفت كه اعمی ضامن نیست، مگر اینكه عمد او ثابت شود.
1-5-
قتل عمد و فرار قاتل
اگر کسی عمدا دیگری را بکشد و فرار کند به گونه ای که قابل دسترسی نباشد یا اینکه بمیرد و یا توسط شخص ثالث کشته شود، در این صورت دیه از مال او پرداخت می شود و اگر مال نداشت و (کافی نبود) از ورثه او ( از الاقرب فالاقرب) گرفته می شود و اگر ورثه ای نداشت، امام آن را پرداخت می کند.  
نکته ای که در مورد این حکم وجود دارد این است که فرار کردن که در روایت آمده ، خصوصیت ندارد، بلکه شامل موت هم می شود. به دلیل اینکه عرف بین ایندو فرق نمی گذارد و ابوعلی و مرتضی و شیخ در نهایه و ابن زهره و قاضی ابن براج، تقی، طبرسی، ابن حمزه، و کیدری دیه را ذکر کرده اند و حتی غنیه بر لزوم دیه ادعای اجماع کرده است. علاوه بر اینها روایت داریم: «لا یبطل دم امرء مسلم» و ادله ای دیگر دلالت دارند که هر جا قصاص صورت نگیرد، دیه اخذ می شود.
اما در مقابل عده ای لزوم دیه را منکر شده اند؛ مانند شیخ طوسی در خلاف در کلام دومش، ابن ادریس، محقق کرکی، ظاهر مختلف، غایه المراد و مجمع البرهان. و اما در مورد اینکه اگر قرابت نداشت، امام آن را ادا می کند، روایت کافی به آن تصریح دارد.
1-6-
جنایت مغیث با اجرت
اگر گروهی یا فردی مورد حمله قرار بگیرند و از کسی طلب یاری کنند و آن فرد برای یاری آنها اقدام کند و در حین کمک به کسی آسیب برساند یا کسی بمیرد در حالیکه قصد جنایت نداشته است و اجرت هم برای کار خود نگیرد، در این صورت دیه بر کسانی است که از آن شخص طلب یاری کرده اند، اما اگر اجرت بر این کار بگیرد، دیه بر خود او و عاقله او قرار می گیرد. روایت یونس بن عبد الرحمن بر این مطلب دلالت دارد.  
1-7-
حرکت در میدان تیر
اگر شخصی در میدان تیر تیر اندازان حرکت کند و تیر اندازان هم در حال تیر انداختن باشد و تیر به او بخورد و بمیرد، دیه او بر عاقله تیر اندازان است به دلیل اینکه رامی بدون قصد قتل و بدون هدف گیری این شخص تیر انداخته است. لذا قتل خطا صدق می کند و دیه بر عاقله است. و اگر تیر اندازان او را بر حذر داشته باشند، هیچ دیه ای حتی بر عهده عاقله نیست. در این مساله خلاف نیست و روایت هم بر آن دلالت دارد
2-
فرا خواندن دیگری در شب
هرکس، شخص دیگر را در هنگام شب فرا بخواند و او را از منزلش خارج کند، تا وقتی به خانه بر نگشته است ضامن است و اگر کشته شده یافت شود و فرد اولی ادعا کند که دیگری او را کشته است و بینه هم نداشته باشد، در قصاص تردید است و شبیه تر به اصول (و ادله)، عدم قصاص و وجوب دیه است و اگر مرده یافت شود، باز در وجوب دیه تردید وجود دارد، که اشبه لزوم دیه است. در این حکم مشاهده می شود که ممکن است از کسی دیگر جنایت صادر شده باشد اما شخص فرا خواننده ضامن است، یعنی اصل در اینجا مسئولیت است، مگر اینکه، خلاف آن را اثبات کند.

قیمت فایل فقط 4,000 تومان

خرید

برچسب ها : مسئولیت مدنی در مقابل مسئولیت جزائی , مسئولیت مدنی , مسئولیت جزائی , مسئولیت مدنی در مقابل مسئولیت جزائی , پروژه , پژوهش , مقاله , جزوه , تحقیق , دانلود پروژه , دانلود پژوهش , دانلود مقاله , دانلود جزوه , دانلود تحقیق

admin بازدید : 51 سه شنبه 24 اسفند 1395 نظرات (0)

مسئولیت قراردادی پزشك در برابر بیمار

مسئولیت قراردادی پزشك در برابر بیماردسته: فقه و حقوق اسلامی
بازدید: 1 بار
فرمت فایل: doc
حجم فایل: 436 کیلوبایت
تعداد صفحات فایل: 334

تعهداتی كه پزشك در درمان بیمار دارد، اعم از این كه با رضایت بیمار یا بدون رضایت او شروع به درمان او نماید، یكسان است و میزان خسارت قابل جبران نیز در هر دو صورت، بطور مقطوع در قانون مجازات اسلامی تعیین شده است

قیمت فایل فقط 34,000 تومان

خرید

مسئولیت قراردادی پزشك در برابر بیمار

 

چكیده

تعهداتی كه پزشك در درمان بیمار دارد، اعم از این كه با رضایت بیمار یا بدون رضایت او شروع به درمان او نماید، یكسان است و میزان خسارت قابل جبران نیز در هر دو صورت، بطور مقطوع در قانون مجازات اسلامی تعیین شده است، لذا تعیین نهائی قرار‌دادی یا قهری بودن مسؤولیت پزشك مشكل است. تأكید قانونگذار بر ضرورت حصول رضایت بیمار در مشروعیت اعمال پزشكی و پیش بینی شرط برائت، نظریه قرار‌دادی بودن مسؤولیت پزشك را تقویت می‌نماید و تعهدات قانونی و حرفه‌ای پزشك به عنوان تعهدات قانونی مترتب بر قرار‌داد بحساب می‌آیند.

رابطه پزشك و بیمار، قرار‌داد خصوصی موضوع ماده 10 قانون مدنی است و با در نظر گرفتن طبیعت خاص خود تابع شرائط عمومی صحت قرار‌داد‌ها است. پزشك به موجب قرار‌داد مذكور متعهد به درمان بیمار می‌گردد و در راه رسیدن به شفای بیمار، با رعایت موازین فنی و علمی و نظامات دولتی و آگاه نمودن بیمار از آثار و نتایج معالجه تلاش می‌نماید. بدست نیامدن نتیجه مطلوب، فی نفسه دلالتی بر نقض قرار‌داد و تحقق مسؤولیت پزشك ندارد و باید تقصیر پزشك ثابت گردد (مسؤولیت مبتنی بر تقصیر).

قانونگذار بنا به مصالحی، صرف ورود خسارت به بیمار را اماره تقصیر ومسؤولیت پزشك قرار‌داد (ماده 319 قانون مجازات اسلامی) و پزشك برای رهائی از مسؤولیت باید عدم تقصیر خود و به طریق اولویت قطع رابطه سببیت را ثابت نماید. برای تعدیل مسؤولیت مفروض پزشك درماده 322 همان قانون، اجازه داده شده است كه پزشك قبل از شروع به درمان از بیمار تحصیل برائت نماید. شرط برائت باعث معافیت پزشك از مسؤولیت ناشی از تقصیر خود نمی‌گردد و فقط اماره تقصیر وفرض مسؤولیتی را كه از ماده 319 استنباط گردید تا حد «مسؤولیت مبتنی بر تقصیر» تقلیل می‌دهد.

بدین ترتیب نه مسؤولیت پزشك مسوولتی مطلق و بدون تقصیر است و نه شرط برائت رافع تقصیرات پزشك در درمان است.

 

 

 

 

 

 

مقدمه

1- تبیین موضوع

پزشكی در بین مشاغل و حرفه‌‌های انسانی، جایگاه خاصی داشته است و با هاله‌ای از احترام و تقدیر كه زمانی به تقدیس نیز می‌رسید، بر‌خوردار بوده است. زیرا این حرفه با جسم بشری و برای كم كردن درد و بیماری آن ارتباط دارد. پزشك تنها انسانی است كه با اراده خود به وی اجازه می‌دهیم كه با گران‌ترین شی وجودی ما یعنی؛ سلامتی بدنی و روحی ما تماس داشته باشد. به همین دلیل عجیب نیست كه حرفه پزشكی ارتباط زیادی با دین داشته باشد و همسان علم خدا‌شناسی باشد. در زمانهای قدیم به پزشك كاهن گفته می‌شد و بیمار بهبودی خود را در كنیسه جستجو می‌كرد كه كاهن افسونگر با خواندن ورد و جادو تلاش می‌كرد تا خشم خدایان را  كه علت بیماری می‌دانستند فرو نشاند. در نتیجه همین قداست و راز آلودگی حرفه پزشكی، رابطه پزشك و بیمار رابطه‌ای برابر نبوده است؛ پزشك اراده‌ای مقتدرانه و آمرانه داشت و مسؤولیت جایی نداشت و بیمار تسلیم محض و اطاعت كور كورانه.

با این همه، ‌فاصله بین پزشك و بیمار، سابقاً كمتر بوده است و حتی تا نیمه قرن نوزدهم، بیمار همان اندازه از بیماری خود می‌دانست كه پزشك بدان آگاهی داشت؛ پزشك از طریق بعضی دارو‌های ساده تلاش می‌كرد تا از شدت برخی از بیمار‌یها مثل سرفه كردن و دل پیچه بكاهد، ولی در بیشتر حالات قادر به جلوگیری از پیشرفت طبیعی بیماری نبوده است. بیمار‌یهای ساده خود‌بخود به سبب قدرت جسمی بشر برای پیروزی بر آن بهبودی می‌یافت و بیمار‌یهای خطر‌ناك بیمار را از پا‌ در می‌آورد، بدون اینكه پزشك بتواند كمكی به بیمار نماید.

امورزه از افسونگری و غیبگوئی، در عمل چیزی برای پزشكان باقی نمانده است. در مقابل، علم پزشكی به دستاورد‌های عظیمی رسیده است، به گونه‌ای كه می‌توان گفت ظرف سی سال اخیر معادل سی قرن گذشته پیشرفت نموده است؛ امكانات و تجهیزات پیچیده و دارو‌ها و تركیبات شیمیائی، علم پزشكی را تبدیل به معجزه نموده است. به گونه‌ای كه شاید بتوان گفت در آن امر محالی وجود ندارد. بسیاری از بیمار‌یهای لاعلاج سابق، مثل طاعون و وبا و بیمار‌یهای قلب و مغز و سرطان كه روز‌گاری نسل بشر را كشتار می‌نمود با استفاده از دستاور‌د‌های علمی جدید پزشكی به راحتی درمان می‌گردد.

با این همه حرفه پزشكی هرگز خالی از خطا نبوده و نیست و بسیاری از روشهای درمانی و دارو‌های تولیدی كه مورد استفاده پزشكان قرار می‌گیرد موجب افزایش تهدید سلامتی  جسمی بیماران  گردیده است و پیشرفت علوم پزشكی هم قربانیانی بجا می‌گذارد. مداخلات غیر درمانی، مثل عملهای سقط جنین غیر درمانی، جراحی‌های زیبائی، ساختن اعضای مصنوعی بدن و عملیات باروری پزشكی و آزمایشگاهی و تجربیات انسانی هم به حوزه فعالیت علوم پزشكی رخنه نموده است.

با پیشرفت علوم پزشكی، فاصله بین پزشك و بیمار زیاد شد، به گونه‌ای كه امروزه آنها در خصوص مسائل معالجه با زبان واحدی با هم سخن نمی‌گویند و فاصله میان آنها، ‌سالیان طولانی تحصیل و خبرویت علمی و تخصصی است. دگرگونی روشهای درمانی نیز بر این افزایش فاصله كمك نمود؛ در بیشتر حالات،‌ درمان بیماران در چارچوب بیمارستانهای عمومی یا خصوصی صورت می‌پذیرد و طب را از حرفه‌ای كه ارتباط بین پزشك و بیمار، رابطه‌ای شخصی و مبتنی بر اعتماد و صداقت بود، به حرفه‌ای گروهی كشاند و بسیاری از عملیات طبی و جراحی توسط گروههای پزشكی متشكل از پزشكان،‌دستیاران و تكنسین و پرستاران و ... كه هر كدام درانجام عمل حرفه‌ای خود استقلال عمل دارد صورت می‌پذیرد و بسیاری از آنان را بیمار از قبل نمی‌شناسد. بدین ترتیب رابطه انسانی پزشك و بیمار به حد ضعیفی تنزل یافته است. شكی نیست كه این عوامل، توازن بین طرفین را مختل نموده است و بیمار كما‌كان تابع هیمنه و اقتدار پزشك باقیمانده است.

در مقابل این نابرابری عملی، قانو‌نگذاران بر برابری پزشك و بیمار تأكید می‌نمایند و اولین وسیله برای تحقق این برابر‌ی، وضع مسؤولیت كیفری و مدنی پزشك از خطا‌های فنی است كه در هنگام انجام اعمال پزشكی مرتكب می‌شوند. این امر باعث از بین رفتن مصونیت تام پزشكان كه در طول قرنهای مدید از آن بهره‌ مند  بودند گشت. در گذشته، پزشك بعلت عدم دستیابی به راهكار‌های درمان فقط ناظر درد و مشقت انسانی بیمار بود، ‌اما در حال حاضر كه امكانات وسیع و پیشرفته در اختیار او قرار گرفته است عذر او پذیرفته نیست. همانگونه  كه انسانهای امروز دیگر تمام مصیبت‌های خود را به حساب قضا و قدر نمی‌گذارد و در صورتی كه درمانش با شكست مواجه شود تردیدی در سرزنش پزشك و اقامه دعوی برای مطالبه خسارت ناشی از خطای پزشك نمی‌نماید.

حمایت از بیمار كه طرف ضعیف‌تر در رابطه خود با پزشك است تنها با وضع مسؤولیت در خطا‌های فنی در درمان بیمار بر‌قرار نمی‌گردد. زیرا عمل پزشكی مشتمل بر دو جنبه است كه هر كدام دیگری را تكمیل می‌نماید : جنبه فنی و جنبه انسانی؛ ‌از جنبه فنی، پزشك متعهد است در درمان بیمارش تلاش صادقانه و موافق با دستاورد‌های علمی پزشكی اقدام بنماید و از جنبه انسانی نیز لازم است شخصیت بیمار را احترام نماید و به اراده او اعتناء نماید و به تبع بدون حصول رضایت بیمار نمی‌تواند عمل پزشكی بر روی جسم او انجام دهد. انسان بر جسم خود سلطه مطلق و آزادی كامل دارد و حق حیات و سلامتی جسمانی از مهتمرین حقوق مربوط به شخصیت است و هیچ كس حتی به بهانه معالجه آن نمی تواند جسم دیگری را مورد تعرض و صدمه قرار دهد. هر چند قانون بخاطر مصلحت عمومی كه  در سلامتی افراد جامعه وجود دارد اعمال پزشكی را مباح گردانیده است، ولی این اباحه را مشروط به حصول رضایت بیمار یا نماینده قانونی وی نموده است، به گونه‌ای كه هر عمل طبی كه بودن تحقق این شرط صورت پذیرد مشروعیت خود را از دست می دهد و موجب مسؤولیت می گردد ( بند2 ماده 59 قانون مجازات اسلامی ).

این سؤال از دیر باز مطرح شده است كه رابطه پزشك و بیمار تابع وجود یك قرارداد فیما بین است و حقوق و تكالیف طرفین از قبل مورد توافق آنها قرار گرفته است یا رابطه ای قانونی است كه تعهدات طرفین بموجب قانون مشخص شده است؛ تعهداتی كه پزشك در معالجه بیمار دارد اعم از اینكه قرار‌دادی وجود داشته باشد یا نداشته باشد یكسان است، لذا تعیین نهائی قراردادی یا قانونی بودن مسؤولیت پزشك با مشكل مواجه می گردد. با این همه بنظر می رسد تاكید قانونگذار بر ضرورت حصول رضایت بیمار قبل از شروع به درمان، نظریه قرار‌دادی بودن مسؤولیت پزشك را تقویت می نماید و مصلحت اجتماعی و حمایت از بیماران كه در موقعیت ضعیف‌تری قرار گرفته‌اند اقتضاء می ‌كند تعهدات قانونی و حرفه‌‌ای پزشكان نیز در زمره تعهدات قراردادی بحساب آیند (ماده 220 قانونی مدنی)

نقض تعهدات پزشك و ارتكاب خطای پزشكی موجب ورود خسارات مادی و معنوی به بیمارمی گردد. این مشكلات همیشه ناشی از عوامل قهری و ناخواسته نیست، بلكه در غالب موارد ناشی از سهل انگاری پزشك و تقصیر وی می باشد. آیا بیمار زیان دیده حق دارد خسارات مذكور را مطالبه نماید وتحت چه شرایطی پزشك مسؤولیت دارد؟

 امروزه روابط پزشك و بیمار گسترش یافته است و پیشرفت تكنولوژی علوم پزشكی اقتضا می كند تا ساز و كاری مناسب در نظر گرفته شود كه بر اثر آن امنیت جانی و سلامتی بیماران تأمین گردد و پزشك با كوتاهی و تقصیرخود، جان و تن بیماران را به مخاطره نیفكند و پزشك خطا كار مسوول باشد و جامعه نیز از خدمات پزشكان محروم نگردد. تحمیل مسؤولیت سنگین بر پزشكان، آرامش خاطر آنها را زدوده و از درمان بیماران استنكاف می‌نمایند. تمامی سخن در یافتن مبنایی علمی و منصفانه برای مسؤولیت و برائت پزشك است؛ مبنایی كه با حقوق مدرن تطابق داشته باشد و با مبانی فقهی و نظریات فقها سازگاری داشته باشد. قانون بدون مبنای علمی، دوام و بدون سازگاری با عرف و مذهب مقبولیت عمومی نمی یابد.

2- سؤالات اصلی تحقیق

 این تحقیق براساس سؤالهای مشخصی انجام  می شود كه بیان سؤالهای جزئی آن در اینجا امكان پذیر نیست و لذا به ذكر سؤالهای اساسی این پژوهش علمی می پردازیم:

 1- با توجه به ماهیت دو بعدی تعهدات پزشك كه هم قراردادی‌اند و هم حرفه‌ای؛ آیا نقض تعهدات مذكور موجب مسؤولیت قراردادی است یا مسؤولیت قهری؟

2- در مورد سؤال فوق، در صورتی كه مسؤولیت پزشك قراردادی باشد، آیا قرارداد پزشكی از جهت شرایط عمومی صحت، همسان سایر قرار‌داد‌ها است و با كدامیك از عقود معین قابلیت تطبیق دارد؟

 3- قرارداد  مذكور چه تعهداتی را بر پزشك تحمیل می نماید؟

4- شرائط مسؤولیت قراردادی پزشك كدام است و تقصیر چه نقشی در مسؤولیت و برائت پزشك دارد؟

3- فرضیه‌های تحقیق

  با توجه به سؤالهای اساسی تحقیق، فرضیه‌های تحقیق به صورت زیر به اثبات خواهد رسید:

 1- علی الا صول مسؤولیت پزشك در برابر بیمار مسؤولیت قراردادی است و اگر توافق طرفین بر معالجه نباشد پزشك در برابر بیمار هیچگونه مسؤولیتی ندارد. استثنائاً درمواردی كه پزشك بدون رضایت بیمار شروع به درمان او می نماید مسؤولیت پزشك قهری است.

 2- قرارداد پزشكی با نظر گرفتن طبیعت خاص خود تابع شرائط عمومی قراردادها است و قرارداد مذكور با هیچ یك از عقود معین مطابقت ندارد و قراردادی خصوصی است.

 3- قرارداد پزشكی موجب ایجاد تعهداتی بر دوش پزشك می گردد. هر چند غالب تعهدات مذكور، تعهد قانونی یا حرفه‌ای می‌باشند، ولی تعهدات مذكور منتسب  به قراردادند (ماده 220 قانون مدنی) و نقض آنها تخلف قراردادی به شمار می رود.

 4- در صورت نقض تعهدات قراردادی، پزشك مسوول جبران خسارت وارده بر بیمار است. مبنای نظری مسؤولیت پزشك نظریه تقصیر است. بنا به مصالحی صرف ورود ضرر به بیمار «اماره تقصیر» پزشك شناخته شده است. «شرط برائت» در قرارداد پزشكی باعث جابجائی بار دلیل اثبات تقصیر پزشك و رجوع به نظریه تقصیر می‌گردد. در یك كلام مبنای مسؤولیت پزشك تقصیر ثابت شده یا مفروض پزشك است و در صورت تقصیر شرط برائت كار‌آئی ندارد.

4-ضرورت و هدف تحقیق

مسؤولیت پزشك در برابر بیمار هر چند از موضوعات قدیمی طرح شده در حقوق اسلامی است، اما پیشرفت‌های بدست آمده در علوم پزشكی و گشودن بابهای جدید در رابطه پزشك و بیمار، معالجه بیمار توسط پزشك را از یك رابطه فردی قدیمی شناخته شده درفقه خارج ساخته است. دولت با وضع قواعد و مقرارت آمره، این رابطه را تنظیم نموده است. هماهنگی فقه و حقوق اسلامی و مقتضیات زمان، دغدغه اصلی همه اندیشمندان مسلمان قرن حاضر است؛ ازیكسو باید حقوق جدید را شناخت و مطالعه تحولات حقوقی دیگر كشورهای دنیا ضروری است و از سوی دیگر جستجوی مبنایی در حقوق موضوعه كه بتواند نیاز امروز جامعه را بر طرف كند و در عین حال، با تحولات حقوقی دیگر كشورها سازگاری داشته باشد و همزمان با مبانی فقهی مباینتی نداشته باشد، لازم است. 

تلاش برای الحاق مسؤولیت پزشك به یكی از دو ماهیت مسؤولیت قرار‌دادی یا قهری، در نظام حقوقی شرعی كه از یكسو مرز قاطعی میان مسؤولیت كیفری و مدنی دیده نمی‌شود و دیه واجد و صف دو‌گانه مسؤولیت است و از سوی دیگر تفاوتی میان مسؤولیت قرار‌دادی و قهری دیده نمی‌شود، شاید در ظاهر عبث بنظر می‌رسد. اما در همه دنیا، میان این دو نظام مسؤولیت تفكیك قائل شده‌اند و از نظر عملی آثار متفاوتی بین آنها دیده می‌شود و قانونگذار ایران نیز جدائی دو مسؤولیت را پذیرفته است. ناگزیر باید با كاروانی كه به سرعت می‌گذرد همگام شویم. این تحقیق در صدد روشن نمودن وضعیت حقوقی مسؤولیت مدنی پزشك و شرائط و آثار نظریه پذیرفته شده می‌باشد.

یكی از مهمترین دغدغه‌هایی كه انگیزه این تحقیق شده است، شناخت مبانی نظری مسؤولیت پزشك و نقش تقصیر در مسؤولیت و برائت اوست. نگارنده به عنوان پاسخ به دغدغه ذهنی خود بر آن شد تا ضمن بررسی نظریه مسؤولیت محض پزشك كه به تبعیت از نظریه مشهور فقهای امامیه،‌در میان حقوقدانان پذیرفته شده است،‌بی اعتباری آن را مدلل دارد و قرائتی نو از مواد قانون مجازات اسلامی در خصوص مبنا قراردادن تقصیر در مسؤولیت پزشك و بی‌اعتباری شرط برائت در صورت تقصیر پزشك را ارائه نماید. با عنایت به ابهامات موجود در قانون مجازات اسلامی در این خصوص، ضرورت انجام تحقیق به خوبی احساس می‌شود. این تحقیق برای عموم افراد جامعه، بویژه قضات و وكلای داد‌گستری، دانشجویان حقوق، پزشكان و بیمارستانها می‌تواند مفید واقع شود و نتیجه گیری‌ها نیز می‌تواند مورد توجه قانونگذار واقع گردد.

علاقه شخصی نگارنده به مطالعه در مسؤولیت مدنی پزشك نیز در انتخاب موضوع بی‌تأثیر نبوده است؛ در مقطع كارشناسی ارشد، پایان نامه تحصیلی تحت عنوان «مسؤولیت مدنی ناشی از خطای شغلی پزشك» تحت راهنمائی استاد‌ گرانقدر دكتر ناصر كاتوزیان این علاقه فعلیت پیدا كرد.

5- پیشینه تحقیق

در زمینه مسؤولیت پزشك – صرف نظر از قرار‌دادی یا   قهری بودن آن – بصورت نامنظم تحقیقات فقهی و حقوقی صورت گرفته است؛ فقها در كتب فقهی د رلابلای فروعات فقهی،‌ مسؤولیت پزشك را مورد بحث قرار‌ داده‌اند؛ اساتید حقوق نیز به عنوان چهره‌ای خاص از مسؤولیت مدنی، مبحث یا گفتار یا مقاله‌ای را به این امر اختصاص داده‌اند. بعضی از نویسندگان حقوقی یا پزشكی نیز در قالب تألیف یا تصنیف یا ترجمه، مسؤولیت پزشك یا پاره‌ای از اعمال پزشكی مثل، باروی مصنوعی، سقط جنین، ژن درمانی و یا خطای پزشكی و علل آن را مورد بحث قرار ‌داده‌اند. پاره‌ای از پایان نامه‌های تحصیلی دانشجوئی در مقطع كار‌شناسی ارشد به بررسی مسؤولیت مدنی یا كیفری پزشك اختصاص یافته است. با همه اینها،‌بنظر می‌رسد تا بحال تحقیق جامعی درزمینه موضوع مورد بحث، به صورتی كه در این طرح به آن اشاره شده است صورت نگرفته است. در این تحقیق از تمامی تألیفات مذكور كه نگارنده بدانها دسترسی داشته است استفاده نموده است. با وجود تلاش فراوان به رویه قضائی ایران دسترسی كاملی حاصل نشد و آنچه بیشتر مورد كنكاش قرار گرفته است آراء صادره از دادگا‌ههای خارجی است. نگارنده بدلیل عدم بضاعت علمی قادر به مراجعه مستقیم به منابع خارجی بویژه فرانسوی نبوده است و فقط به ترجمه و تألیف‌هایی كه به زبان عربی صورت گرفته است مراجعه نموده است و محدودیت  مذكور، بی تردید در سرنوشت این تحقیق بی تأثیر نبوده است.

6- روش تحقیق

به طور كلی شیوه تحقیق حاضر، روش توصیفی، تحلیلی و به صورت كتابخانه‌ای است. در بخشی از تحقیق به توصیف پدیده‌های مورد نظر پرداخته شده است. در بخشی‌های دیگر با استفاده از روش فوق روابط حقوقی ناشی از این پدیده‌ها مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. با توجه به اینكه نوع تحقیق «نظری و كار‌بردی» است در هنگام بر‌خورد با مسائل جدید و یا كشف موارد ابهام راه حل‌هایی ارائه می‌گردد.

7- تقسیمات

موضوع اصلی بحث این تحقیق «مسؤولیت قرار‌دادی پزشك در برابر بیمار» است و ناگزیریم كه پاره‌ای از مسائل حقوقی مرتبط با قرار‌داد پزشكی، تعهدات ناشیه از قرار‌داد مذكور و مسؤولیت قرار‌دادی پزشك را مورد بحث قرار ‌داده و تجزیه و تحلیل نمائیم. فصل اول را به كلیات اختصاص داده و فواید عملی تمیز مسؤولیت قرار‌دادی و قهری و ماهیت مسؤولیت مدنی پزشك و انتخاب و جمع میان مسؤولیت قرار‌دادی و قهری پزشك مورد بحث قرار می‌گیرد. در فصل بعدی پس از تعریف قرار‌داد پزشكی، شرائط عمومی قرار‌داد‌ها، و تطبیق آن با قرارداد پزشكی و ماهیت حقوقی و اوصاف قرار‌داد پزشكی مورد بحث قرار‌ می‌گیرد. درفصل سوم به تعهدات قرار‌دادی پزشك در برابر بیمار شامل تعهدات فنی و انسانی مورد مطالعه قرار می‌گیرد. سرانجام در آخرین فصل، شرائط مسؤولیت قرار‌دادی پزشك شامل نقض تعهدات (خطای پزشكی) و ورود خسارت و رابطه سببیت بیان خواهد گردید. در مبحثی جداگانه شرط برائت و تأثیر آن در مسؤولیت پزشك مورد بررسی قرار می‌گیرد.

 

 

فهرست مطالب

 

چكیده................................................................................................................... 1

مقدمه.................................................................................................................... 2

فصل اول: كلیات ............................................................................................... 8

مبحث اول: فواید عملی تمیز مسؤولیت قرار‌دادی و قهری .......................... 12

گفتار اول : تفاوت در جنبه‌های ماهوی................................................................... 12

گفتار دوم : تفاوت در جنبه‌های شكلی.................................................................... 21

مبحث دوم : ماهیت مسؤولیت مدنی پزشك................................................... 26

گفتار اول : نظریه مسؤولیت قهری.......................................................................... 26

گفتار دوم : نظریه مسؤولیت قراردادی.................................................................... 30

گفتار سوم : نظریه منتخب...................................................................................... 35

مبحث سوم : انتخاب و جمع میان مسؤولیت قراردادی و قهری................... 39

فصل دوم: قرار‌داد پزشكی ............................................................................ 44

مبحث اول: اركان قرار‌داد پزشكی .................................................................. 48

گفتار اول: تراضی ................................................................................................ 48

گفتار دوم: اهلیت ................................................................................................. 59

گفتار سوم: مورد معامله در قرار‌داد پزشكی .......................................................... 70

گفتار چهارم: مشروعیت جهت معامله..................................................................... 78

مبحث دوم: ماهیت حقوقی و خصوصیات قرار‌داد پزشكی............................ 80

گفتار اول: ماهیت حقوقی قرار‌داد پزشكی ............................................................. 80

گفتار دوم: خصوصیات قرار‌داد پزشكی.................................................................. 93

فصل سوم: تعهدات قرار‌دادی پزشك .......................................................... 99

مبحث اول: تعهد به درمان بیمار ................................................................... 100

گفتار اول- قاعده كلی: تعهد به وسیله ................................................................ 101

گفتار دوم- استثنائات قاعده: تعهد به نتیجه........................................................... 105

گفتار سوم: تحلیل تعهد پزشك در قانون مجازات اسلامی ................................... 120

مبحث دوم: تعهد به ادامه درمان ................................................................... 122

گفتار اول : تبیین تعهد به ادامه درمان.................................................................. 122

گفتار دوم: اسباب معافیت از تعهد....................................................................... 125

مبحث سوم: داشتن مهارت و رعایت موازین فنی و علمی و نظامات دولتی 129

گفتار اول: داشتن مهارت و قابلیت علمی ............................................................ 130

گفتار دوم: رعایت موازین فنی و علمی ............................................................... 134

گفتار سوم: رعایت نظامات دولتی ....................................................................... 140

مبحث چهارم: تعهد به آگاه نمودن بیمار ...................................................... 145

گفتار اول: رضایت آگاهانه ................................................................................. 146

گفتار دوم: آگاه سازی در مراحل مختلف درمان................................................... 151

گفتار سوم: محدوده تعهد بر آگاه سازی ............................................................. 157

مبحث پنجم: اخذ رضایت بیمار..................................................................... 165

گفتار اول: رضایت به درمان ............................................................................... 166

گفتار دوم: معافیت پزشك از اخذ رضایت .......................................................... 167

مبحث ششم: عدم افشای اسرار بیمار ........................................................... 174

گفتار اول: اركان مسؤولیت افشای اسرار پزشكی................................................. 176

گفتار دوم: مواردی كه افشای سر جایز است ...................................................... 178

فصل چهارم: شرائط مسؤولیت قرار‌دادی پزشك.................................. 188

مبحث اول: نقض قرار‌داد پزشكی ................................................................ 189

گفتار اول: وجود قرار‌داد پزشكی ....................................................................... 189

گفتار دوم: عدم اجرای تعهد (خطای پزشكی)....................................................... 199

مبحث دوم: ورود خسارت ............................................................................ 234

گفتار اول: اقسام خسارت ................................................................................... 234

گفتار دوم: شرائط خسارت قابل مطالبه ................................................................ 244

مبحث سوم: رابطه سببیت .............................................................................. 258

گفتار اول: رابطه سببیبت و تمیز سبب در تعدد اسباب.......................................... 259

گفتار دوم: تأثیر اسباب خارجی بر مسئولیت پزشك ............................................. 266

مبحث چهارم : شرط عدم مسؤولیت قراردادی (شرط برائت).................... 289

گفتار اول : نظریه شرط عدم مسؤولیت (معافیت از تقصیر)................................... 290

گفتار دوم : نظریه شرط عدم مسؤولیت (جابجایی بار دلیل)................................... 294

نتایج.................................................................................................................... 302

پیشنهادها............................................................................................................. 307

فهرست منابع ...................................................................................................... 311

فهرست مطالب..................................................................................................... 327


قیمت فایل فقط 34,000 تومان

خرید

برچسب ها : مسئولیت قراردادی پزشك در برابر بیمار , مسئولیت قراردادی , پزشك در برابر بیمار , مسوولیت قراردادی پزشك در برابر بیمار , پروژه , پژوهش , مقاله , جزوه , تحقیق , دانلود پروژه , دانلود پژوهش , دانلود مقاله , د

admin بازدید : 42 سه شنبه 24 اسفند 1395 نظرات (0)

مسیر ترانزیت سیگارت به جمهوری اسلامی ایران و عراق

مسیر ترانزیت سیگارت به جمهوری اسلامی ایران و عراقدسته: فقه و حقوق اسلامی
بازدید: 1 بار
فرمت فایل: doc
حجم فایل: 53 کیلوبایت
تعداد صفحات فایل: 57

موضوع قاچاق سیگارت امروزه از موارد مورد بحث دولتها و سازمان های جهانی است بر آورد می شود که یک سوم صادرات جهانی سیگارت از طریق قاچاق گم می شوند دولتها به خاطر قاچاق سیگارت سالیانه چیزی حدود 000 03 25 میلیون دلار امریکا از عایدشان را از دست می دهند

قیمت فایل فقط 8,500 تومان

خرید

مسیر ترانزیت سیگارت به جمهوری اسلامی ایران و عراق

 

مندرجات

 

خلاصه اجرایی

 

1-       مقدمه

2-       عناصر اصلی قاچاق

3-       نقش صنعت

4-       قاچاق سیگارت در خاورمیانه

  1. 4  نشریه های تجارت دخانیات
  2. 4  دعا وی
  3. 4  اسناد داخلی صنعت دخانیات

5-       معضل استراتژی بازاریابی : واردات غیر قانونی یا قانونی

6-       راه حل ها

         ضمیمه ها

1-    ماده 15 چارچوب پیمان نامه ی WHO    در مورد کنترل دخانیات ، برگرفته از

        قطعنامه ی WHA 56.1, 21 MAY 2003    

 

2 -   ارجاعات

 

  نکته مهم

در ژانویه ی 2002  ، دولت جمهوری اسلامی ایران وسازمان بهداشت جهانی EMRO /   به طور مشترک اولین تحقیق در خصوص فعالیت های صنعت  دخانیات در جمهوری اسلامی ایران یعنی تمایل ایران را ارائه کردند . این کار پس از آن صورت گرفت که دولت ایران گام های بلندی در خصوص حل این معضل مهم برداشته بود . امید می رود که این گزارش در تداوم کوشش های دولت جمهوری اسلامی ایران تا پایان راه موثر واقع شود .

پیشگام دخانیات آزاد EMRO /  از تلاشهای  Luk Joossens     در نگارش و تکمیل این گزارش تقدیر به عمل می آورد .

خلاصه اجرایی

  •  موضوع قاچاق سیگارت امروزه از موارد مورد بحث دولتها و سازمان های جهانی است . بر آورد می شود که یک سوم صادرات جهانی سیگارت از  طریق قاچاق گم می شوند . دولتها  به خاطر قاچاق  سیگارت سالیانه  چیزی حدود 000 03 25  میلیون دلار امریکا از عایدشان را از دست می دهند
  • مطالعات بر روی تاثیر قاچاق نشان داده است که هنگامی که سیگارت قاچاق  در صد بالایی از کل فروش را در بر بگیرد ، میانگین قیمت تمامی سیگارت ها ، با مالیات و بی مالیات ، پایین می آید و فروش سیگارت در کل بالا می رود .
  • شرکت های سیگارت اغلب جرایم سازمان یافته را در قاچاق مقادیر متنابع   سیگارت در سراسر جهان  مقصر می دانند ، معهذا بیشتر قاچاق غیر قانونی سازمان یافته  که علت  قاچاق وسیع  سیگارت در سراسر جهان می باشد ، با آگاهی خود شرکت های بزرگ سیگارت صورت می پذیرد و نمی تواند بدون موافقت شرکت های دخانیات انجام شود .
  • در خاور میانه ، دو بازار هدف اصلی برای شرکت های بین المللی دخانیات ،  جمهوری اسلامی ایران و عراق می باشند . هر دوی این کشور ها امکانات وسیعی را در اختیار شرکت های دخانیات بین المللی قرار می دهند . در واقع ، نشریات بازرگانی  دخانیات ، اسناد داخلی  صنایع دخانیات و اسنادی  که در اقدامات  قانونی ثبت شده جایگاه با اهمیت  این دو کشور را نزد کل صنعت دخانیات مشخص می سازد .
  • به گفته ی نشریات بازرگانی ، قبرس از طریق تاجران در عمان از مهمترین مناطق توزیع سیگارت امریکایی به درون جمهوری اسلامی ایران می باشد  هم زمان برخی از این سیگارت ها به تاجران ترک فروخته می شود و این تاجران نیز این سیگارت ها را به عراق می برند . سیگارت های وارداتی بیروت بین تجار و بازرگانان کشور های مختلف خاورمیانه و شمال افریقا توزیع می شود . به نظر می رسد که مشتری عمده سیگارت های توزیع شده از لبنان جمهوری اسلامی ایران و عراق باشند . مسیر برخی از سیگارت های امریکایی که  برای لبنان در نظر گرفته شده اند ،از بیروت  به دوبی یا عمان و سپس به جمهوری اسلامی ایران می باشد . هم اکنون کامیون ها  ، محموله های خود را از جمهوری عربی سوریه به بازارهای صحرایی عراق حمل می کنند .
  • اتحادیه ی اروپا در اقدامات قانونی خود علیه چندین شرکت دخانیات بین المللی در ژانویه ی 2002  اسنادی را در خصوص قاچاق سیگارت به عراق ارائه کرد ه است  که بیانگر این است که از اوایل سالهای 1990 ، شرکت های دخانیات امریکای محصولات خود را از امریکا  به داخل عراق توزیع کرده اند .به عنوان مثال ، سیگارت های تولید شده در امریکا به بنادر اتحادیه ی اروپا و از آنجا  به شرکت های دخانیات قبرس حمل می شود . این کار سالهاست که ادامه دارد .در واقع از سال 1996، شرکت دخانیات آر جی رینولدز ( RJR )  ( و خلف  آن ، دخانیات ژاپن ) تقریبا 50 بیلیون سیگارت به قبرس فرستاده اند . تقریبا نصف این محموله ها از قبرس به ترکیه ترانزیت شده اند .بسیاری از این محموله ها   عازم  عراق  می شوند .
  • در سی ام اکتبر 2002  اتحادیه ی اروپا  ده شریک   ایالات متحده  دعوی دیگری علیه         RJRمطرح کردند . دعوی جدید بسیار فراتر از هر گونه اتهامات قبلی بود و  RJR  را  نه تنها  به مشارکت مستقیم در تسهیل توطئه پول شویی  بلکه در تسهیل سایر اقدامات مجرمانه نیز متهم می کرد. اتهامات در خصوص قاچاق سیگارت  به عراق بسیار مفصل تر هست .
  • اتهامات اتحادیه ی اروپا علیه قاچاق به عراق در هماهنگی با روش های شناخته شده ی برنامه قاچاق سیگارت :

-               صادرات بیلیونی سیگارت از کارخانجات بزرگ دخانیات

-               مسیر های حمل و نقل پیچیده به منظور پیچیده ساختن تحقیقات

-      بارگیری و تخلیه بار کانتینر ها و از بین بردن عالیم و شماره ها از روی محصولات به منظور ممانعت از رهگیری محصولات

-               تغییر مکرر حساب های بانکی برای سرپوش گذاشتن بر فعالیت ها

-      عملیات از سویس هدایت می شود ، کشوری که تحت پوشش رازداری بانکی و قوانین تجارت خصوصی می باشد .

-               شرکت های دور از ساحل   واقع  در لیختن اشتاین .

-               بهره گیری از بندرگاه های آزاد نظیر مرسین ترکیه .

  • اسناد داخلی صنایع دخانی از رصد عملیات قاچاق و ماهیت غیر قانونی ترانزیت ( قاچاق )  در لبنان و جمهوری عربی سوریه توضیحات مفصلی را  ارائه می کند . در چندین سند تصریح شده است که ارتباط مستقیم شرکت های دخانیات با تجارت ترانزیت غیر عاقلانه است .
  • هدف  هر شرکت فروش بیشتر محصولات و کسب سود بالاتر است . یافتن بازارهای تازه و افزایش سهم بازار محصولاتشان  بخشی از استراتژی اتخاذ شده  جهت رسیدن به این منظور می باشد .مانع سر راه شرکت های دخانیات چند ملیتی  محدویت های تجاری و یا تحریم ها ی اقتصادی است . برخی از بازارها بر روی شرکت های خارجی بسته است یا صرفا تحت شرایط خشک خاصی اجازه ی واردات کالا داده می شود .جایی که تعرفه ها بالا باشد یا وضعیت انحصاری وجود داشته باشد سیگارت های بین المللی به داخل کشور قاچاق شده وضعیت انحصاری را تضعیف نموده و بازار را در قبضه ی شرکت های چند ملیتی در می آورد .
  • در حالیکه واردات غیر قانونی می تواند گزینه ای در جهت نفوذ به بازار باشد ، هدف نهایی در دراز مدت کسب واردات رسمی و یا تولید  می باشد . استراتژی شرکت های دخانیاتی بین المللی  در جمهوری اسلامی ایران در سال 2002 موفقیت آمیز بود . هنگامی که به منظور قطع قاچاق سیگارت اولیای امور دخانیات ایران قرار داد واردات و توزیع سیگارت را با چهار شرکت سیگارت امضا کردند این مثال روشنی از میزان موفقیت استراتژی شرکت های دخانیات بین المللی است مراحل این استراتژی به ترتیب زیر است :

 

1-      نفوذ به بازار از طریق واردات غیر قانونی

2-      تضعیف وضعیت انحصاری با کاهش سهم بازار انواع محلی و فروش قانونی

3-      متقاعد کردن اولیای امور به خصوص سازی  یا باز کردن بازارها

4-      تصویب  واردات قانونی و /  یا تولیذ  انواع خارجی    

5-      توقف تغذیه ی بازار غیر قانونی و به دست گرفتن بازار و روشی قانونی 

  • فایق آمدن به قاچاق دخانیات نیازمند  همکاری بین المللی است . محتمل ترین مکانیزیم برای نایل شدن به این منظور چارچوب پیمان نامه ی WHO (سازمان بهداشت جهانی ) در خصوص کنترل دخانیات ( FCTC )  می باشد . در متن ( FCTC )   ماده پانزده به تجارت غیر قانونی محصولات  دخانی پرداخته است . از جمله  بازاریابی ، رصد ، جمع آوری اطلاعات  ، همکاری ، جریمه ها ، توقیف و  پروانه .
  • صاحبان کارخانجات  می بایست ملزم به نشانه گذاری پیدا و پنهان بر روی تمامی بسته های محصولات دخانی شوند تا بیانگر هویت کارخانه ، تاریخ و محل تولید باشد . و سایر شنا سه هایی که زنجیره ی نگهداری را نشان می دهد یعنی عمده فروش ، صادر کنند ه ، توزیع کننده و بازار نهایی . مسئولیت می بایست بر دوش صاحبان کارخانجات  گذارده شود ( از طریق نگهداری گزارش ها و سیستم پیگیری و ردیابی ) تا ثابت  شود سیگارت ها یی که کارخانه را ترک می کنند به بازار مقصد شان میر سند .
  • راه مبارزه با قاچاق کاهش مالیات ها نیست بلکه کنترل توزیع سیگارت های غیر قانونی است .

قیمت فایل فقط 8,500 تومان

خرید

برچسب ها : مسیر ترانزیت سیگارت به جمهوری اسلامی ایران و عراق , مسیر ترانزیت , سیگارت , جمهوری اسلامی ایران و عراق , تجارت غیر قانونی , خاورمیانه , پروژه , پژوهش , مقاله , جزوه , تحقیق , دانلود پروژه , دانلود پژوهش , دانلود مقاله , دانلود جزوه , دانلود تحقیق

admin بازدید : 49 سه شنبه 24 اسفند 1395 نظرات (0)

مساله نیروی هسته ای ایران

مساله نیروی هسته ای ایراندسته: فقه و حقوق اسلامی
بازدید: 1 بار
فرمت فایل: doc
حجم فایل: 61 کیلوبایت
تعداد صفحات فایل: 26

از زمان توسعه بمب اتمی در مدت جنگ جهانی اول نیروی هسته ای به موضوعی نگران كننده تبدیل شدهاما در سفر اخیر اقای بوش به ارو پا این موضوعات محور گفت وگوهای سیاسی شد

قیمت فایل فقط 4,000 تومان

خرید

 مساله نیروی هسته ای ایران

 

 

1. مقدمه

2.قضیه سانتریفوژ

3.لغو تحریم بجای نیروی هسته ای

4.احتمال حمله آمریكا به ایران

5.نتیجه گیری

 

 

 

فصل1:

 

در این فصل برای مقدمه ترجمه ای از سایت idsnews اورده شده كه با هم می خوانیم .

از زمان توسعه بمب اتمی در مدت جنگ جهانی اول نیروی هسته ای به موضوعی نگران كننده تبدیل شده.اما در سفر اخیر اقای بوش به ارو پا این موضوعات محور گفت وگوهای سیاسی شد   

در طول ماه گذشته‌،موضوع نگرانی های هسته ای از كره ای شمالی كه به تازگی  به عنوان یك كشور دارنده سلاح هسته ای شناخته شده به ایران تغییر یافته است.

كشوری كه خود برای دفاع در مقابل تهدیدات فزاینده امریكا اماده می كنند.آقای بوش آلمانفرانسهبریتانیا و روسیه برای مقابله به تصمیم ایران برای دستیابی به نیروی هسته ای فرا خوانده ومطمئن است از حمایت جهانی در مقابله با ایران بر خوردار است به طوری كه در یك كنفرانس مطبوعاتی در سه شنبه اعلام كرد:{ همگی ما بلند و واضح می گوییم كه ایران نباید سلاح هسته ای داشته باشد}.

ایران بمانند 189 كشور دیگر قرار داد منع گسترش سلاح های هسته ای را امضا كرده قراردادی كه در سال 1970 برای اطمینان از گسترش كنترل شده سلاح های هسته ای بر قرار شده. هر كشوری مختار بود تا قطع نامه را برای جلوگیری از گسترش و یا انتشار سلاح های هسته ای امضا كند.

فقط 5 كشور چینروسیهفرانسهانگلیس وآمریكا مجاز به داشتن این سلاح هسته ای بر اساس این قرار داد هستند.تا آنجاییكه به آمریكا مربوط می شود فقط سه كشور هند پاكستان واسراییل قرارداد را امضا نكردند و درحال تولید سلاح هسته ای هستند.و معتقدند كه این قرارداد منصفانه نیست.در حالی كه ایران به عنوان عضو  ( قرارداد منع گسترش سلاح های هسته ای) در مركز توجهات قرار Non- Proliferation Treaty

گرفته است .آقای بوش در یك كنفرانس مطبوعاتی با صدر اعظم آلمان(گرهارد شرودر) اعلام كرد: ایران برای حفظ امنیت وصلح نباید سلاح هسته ای داشته باشد.

آقای بوش گفت نگرانی او در مورد ایران از این واقعیت سر چشمه می گیرد كه ان ها بعد از امضای تعهد مبنی بر عدم ادامه غنی سازی اورانیوم به این كار ادامه داده و این موضوع دلیل رییس جمهور آمریكا برای عكس العمل اوست.

در اروبا گفتگو ها بین آلمانفرانسه و بریتانیا صورت گرفته تا بتوانند راه كارهایی دیگری به غیر نیروی هسته ای نظیر افزایش سطح تجارت برای بهبود وضع اقتصاد ایران در روبرو بگیرند در حالی كه  اقای بوش با شركت آمریكا در این گفت و گوها مخالف است.

از نظر ایران نیروی هسته ای برای ‌‌بیشرفت ملی ایران به صرفه است زیرا ارزان تر و موثرتر از تولید نفت محدود است این كشور شروع به غنی سازی اورانیوم كرد كه اولین گام در راه رسیدن به نیروی هسته ای است اما آنها خودشان دست به تولید سلاح هسته ای نكرده اند.به نظر آمریكا ایران به دلیل داشتن ذخایر نفتی نیازی به داشتن نیروی هسته ای ندارد.

سفر اروپایی اقای بوش شاهدی بر تلاش سیاسی او برای رسیدگی به موضوع ایران است این در حالی است كه فشار برای حفظ روابط با اروپا و سایركشورها بعد از حمله آمریكا به عراق برای او افزایش یافته است. این مذاكرات تا انتهای ژوئن ادامه دارد و بعد از ان پرونده ایران را در شورای امنیت باز خواهد كرد .

آقای بوش این گونه اظهار كرده است كه نظرات درباره حمله به ایران خنده دار ولی در عین حال اعلام كرد از همه ی گزینه های موجود استفاده كرده ولی صحبت كردن و استفاده از دیبلماسی همواره اولین راه خواهد بود. او همواره مشتاق برای گفت و گو در مورد این موضوع نگران كننده با سایر رهبران جهان است.

كلید درك موضوع هسته ای رسیدن به قصد و نیت هر كشوری است كه مدركی برای عمل  كرد سایرین می باشد. تنها زمانی كه انگیزه واقعی هر كشور فهمیده شود جواب این سوال مشخص خواهد شد.

قیمت فایل فقط 4,000 تومان

خرید

برچسب ها : مساله نیروی هسته ای ایران , مساله , نیروی هسته ای , ایران , مساله نیروی هسته ای ایران , پروژه , پژوهش , مقاله , جزوه , تحقیق , دانلود پروژه , دانلود پژوهش , دانلود مقاله , دانلود جزوه , دانلود تحقیق

admin بازدید : 26 سه شنبه 24 اسفند 1395 نظرات (0)

احراز رشد در مسئولیت كیفری دختران

احراز رشد در مسئولیت كیفری دختراندسته: فقه و حقوق اسلامی
بازدید: 2 بار
فرمت فایل: doc
حجم فایل: 30 کیلوبایت
تعداد صفحات فایل: 45

احراز رشد در مسئولیت كیفری دختران از جمله مباحث نوظهوری است كه بررسی فقهی در این زمینه ضروری به نظر می رسد زیرا بسیاری از دختران و پسرانی كه تازه به سن بلوغ جنسی و شرعی رسیده اند ، از رشد عقلی و فكری لازم در مسائل كیفری برخوردار نیستند

قیمت فایل فقط 6,000 تومان

خرید

احراز رشد در مسئولیت كیفری دختران

 

چكیده

احراز رشد در مسئولیت كیفری دختران از جمله مباحث نوظهوری است كه بررسی فقهی در این زمینه ضروری به نظر می رسد . زیرا بسیاری از دختران و پسرانی كه تازه به سن بلوغ جنسی و شرعی رسیده اند ، از رشد عقلی و فكری لازم در مسائل كیفری برخوردار نیستند .

دراینجا ابتدا به تبیین مفهوم رشد و رابطه آن با جنون و بلوغ پرداخته و اثبات می شود كه در اصطلاح روایی رشد تنها به مفهوم خاص مدنی اختصاص نداشته و قابل تعمیم به مسائل غیرمالی از جمله امور كیفری نیز می باشد .

در ادامه مبانی و ادله لزوم احراز رشد از منظر آیات و روایات در مسئولیت كیفری و هم چنین ادله عقلی این موضوع مورد بررسی قرار گرفته است . [1]

« سن مسئولیت كیفری » از جمله مسائل مهم و مطرح درحقوق كودك است قوانین كشورهای مختلف سنین متفاوتی را برای مسئولیت كیفری در نظر گرفته اند از جمله در انگلستان ده سالگی به عنوان سن مسئولیت كیفری شناخته شده است .

با عنایت به اینكه روند جهانی دانش حقوقی از جهتی به سوی همگرایی نظام های حقوقی كشورها برای رسیدن به یك استاندارد جهانی شمول است و از سوی دیگر تلاش های جهانی و ملی درجهت صیانت و حمایت از حقوق اطفال جریان دارد و این تحقیق درصدد تبیین علمی ضرورت ارتقاء سن مسئولیت كیفری در حد معقول و شاعب با وضعیت كودكان می باشد . [2]

مقدمه

تاریخ پیدایش انسان نشان می دهد كه این موجود خاكی و با استعداد ، از بدو خلقت ، در معرض لغزش و انحراف و جنایت قرار داشته است . تعیین كیفرهای الهی و بشری نیز در جهت پیشگیری از این گونه لغزش هاست .

داستان لغزش اولین انسان ( آدم علیه السلام ) و همسرش در تناول میوة ممنوعه و مجازات آنها و داستان ارتكاب اولین جنایت بشری ، قتل هابیل توسط قابیل .

اما در این زمینه ، جامعه بشری همیشه شاهد افراط و تفریط هایی بوده است . به طوری كه اصول حاكم بر جرائم و مجازات ها كه امروزه به عنوان اصول بدیهی و غیرقابل انكار پذیرفته شده ، درجوامع مختلف رعایت نمی شود چنان كه جامعه بشری ، شاهد مجازات كودكان و مجانین بوده است .

در این تحقیق به بررسی حدود مسئولیت كودكان بزهكار و سن تفكیك كودكی از بزرگسالی و سن مسئولیت كیفری از دیدگاه حقوق اسلام خواهیم پرداخت . چرا كه اولاً : حقوق اسلام به عنوان منبع اساسی قانون مجازات جمهوری اسلامی ایران است و قانون اساسی نیز در اصل چهارم ، بر این مطلب تصریحكرده است . ثانیاً : سن مسئولیت كیفری ، از مسائل فقهی مورد اختلاف فقهای عظام می باشد و شایسته است مورد بحث قرارگیرد و نظریه درست به قانونگذار ارائه شود . ثالثاً ، این مسأله ، از مسائل زیربنایی بسیاری از احكام مدنی و جزایی است و رابعاً : وجود سیاهه جرائم و انحرافات كودكان بزهكار از یك طرف و اهمیت اصلاح و تربیت آنان از طرف دیگر ایجاب می كند كه مسئولیت كیفری كودكان از دیدگاه اسلام ، مورد بررسی قرارگیرد و قواعد ضوابط و مقررات سنجیده مفید و مؤثری تدوین شود و شیوه های مؤثر و روشهای كارآمدی در برابر بزهكاری كودكان در سنین مختلف به قانون گذار ارائه شود .

در ادامه : سن مسئولیت كیفری را از منظر قرآن ، سنت و فقها و حقوق كشورهای مختلف مورد بررسی قرار می دهیم . [3]

1-1- تاریخچة مسئولیت جزایی اطفال

مطالعة تاریخ حقوق كیفری نشان می دهد كه تا قرن هفدهم در قوانین جزایی كشورهای اروپایی اطفال مانند بزرگسالان افراد بالغ از نظر جزایی مسئول و قابل مجازات بودند . چنانچه كودكان جرمی مرتكب می شدند آنها را مانند افراد بالغ محاكمه و به مجازات محكوم می كردند .

بنابرآنچه حقوقدانان كیفری نوشته اند ، درانگلستان در قرن هفدهم كودك 9 ساله ای را به علت كشتن دوست خود به اعدام محكوم كردند .

دراین قرن در سایر كشورهای اروپایی نیز وضع كودكان از لحاظ ارتكاب جرم بدین منوال بوده است . تا اینكه در فرانسه و بعد از انقلاب كبیر ، به موجب قانون سال 1810 عدم مسئولیت جزایی كودكان مورد توجه قرار گرفت .

بر طبق این قانون كودكان تا سن 12 سالگی چنانچه به جرمی مرتكب می شدند ، مبری از مسئولیت جزایی شناخته می شدند و اطفال بیش از 12 سال تا سن 18 سالگی نیز در صورت ارتكاب جرم از عدم مسئولیت جزایی نسبی بهره مند شده بودند .

در انگلستان طبق قانون سال 1935 دادگاههای عمومی نسبت به كودكان تا سن 17 سال ، به جای مجازات ، تدابیر تربیتی اتخاذ می كردند . در آلمان نیز طبق قانون سال 1940 دامنة اقدامات تربیتی نسبت به كودكان توسعه یافته بود .

در حقوق اسلام ، دوازده قرن قبل از حقوق موضوعة كشورهای اروپایی ، مسألة مسئولیت جزایی اطفال مورد توجه قرار گرفته است زیرا براساس قاعده شرایط عامه تكلیف بلوغ جنسی افراد ذكور و اناث ملاك مسئولیت جزایی است .

برطبق این قاعده اطفالی كه به مرحله بلوغ جنسی و توانایی مواقعه و آمیزش با جنس مخالف خود نرسیده اند ، چنانچه مرتكب جرمی شوند از مسئولیت كیفری مبری هستند . این قاعده كه در عصر ما در كلیه نظامات كیفری در مورد تشخیص مسئولیت جزایی اطفال لازم الرعایه است در آن ایامی كه در كشورهای اروپایی اطفال بی گناهی كه هنوز به بلوغ جنسی نرسیده بودند به خاطر ارتكاب جرم ، مانند بزرگسالان مجازات می كردند .

در حقوق اسلام این گونه اطفال بزهكار غیرمسئول مصون از تعقیب و مجازات بوده اند . [4]

1-2- تعریف سن مسئولیت كیفری

1-2-1- سن و سال

چیزی كه اطفال و نوجوانان بزهكار را از مجرمین بزرگسال جدا می نماید همین عامل سن است . این مسأله از گذشته های در مورد توجه ملل مختلف قرار گرفته و لذا در قانون گذاری های مختلف سعی برآن گردیده كه با تعیین یك محدوده سنی خاص میزان مسئولیت اطفال و نوجوانان را در قبال اعمال معارض قانون آنان مشخص نمایند .

در حقوق روم قدیم ، سن اطفال و میزان مسئولیت آنان در ارتكاب جرائم مورد توجه قرار گرفت و در قوانین كیفری مجازات اطفال بزهكار خفیف تر از مجازات بزرگسالان پیش بینی شد . در این قانون تشخیص قوه تمیز با توجه به سن به قرار زیر تعیین گردیده بود :

1)  كودكان كمتر از 7 سال اعم از دختر و پسر غیر مسئول اعلام و در صورت ایجاد ضرر و زیان پدر ملزم به جبران خسارت بود .

2)    كودك غیرممیز و غیربالغ : 7 تا 9 سال برای دختران 7 تا 10 سال برای پسران .

3)  كودك ممیز غیربالغ : 9 تا 13 سال برای دختران و 10 تا 14 سال برای پسران كه برای این دسته اخیر مسئولیت كیفری و مدنی مقرر گردیده بود .

در قرن سیزدهم میلادی ، سن لویی فرمان داد كه اطفال تا ده سال غیرمسئول اعلام و مجازات بزهكار تا 14 بصورت پرداخت تاوان و تنبیه و شلاق تعیین شود . همچنین قانون كار كارولین در سال 1530 به دستور ( شارل كن ) پادشاه اسپانیا و امپراتور اتریش تدوین شد . اطفال تا 14 سال را غیرمسئول اعلام و مجازات اطفال بزهكار را جریمه و شلاق و نگهداری در مؤسسات تربیتی با سیستم انفرادی تعیین نمود .

با توجه به همین مسأله است كه سن و سال عنصر مهمی در زمینه قانون گذاری تلقی می گردد . در قوانین كلیه كشورها بین وضعیت صغار و كبار تفكیك قائل می شوند كه این موضوع حاصل مشاهدات تجربی است كه به موجب آنها در قلمرو مسائل كیفری آستانه های سنی مختلفی وجود دارد در طفولیت ( كودكی ) از بسته شدن نطفه آغاز می گردد و به بلوغ ختم می شود ، شرایط فیزیولوژیك زمینه ساز ارتكاب جرم برای طفل نیست از آغاز سنین 7 تا 8 سالگی است .

كه احتمالاً ممكن است مسائل مجرمانه مطرح شود لیكن عمدتاً از آغاز نوجوانی است كه این مسائل ممكن است به صورت جدی درآید در عمل بزهكاری از حدود دوازدهمین سال زندگی آغاز می گردد لیكن تا سن 16 سالگی نسبتاً ضعیف است و در بین سنین 16 تا 18 سالگی بزهكاری خود را مستقر           می نماید.

براین مبنا 1810 فرانسه سن تشخیص جزایی را شانزده سال تعیین نموده بود   ( یعنی اطفالی كه سن شان كمتر از 16 سال بود ، می توانستند از رژیم مخصوص این قانون برخوردار گردند همچنین موافق این قانون در صورتی كه طفل تا قبل 16 سالگی مرتكب جرم می شد در صورتی كه محكومیت جزایی پیدا می نمود كه در دادگاه مسلم می گشت كه دانسته و با تشخیص عمل نموده بود پس از ثبوت مجرمیت از ( علل مخففه صغیر بودن ) استفاده می كرد كه میزان مجازاتش را به نحوه قابل توجهی تخفیف می داد .

ولی هرگاه ندانسته وبدون تشخیص مرتكب جرم شده بود تبرئة می گردید . قانون 1906 فرانسه ، سن تشخیص جزایی را از 16 سال به 18 سال تغییر داد .

منظور از سن مسئولیت كیفری سنی است كه اطفال تا قبل از رسیدن به آن سن از مسئولیت كیفری مبری بوده و نمی توان با آن برخورد جزایی نمود . به عنوان مثال در قانون مجازات اسلامی كه سن مسئولیت كیفری را با توجه به قانون مدنی 9 و 15 سال تمام قمری برای دختر و پسر قرار داده ارتكاب جرم تا قبل از این سنین طفل را در معرض مجازات قرار نداده و به عبارتی طفل تا قبل از رسیدن به این سنین فاقد مسئولیت كیفری شناخته می شود این درتایلند ، سوئیس ، و كویت و چند كشور دیگر 7 سال و در زلاندنو ، سیرالئون و انگلستان 10 سال ، در آلمان و فنلاند به ترتیب 14 و 15 سال می شد با این تفاوت كه این سن تنها سن مسئولیت كیفری بوده و سن بلوغ با آن متفاوت     می باشد . [5]

 

 


[1] - سید حسین هاشمی ، دختران ، سن رشدومسئولیت كیفری ، فصل نامه شورای فرهنگی اجتماعی ، شماره 23 ، بهار 1383 ، ص 1

[2] - محمد تقی مناقبی ، سن مسئولیت كیفری ، كتاب گفتمان حقوقی ، فصل نامه دانشجویی ، سال دوم ، شماره هفتم ، زمستان 83 ، ص 1

[3] - عبدالرضا اصغری ، سن مسئولیت كیفری در حقوق اسلام ، نشریه : مجله دانشگاه علوم اسلامی رضوی ، شماره 37 ، ص 2 و 3

[4] - ولیدی ، محمد صالح ، حقوق جزای عمومی ، مسئولیت جزایی ، مشاركت و مساعدت در جرم ، جلد سوم ، چاپ اول ، تابستان 1373

[5] - حجتی ، مهدی ، منبع اینترنت ، قوانین معاونت آموزشی دادگستری استان تهران 

قیمت فایل فقط 6,000 تومان

خرید

برچسب ها : احراز رشد در مسئولیت كیفری دختران , احراز رشد , مسئولیت كیفری دختران , احراز رشد در مسئولیت كیفری دختران , پروژه , پژوهش , مقاله , جزوه , تحقیق , دانلود پروژه , دانلود پژوهش , دانلود مقاله

admin بازدید : 67 سه شنبه 24 اسفند 1395 نظرات (0)

مرز و محدودیت طلاق

مرز و محدودیت طلاقدسته: فقه و حقوق اسلامی
بازدید: 1 بار
فرمت فایل: doc
حجم فایل: 38 کیلوبایت
تعداد صفحات فایل: 28

زنی خدمت پیامبر اکرم (ص) آمده و عرضه داشت من همسر پسر عمه ام بودم او مرا سه مرتبه طلاق داد من پس از او با مردی به نام عبدالرحمن ازدواج کردم اتفاقاً او هم مرا طلاق داد

قیمت فایل فقط 5,000 تومان

خرید

مرز و محدودیت طلاق

 

مرز و محدودیت طلاق

دنباله ی این آیات در مورد طلاق آیه 228 بقره چنین می خوانیم زنان مطلقه باید به مدت سه مرتبه دیدن و پاک شدن عده نگهدارند و اگر ایمان به خدا و روز جزا دارند برای آن ها جایز و حلال نیست که آنچه را خدا در رحم آن ها آفریده کتمان کنند و همسران آن ها برای رجوع به آن ها و از سرگرفتن پیمان زناشویی در این مدت از دیگران سزاوارترین در صورتی که به راستی خواهان اصلاح باشند و برای زنان همانند وظایفی که بر دوش آن ها است حقوق شایسته ای قرار داده است و مردان بر آن ها برتری دارند و خداوند توانا و حکیم است.

 فلسفه محلل بعد از سه طلاق: در آیه ی بعد یعنی 230 ادامه می دهد اگر سه طلاق داد دیگر بر او حلال نیست مگر این که زن او همسر دیگری انتخاب کند و با او آمیزش جنسی نماید در این صورت اگر همسر دوم او را طلاق گفت گناهی ندارد که بازگشت کنند و زن با همسر اول مجدداً ازدواج نماید، در صورتی که امید داشته باشد که حدود الهی را محترم می شمردند و این ها حدود الهی است که برای افرادی که آگاهند بیان می نماید.

زنی خدمت پیامبر اکرم (ص) آمده و عرضه داشت من همسر پسر عمه ام بودم او مرا سه مرتبه طلاق داد من پس از او با مردی به نام عبدالرحمن ازدواج کردم اتفاقاً او هم مرا طلاق داد بدون آن که در این مدت عمل آمیزشی بین من و او انجام گیرد آیا می توانم به شوهر اولم باز گردم؟ حضرت پاسخ منفی داده و فرمود ازدواج با شوهر اولت در صورتی صحیح است که با همسر جدیدت آمیزش کرده باشی و سپس آیه فوق نازل شد. که اولاً باید عقد دائمی باشد با شوهر دوم ثانیاً باید نزدیکی انجام شود. کسی که می خواهد دست به طلاق سوم بزند با توجه به اینکه یقین دارد و با این طلاق همسرش برای همیشه از آن دیگری خواهد بود این عمل وجدان او را جریحه دار ساخته تا مجبور نشود معمولاً دست به چنین کاری نخواهد زد. در حقیقت موضوع محلل و یا صحیح تر ازدواج مجدد با همسر دیگر مانعی است که بر سر راه مردان بوالهوس و فریبکار گذارده شده است تا زن را بازیچه هوسهای سرکش خود نسازد و به طور نامحدود و از قانون طلاق و رجوع استفاده نکنند و باید توجه داشت محل به عنوان یک مسئله مطرح نیست بلکه سخن از ازدواج مجدد است ازدواج واقعی و جدی لیکن اگر فجر به طلاق شود تمایل بین زن و شوهر اول باشد می توانند باز زندگی را از سر گیرند.

هنگامی که زنان را طلاق دادی و به آخرین روزهای عده رسیدند یا به طرز پسندیده ای رها سازید و هیچ گاه به خاطر زیان رساندن و تحدی کردن با آن ها آشتی نکنید و هر کس که چنین کند به خویشتن ستم کرده، آیه ای در مورد نادیده گرفتن حقوق و احترام زن هشدار داده آیه می گوید تامدت عده بپایان نرسیده گرچه روز آخر آن باشد مرد فرصت دارد یا با همسرش آشتی کند و صمیمانه زندگی نماید «فَامسِکُو هُّنَ بِه مَعرُوفٍ» و یا اگر زمینه را مساعد نمی بینید او را رها سازد «سَرِّ حُو هُنِّ بِمَعروفٍ» ولی باید توجه داشت که هر یک از رجوع یا جدایی باید با احسان و نیکوکاری توام بوده و از انتقام جویی خالی باشد (بقره 231) «وَلا تُمسِکوهُنَّ مِیذراً لِتَغتدوُا و مَن یفعَلُ ذالک ظَلَمَ نَفسِه» نباید برای زیان رساندن زنان را نگاه دارید که بخودتان ظلم می کنید زیرا رجوعی که بر اساس حق کشی باشد دیگر هیچگونه آرامشی در آن نیست و چون از نظر قرآن زن و مرد در توام خلقت جزء یک پیکرند بنابراین پایمال کردن حقوق زن تعدی به استقبال کیفر الهی رفته و بخویشتن ظلم کرده است. از آیه 232 بقره استفاده می شود، زنان که یک بار ازدواج کرده اند در ازدواج مجدد خود چه آن ها که می خواهند با شوهر اول ازدواج کنند مجدداً و یا با شوهر دیگر هیچگونه نیازی به جلب موافقت اولیاء خود ندارند و حتی مخالف آنان بی اثر است و در مورد ازدواج دختران باکره که چنین آیا نیاز به اجازه ولی دارد یا نه شرح آن در کتب فقهی و رسائل علمیه آمده است و این آیه ساکت است. 

 

 

فهرست مطالب                                                                                            صفحه

 

مرز و محدودیت طلاق.....................................................................................2

ازدواج زنان بعد از مرگ شوهران.................................................................... 4

طلاق زن قبل از زناشویی..................................................................................4

 نباید زنان را وادار به بخشیدن مهر کرد............................................................ 6

مناسب ترین موقع ازدواج................................................................................8

تاثیر رضایت شوهر......................................................................................... 10

پاداش خدمت شوهر به همسر خود..................................................................10

خوشا به حال چنین زنانی................................................................................10

بهترین زنان................................................................................................... 11

طلاق در ملل و ادیان مختلف..........................................................................11

قانون طلاق در اسلام...................................................................................... 11

علل و انگیزه های طلاق..................................................................................12

حق زن در طلاق............................................................................................13

مهر و نفقه.......................................................................................................14

حق طلاق.......................................................................................................14

افزایش طلاق در زندگی جدید...................................................................... 15

طلاق در ایران............................................................................................... 16

چرا اسلام طلاق را تحریم نکرد؟.......................................................................17


قیمت فایل فقط 5,000 تومان

خرید

برچسب ها : مرز و محدودیت طلاق , مرز و محدودیت , طلاق , مرز و محدودیت طلاق , پروژه , پژوهش , مقاله , جزوه , تحقیق , دانلود پروژه , دانلود پژوهش , دانلود مقاله , دانلود جزوه , دانلود تحقیق

admin بازدید : 29 سه شنبه 24 اسفند 1395 نظرات (0)

مرور و زمان کیفری

مرور و زمان کیفریدسته: فقه و حقوق اسلامی
بازدید: 1 بار
فرمت فایل: doc
حجم فایل: 64 کیلوبایت
تعداد صفحات فایل: 27

پس از پیروزی انقلاب اسلامی و بازنگری در بخش عمده ای از قوانین و مقررات کشورمان یکی از تحولات اساسی در قوانین کیفری بی شک، طبقه بندی جرایم بر حسب نوع مجاراتها به جرایم مستوجب حدود، قصاص، دیات، تعزیرات و مجازاتهای بازدارنده بوده است

قیمت فایل فقط 4,000 تومان

خرید

مرور و زمان کیفری

 

فصل اول- کلیات

مبحث اول- پیشگفتار

پس از پیروزی انقلاب اسلامی و بازنگری در بخش عمده ای از قوانین و مقررات کشورمان یکی از تحولات اساسی در قوانین کیفری بی شک، طبقه بندی جرایم بر حسب نوع مجاراتها به جرایم مستوجب حدود، قصاص، دیات، تعزیرات و مجازاتهای بازدارنده بوده است. جرایم تعزیری بر حسب ماهیت خاص خود، امروزه بخش قابل توجهی از جرایم را که دستگاه قضایی با آن روبروست تشکیل می دهد لذا هر گونه تصمیم قانونگذار در خصوص این گونه جرایم می تواند در رابطه با کارایی یا عدم کارایی دستگاه قضایی کشور بسیار حساس و تعیین کننده باشد. تعزیرات نسبت به سایر مجازاتهای اسلامی از ویژگی های منحصر به فردی برخوردار است از آن جمله اینکه تمام محرماتی را که در شرع مقدس برای آن حد یا قصاص یا دیه ای مقرر نگردیده شامل می شود، مصادیق آن از حیث کمیت یا کیفیت بسیار متونوع است و مهمتر اینکه تعیین نوع، مقدار و چگونگی اجرای آن به صلاحدید حاکم اسلامی واگذار شده است.

با توجه به توضیحات فوق این سوال مطرح می شود که آیا حاکم اسلامی که از اختیارات وسیعی در تعیین نوع و و چگونگی اجرای مجازات تعزیری برخوردار است، می تواند بنا به تشخیص خود از اجرای آن صرف نظر کند یا به عبارت دیگر مرور زمان را که یکی از علل سقوط دعوی عمومی و مانعی دایمی در به جراین انداختن دعوی عمومی، صدور حکم، و اجرای مجازات است در این نوع مجازات ها جاری سازد؟

علت طرح این سوال این است که در اغلب کشورها مرور زمان مورد پذیرش قانونگذار قرار گرفته است در کشور ما نیز در قوانین حقوقس و کیفری پیش ار انقلاب مرور زمان پیش بینی شده بود که پس از پیروزی انقلاب شورای نگهبان در پاسخ به استعلام شورای عالی قضایی مرور زمان را به طور کلی از قوانین کشور حذف کرد منتها در سالهای بعد با توجه به ضرورت وجود این قاعده در پاره ای از موارد، قانونگذار ناچار به تقنین مجدد آن اقدام نمود. که به عنوان نمونه به مرور زمان 6 ماهه شکایت مندرج در ماده 5 ق چک 1372 و پذیش مرور زمان مجازاتهای بازدارنده مندرج درماده 174 ق آد دع اک (1378) اشاره کرد.

لذا در تحقیق پیش رو برآنیم تا ضمن پاسخ به این پرسش که آیا جری مرور زمان در مجاراتهای تعزیری باتوجه به فقه امامیه قابل توجیه است یا خیر؟ ببینیم که شمول این قاعده در تعزیرات چه آثار و نتایجی را برای دستگاه قضایی کشورمان در برخواهد داشت.

 

 

فهرست مطالب

 

فصل اول- کلیات

مبحث اول- پیشگفتار

مبحث دوم- تعریف مفاهیم

الف) تعریف مفهوم مرور زمان

ب) تعریف مفهوم تعریز

فصل دوم- دیدگاههای فقهای اهل سنت و فقهای امامیه در باب مرور زمان کیفری

مبحث اول- نظریه فقهای اهل سنت

مبحث دوم- نظریه فقهای امامیه

فصل سوم- ادله مخالفین مرور زمان کیفری در حقوق اسلام

الف) اطلاق ادله

ب) قاعده الحق القدیم....

ج) قاعده استصحاب

د) اعتبار حکم قاضی

ه) تعطیلی حدود و گستاخی مجرمین

فصل چهارم- ادله موافقین مرور زمان کیفری در حقوق اسلام

الف) روایات

ب) اعراض

ج) قاعده تخصیص عام و تقیید مطلق

د) استصلاح یا مصالح مرسله

ه) قاعده عدم الوجود

فصل پنجم- نقد ادله و نتیجه گیری

فهرست منابع و مآخذ

قیمت فایل فقط 4,000 تومان

خرید

برچسب ها : مرور و زمان کیفری , مرور , زمان , کیفری , مرور و زمان کیفری , پروژه , پژوهش , مقاله , جزوه , تحقیق , دانلود پروژه , دانلود پژوهش , دانلود مقاله , دانلود جزوه , دانلود تحقیق

admin بازدید : 22 سه شنبه 24 اسفند 1395 نظرات (0)

مجازات از نوع معلق‌ یا تعلیق و عف

مجازات از نوع معلق‌   یا تعلیق و عفدسته: فقه و حقوق اسلامی
بازدید: 1 بار
فرمت فایل: doc
حجم فایل: 31 کیلوبایت
تعداد صفحات فایل: 31

در اثر تحولاتی كه در چند قرن اخیر در جوامع پیشرفته پدیدار گردید ملاحظه می شود كه مبانی حقوق قضائی از نظر اهمیتی كه جامعه برای اجرای مجازات ملحوظ می داشت نیز دستخوش تغییر و تبدیل شده و اساس و پایه اعمال مجازات در قرن حاضر با آنچه كه در قرون گذشته به آن نگریسته می شد

قیمت فایل فقط 5,000 تومان

خرید

مجازات از نوع معلق‌   یا تعلیق و عف

 

مقدمه :       

در اثر تحولاتی كه در چند قرن اخیر در جوامع پیشرفته پدیدار گردید ملاحظه می شود كه مبانی حقوق قضائی از نظر اهمیتی كه جامعه برای اجرای مجازات ملحوظ می داشت نیز دستخوش تغییر و تبدیل شده و اساس و پایه اعمال مجازات در قرن حاضر با آنچه كه در قرون گذشته به آن نگریسته می شد تفاوت كلی یافته است . که مباحث جامع آن در بحث مکتب شناسی عنوان شده است و به منظور پرهیز از اطاله کلام از بیان آنها خودداری می شود در مجموع می توان گفت که امروزه مجرم را بیشتر یك بیمار اجتماعی می پندارند تا یك عنصر فاسد و ضد اجتماعی و بر اساس این طرز تفكر است كه آن اعتقادی كه در قرون گذشته نسبت به اجرای عدالت نمودن در اعمال مجازات وجود داشت دیگر وجود ندارد و كمتر كسی است كه بزهكار را صد در صد مسئول اعمال و رفتار ضد اجتماعی خود دانسته و او را در ارتكب جرم از تاثیر و نفوذ محیط به طور كلی مستثنی و دور بداند . با توسعه و نفوذ این طرز تفكر و با شناخت بهتر بزهكار و بزهكاری بر اساس مبانی نوین حقوق جزایی و جرم شناسی ، فلسفه مجازات نیز تغییر كلی پیدا كرده و آن را بیشتر عاملی برای اعاده نظم جامعه و تربیت و اصلاح و درمان بزهكار می دانند تا تظاهری از انتقام ارعاب یا اجرای عدالت . با تغییر فایده مجازات ، هدف از مجازات نیز لاجرم تغییر پیدا می كند و برای هدف جدید ، مجازاتهای جدید یا طرق جدید پیش بینی می شود . در مسیر این طرز تفكر و این تحول بوده است كه عدهای از علمای حقوق جزائی و جامعه شناسان به این فكر افتاده اند كه شاید بهتر باشد در پاره ای از موارد اجرای مجازات موقتا معلق بماند و این مجازات اجرا نشود مگر آنكه محكوم علیه خود را با شرایطی كه بوسیله قانون گذار و محكمه برای استفاده او از تعلیق مقرر داشته اند منطبق نسازد و در جهت خلاف آنچه كه برای او مقرر شده است گام بردارد . این تاسیس حقوقی كه آن را تعلیق اجرای مجازات می نامند از زمان تدوین قانون مجازات عمومی مصوب 1304 در حقوق جزائی ایران راه یافته است و بعد از انقلاب نیز مقنن اسلامی آن را در قانون مجازات اسلامی ذکرنموده است .که ما به دنبال بررسی این نهاد با سایر نهاد های از جمله آزادی مشروط هستیم.

پدیده تعلیق مولود قرن 19 است و در حال حاضر 3 نوع از آن  وجود دارد. 
1- تعلیق اجرای مجازات 2-  تعلیق تعقیب  3-‌ تعلیق صدور حكم محكومیت كه در حال حاضر از میان این 3 نوع تعلیق تنها نوع اول (تعلیق اجرای مجازات)‌ در كشور ما وجود دارد و در موارد 25 تا 36 قانون مجازات اسلامی پیش‌بینی شده است. البته در قانون هیچ تعریفی از آن ارائه نشده، ولی می‌توان آن را چنین تعریف كرد. تعلیق اجرای مجازات روش قانونی تعدیل مجازات است كه به موجب آن دادگاه پس از انجام دادرسی و صدور حكم با رعایت شرایطی می‌تواند اجرای مجازاتی را كه در دادنامه قیدكرده برای مدت معینی با هدف اصلاح و تربیت مجرم به تاخیر بیندازد.

اثرات تعلیق

بررسی‌ها نشان داده است در افرادی كه به‌صورت اتفاقی مرتكب جرم شده‌اند، صدور رای مجازات تعلیقی موثرتر است؛ اما درباره افرادی‌كه مرتكب جرم عمدی می‌شوند، استفاده از این نوع مجازات (تعلیقی)‌ اثر منفی در جامعه خواهد داشت.

البته زندان اثرات منفی بیشتری برای جامعه و خانواده زندانیان و حتی فرد زندانی دارد؛ چون تنها زندانی نیست كه با رای قاضی گرفتار می‌شود؛ بلكه خانواده و افراد تحت تكفلش هم گرفتار مشكلات فراوان اقتصادی، روحی، روانی و اجتماعی و اخلاقی می‌شوند. بنابراین، اگر حكم تعلیقی نسبت به مجازات مجرمان صادر می‌شود، مسلما اثر مستقیمی بر خانواده و جامعه دارد و قطعا اثرات مثبت آن بیشتر از تبعات منفی آن است. ولی از سوی دیگر، اگر قرار باشد هر كسی جرمی می‌كند عملا مجازات نشود، اثر سوء آن در جامعه كم نیست. چرا كه كسانی‌‌كه عادت به ارتكاب جرم دارند یا به‌طور عمد مرتكب جرمی می‌شوند؛ مثل ارتكاب جرم در مسائل اقتصادی و كلاهبرداری در جامعه ما هم زیاد است، صدور حكم مجازات تعلیقی برای این دسته از افراد باعث می‌شود جرم در جامعه اشاعه پیدا كند.

 

 

خصوصیات تعلیق

1- ‌ تعلیق حق مجرم نیست، بلكه امری است در صلاحیت و به اختیار قاضی. قاضی مختار است از تعلیق استفاده كند یا نكند. این امر با توجه به میزان تقصیر مجرم، نوع جرم، نوع شخصیت و میزان ندامت وی تعیین می‌شود. قضات اغلب كسانی را كه بار اول مرتكب جرم غیر عمدی می‌شوند كه مجزات تعزیری دارند، مشمول تعلیق می‌كند. به همین علت، در صدر ماده 25 قانون مجازات آمده است: حاكم می‌تواند اجرای تمام یا قسمتی از مجازات را با شرایط زیر از 2 تا 5 سال معلق كند و در بند ب همان ماده اضافه می‌كند، دادگاه می‌تواند با ملاحظه وضع اجتماعی و سوابق زندگی محكوم علیه و اوضاع و احوالی كه موجب ارتكاب جرم شده است، اجرای تمام یا قسمتی از مجازات را مناسب نداند.
2-  این ارفاق به مجرمان با هدف اصلاح آنان انجام می‌شود و از آنجایی كه اصلاح امری اجباری نیست و بسته به همكاری و موافقت وی دارد، در تعلیق مراقبتی می‌بینیم كه محكوم علیه باید به تحت مراقبت قرار گرفتن از سوی مامور تعلیق رضایت دهد، و الا حكم تعلیق قابل اجرا نیست.3-  از آنجا كه تعلیق در جهت فردی كردن مجازات است. باید با نوع جرم و مجازات مجرم همخوانی داشته باشد و در مواردی به كار می‌رود كه امید به اصلاح مجرم است و بیشتر مواردی است كه جرمی كوچك یا غیرعمدی مرتكب شده است.      
4-  معافیت قطعی مجرم و پاك شدن دامن وی از ننگ این جرم بسته به حسن رفتار وی در مدت تعلیق و مرتكب نشدن جرم جدید است.

ممنوعیت‌ها

در برخی موارد قانون دست قاضی را در صدور حكم مجازات تعلیقی بسته است. نمونه‌های ممنوعیت اقدام قاضی در صدور حكم تعلیقی مانند كلاهبرداری، افراد سابقه‌دار و قتل عمد است و از طرفی، قاضی می‌تواند در مورد جرایم غیرعمدی همچون تصادفات غیرعمدی یا جرایم اتفاقی كه ضرر و زیان جانی یا مالی بر اثر اتفاق و صدمه به وجود آمده حكم مجازات تعلیقی صادر می‌كند.    به عبارت دیگر،‌ تعلیق مجازات تنها درباره مجازات‌های تعزیری و بازدارنده ممكن است. ضمن این كه مواردی هم در قانون احصاء شده كه هر‌چند تعزیری است، ولی قابل تعلیق نیست.      
ماده 30 قانون مجازات اسلامی احكام جزایی زیر را قابل تعلیق نمی‌داند:     
1-  مجازات واردكنندگان، سازندگان و فروشندگان موادمخدر و معاونان آنها.         
2-  مجازات كسانی كه به جرم اختلاس، ارتشا، كلاهبرداری یا جعل یا استفاده از سند مجعول یا خیانت در امانت یا سرقتی كه موجب حد نیست  یا آدم‌ربایی محكوم می‌شوند.  
3-  مجازات معاونان جرایمی كه مجازات آنها حد است.     
علاوه بر اینها محكوم علیه نباید سابقه محكومیت قطعی به جرایم ذیل را داشته باشد.
1- محكومیت قطعی به حد   
2- محكومیت قطعی به قطع یا نقض عضو    
3- محكومیت قطعی به مجازات حبس به بیش از یك سال در جرایم عمدی‌        
4- محكومیت قطعی به جزای نقدی به مبلغ بیش از 2 میلیون ریال‌

5- سابقه محكومیت قطعی 2 بار یا بیشتر به علت جرم‌های عمدی با هر میزان مجازات.

تخفیف مجازات‌

یقینا قوانین كیفری داخلی كشورها به جهت این كه با حیثیت، جان عرض و شرف شهروندان در ارتباط است،‌ همواره در طول تاریخ حیات بشری مورد عنایت ویژه قانون‌نویسان بوده است. به جرات می‌توان ادعا كرد كه قوانینی در تضمین و تامین سلامت جوامع انسانی نقش عمده‌ای را ایفا كرده و قانون‌نویسی مبتنی بر درایت، تاثیر بسزایی در ارعاب و بازدارندگی و پیشگیری از وقوع جرم داشته است كه این امر بر كسی پوشیده نیست.قانون حامی منافع فرد و اجتماع بوده و بقای جوامع انسانی در گروی قوانینی است كه پاسخگوی نیازهای روز آحاد جامعه باشد. نوعا گوناگونی و تصویب قوانینی جدید و تغییرات و الحاقات آن در راستای فرآیند صنعتی شدن جوامع بشری بوده كه مطالبات به جا و حقه افراد را جامه عمل می‌‌پوشاند.انعطاف در شیوه قانون‌نویسی از مشخصات بارز یك قانون مناسب بوده بویژه آن كه راجع به قوانین كیفری كه با آزادی‌های فردی مرتبط است، بیشتر ظهور و نمود پیدا می‌كند.به عقیده «منتسكیو»، جامعه از 2 طریق در راه تباهی و فساد قرار می‌گیرد. نخست، قوانینی از سوی مردم رعایت نشود و دوم آن كه خود قوانین مردم را به فساد و تباهی سوق دهند كه اولی قابل درمان و دومی چاره‌ناپذیر است. تاسیساتی از قبیل تضعیف، تبدیل، تعلیق، تشدید و آزادی مشروط در راستا و محوریت فردی كردن مجازات‌ها كه از اصول مدون و پیشرفته حقوق جزاست، به وجود آمده‌اند.
بر طبق ماده 22 قانون مجازات اسلامی، دادگاه می‌تواند در صورت احراز جهات مخففه تنها مجازات‌های تعزیری یا بازدارنده را تخفیف یا تبدیل به مجازات از نوع دیگری كند كه مناسب‌تر به حال متهم باشد، جهات مخففه عبارتند از:         
1-  گذشت شاكی یا مدعی خصوصی‌
2-  اظهارات و راهنمایی‌های متهم كه در شناختن شركا و معاونان جرم یا كشف اشیایی كه از جرم تحصیل شده است، موثر باشد.     
3-  اوضاع و احوال خاصی كه متهم تحت تاثیر آنها مرتكب جرم شده است. از قبیل: رفتار و گفتار تحریك‌آمیز مجنی‌علیه یا وجود انگیزه شرافتمندانه در ارتكاب جرم.        
4-  اعلام متهم پیش از تعقیب یا اقرار او در مرحله تحقیق كه موثر در كشف جرم باشد.
5-  وضع خاص متهم یا سابقه او.    
6-  اقدام یا كوشش متهم به منظور تخفیف اثرات جرم و جبران زیان ناشی از آن.

تبصره: حق گذشت به وراث قانونی متضرر از جرم منتقل و در صورت گذشت همگی وراث تعقیب، رسیدگی و اجرای مجازات موقوف می‌شود.

آیین‌نامه كمیسیون عفو و بخشودگی‌

ماده 1  در اجرای مواد 72، 24، 126 و 182 قانون مجازات اسلامی مصوب 1370 كمیسیون عفو و بخشودگی به ریاست معاون قضایی رئیس قوه قضاییه و با حضور مدیركل امور قضایی یا نماینده او و رئیس اداره سجل كیفری و عفو و بخشودگی و رئیس سازمان زندان‌ها یا نماینده او در محل اداره عفو و بخشودگی به مناسبت‌های زیر تشكیل می‌شود.         
1- مبعث رسول اكرم (ص)‌ (27 رجب)‌       
2- ولادت حضرت قائم (عج)‌ (15شعبان)‌     
3-  عید فطر (اول ماه شوال)‌
4- عید قربان یا غدیر خم (10 یا 18 ذی‌الحجه)‌    
5- سالروز پیروزی انقلاب اسلامی (22 بهمن)‌        
6- عید نوروز یا جمهوری اسلامی (اول یا 12 فروردین)‌.     
تبصره 4 - در صورت اقتضاء ریاست قوه قضاییه می‌تواند به مناسبت‌های دیگر نیز دستور تشكیل كمیسیون را به اداره عفو و بخشودگی بدهد.
ماده 2 - پیشنهاد عفو یا تخفیف از طرف مقامات و اشخاص زیر پذیرفته می‌شود:
1- دادستان مجری حكم‌      
2- رئیس زندانی كه محكوم در آنجا زندانی است با موافقت دادیار ناظر زندان یا دادستان‌
3- محكوم علیه و خانواده وی .       
ماده 7 - درباره محكومان به اعدام به استثنای قصاص نفس چنانچه پس از صدور حكم قطعی محكوم به اعدام درخواست عفو كند، دادسرای مجری حكم یا رئیس زندان موظف به ارسال تقاضای محكوم علیه و پرونده مربوطه به اظهارنظر صریح به اداره سجل كیفری و عفو و بخشودگی هستند. كمیسیون فورا در وقت فوق‌العاده و حداكثر تا 2 ماه از تاریخ دریافت تقاضا درخصوص مورد رسیدگی و نظریه خود را اعلام می‌كند. اجرای حكم تا نتیجه وسیله رئیس اداره عفو و بخشودگی به تاخیر خواهد افتاد.         
تبصره: درباره این ماده چنانچه شرایط و موجبات تخفیف موجود باشد، كمیسیون نمی‌تواند تخفیف مجازات محكوم علیه را به حبس كمتر از 15 سال پیشنهاد كند.

مجازات‌های‌ تعزیری‌ و‌ بازدارنده‌

ماده 16 ق.م.ا (قانون مجازات اسلامی)‌         
تعزیر، تادیب یا عقوبتی است كه نوع و مقدار آن در شرع تعیین شده و به نظر حاكم واگذار شده است؛ از قبیل حبس و جزای نقدی و شلاق كه میزان شلاق باید از مقدار حد كمتر باشد.
ماده 17: مجازات بازدارنده، تادیب یا عقوبتی كه از طرف حكومت به منظور حفظ نظم و مراعات مصلحت اجتماع در قبال تخلف از مقررات و نظامات حكومتی معین می‌شود؛ از قبیل حبس، جزای نقدی، تعطیلی محل كسب، لغو پروانه و محرومیت از حقوق اجتماعی و اقامت در نقطه یا نقاط معین و منع از اقامت در نقطه یا نقاط معین و مانند آن.

تعلیق اجرای مجازات اهداف و آثار

 

با شناخت بهتر بزهكار و بزهكاری بر اساس مبانی نوین حقوق جزایی و جرم شناسی ، فلسفه مجازات نیز تغییر كلی پیدا كرده و آن را بیشتر عاملی برای اعاده نظم جامعه و تربیت و اصلاح و درمان بزهكار می دانند تا تظاهری از انتقام ارعاب یا اجرای عدالت . با تغییر فایده مجازات ، هدف از مجازات نیز لاجرم تغییر پیدا می كند و برای هدف جدید ، مجازاتهای جدید یا طرق جدید پیش بینی می شود . در مسیر این طرز تفكر و این تحول بوده است كه عدهای از علمای حقوق جزائی و جامعه شناسان به این فكر افتاده اند كه شاید بهتر باشد در پاره ای از موارد اجرای مجازات موقتا معلق بماند و این مجازات اجرا نشود مگر آنكه محكوم علیه خود را با شرایطی كه بوسیله قانون گذار و محكمه برای استفاده او از تعلیق مقرر داشته اند منطبق نسازد و در جهت خلاف آنچه كه برای او مقرر شده است گام بردارد . این تاسیس حقوقی كه آن را تعلیق اجرای مجازات می نامند از زمان تدوین قانون مجازات عمومی مصوب 1304 در حقوق جزائی ایران راه یافته است و بعد از انقلاب نیز مقنن اسلامی آن را در قانون مجازات اسلامی ذکرنموده است .که ما به دنبال بررسی این نهاد با سایر نهاد های از جمله آزادی مشروط هستیم.         
تعلیق اجرای مجازات اهداف و آثار              
بخش اول – تعریف        
تعلیق مجازات یك وسیله اغماض و ارفاقی است كه دادگاه با رعایت شرایطی به مجرم اعطا می كند اما در قانون مجازات اسلامی, تعریفی از تعلیق مجازات دیده نمی شود به طور كلی تعلیق مجازات عبارت از روش قانونی تعدیل مجازات است كه به موجب آن دادگاه با رعایت شرایطی می تواند اجرای مجازاتی را كه در دادنامه قید نموده است برای مدت معینی با هدف اصلاح و تربیت مجرم به تاخیر اندازه بنابراین تعلیق اجرای مجازات یكی از راههای قانونی اعطای فرصت به مجرم برای خودداری از ارتكاب جرم و آماده شدن برای بازگشت مجرم به زندگی عادی در جامعه است. 

قیمت فایل فقط 5,000 تومان

خرید

برچسب ها : مجازات از نوع معلق‌ یا تعلیق و عف , مجازات , معلق‌ , تعلیق و عف , مجازات از نوع معلق‌ , مجازات از نوع تعلیق و عف , مجازات از نوع معلق‌ یا تعلیق و عف , پروژه , پژوهش , مقاله , جزوه , تحقیق , دانلود پروژه , دانلود پژوهش , دانلود مقاله , دانلود جزوه , دانلود تحقیق

admin بازدید : 109 سه شنبه 24 اسفند 1395 نظرات (0)

مبنای مسئولیت متصدیان حمل و نقل هوایی درحقوق حمل و نقل هوایی بین المللی

مبنای مسئولیت متصدیان حمل و نقل هوایی درحقوق حمل و نقل هوایی بین المللیدسته: فقه و حقوق اسلامی
بازدید: 3 بار
فرمت فایل: doc
حجم فایل: 9 کیلوبایت
تعداد صفحات فایل: 10

مسئولیت مدنی عبارتست از ضرورت جبران ضررهای وارده به یک شخص مسئولیت مدنی به دو معنای عام و خاص به کار می رود مسئولیت مدنی به معنای عام « به جایی به کار می رود که شخص در برابر دیگری به سبب قانون شکنی یا پیمان شکنی و خساراتی که به او وارد کرده است

قیمت فایل فقط 2,500 تومان

خرید

مبنای مسئولیت متصدیان حمل و نقل هوایی درحقوق حمل و نقل هوایی بین المللی

 

 

تعریف مسئولیت مدنی

مسئولیت مدنی عبارتست از ضرورت جبران ضررهای وارده به یک شخص. مسئولیت مدنی به دو معنای عام و خاص به کار می رود. مسئولیت مدنی به معنای عام « به جایی به کار می رود که شخص در برابر دیگری به سبب قانون شکنی یا پیمان شکنی و خساراتی که به او وارد کرده است. پاسخگو قرار می گیرد, مسئولیت مدنی به معنای خاص در برابر مسئولیت های ناشی در نقض قرار داد یا تاخیر در اجرای آن ( مسئولیت قرار دادی) قرار می گیرد. در جایی به کار می رود که شخص به سبب ورود زیان به دیگری بدون آنکه بین آن و قرار دادی بسته شده باشد مسئول قرار بگیرد.

مبانی مسئولیت مدنی

در سیر تحول و ایجاد مسئولیت مبانی مختلفی از سوی حقوقدانان ارائه شده است.

که به ترتیب شامل مبنای تقصیر, فرض تقصیر, خطر و مبنای تضمین حق می باشند. این نظریات به ترتیب در زیر به طور مختصر توضیح داده می شود.

 

1-   مبنای تقصیر

« به موجب این مبنا تنها دلیلی که می تواند مسئولیت کسی را نسبت به جبران خسارتی توجیه کند, وجود رابطه علیت بین تقصیر او و ضرر است»[1] یعنی برای جبران خسارت باید تقصیری وجود داشته باشد, البته متضرر از تقصیر باید آنرا اثبات نماید این نظریه با گذشت زمان نارسایی های خود را نشان داد. زیرا لذا اواخر سده نوزدهم غول های اقتصادی ایجاد شدند که دیگر به شیوه سختی نمی توانستند جلوی آنها را بگیرند زیرا اثبات تقصیر این ها با توجه به ساختمان پیچیده وسایل تولیدی ممکن نبود و از نظر مالی نیز توان آن را کسی نداشت. لذا نظریه بعد ( فرض تقصیر) ایجاد شد.

در حقوق ما , مبنای مسئولیت طبق نظر مشهور, بر مبنای تقصیراست وغیر این استثنا است قانون مسئولیت مدنی مصوب 1339 در ماده یک مبنای تقصیر را ذکر می کند.

 

 

فهرست مطالب

 

تعریف مسئولیت مدنی

مبانی مسئولیت مدنی

1-   مبنای تقصیر

2-   فرض تقصیر

3-   نظریه خط ( مسئولیت مطلق)

4-   نظریه تضمین حق

مسئولیت متصدی حمل ونقل

مبنای مسئولیت در کنوانسیون های ورشو و مونترال

منابع


[1] - دکتر ناصر کاتوزیان, الزامهای خارج از قرار داد: ضمان قهری. جلد اول تهران, انتشارات دانشگاه تهران, چاپ دوم 1378, ص 183.

قیمت فایل فقط 2,500 تومان

خرید

برچسب ها : مبنای مسئولیت متصدیان حمل و نقل هوایی درحقوق حمل و نقل هوایی بین المللی , مبنای مسئولیت , متصدیان حمل و نقل هوایی , حقوق حمل و نقل هوایی بین المللی , پروژه , پژوهش , مقاله , جزوه , تحقیق , دانلود پروژه , دانلود پژوهش , دانلود مقاله , دانلود جزوه , دانلود تحقیق

admin بازدید : 33 سه شنبه 24 اسفند 1395 نظرات (0)

)استصحاب ( حكومت یقین بر شك

)استصحاب ( حكومت یقین بر شكدسته: فقه و حقوق اسلامی
بازدید: 1 بار
فرمت فایل: doc
حجم فایل: 27 کیلوبایت
تعداد صفحات فایل: 25

گـفـتـیـم كـه فـقـیـه براى استنباط حكم شرعى به منابع چهارگانه رجوع مى كند فقیه گـاهـى در رجـوع خـود موفق و كامیاب مى گردد و گاه نه یعنى گاهى (و البته غالبا) بـه صـورت یـقـینى و یا ظنى معتبر (یعنى ظنى كه شارع اعتبار آن را تاءیید كرده است ) بـه حـكم واقعى شرعى نائل میگردد

قیمت فایل فقط 4,000 تومان

خرید

(8 )

قیمت فایل فقط 4,000 تومان

خرید

برچسب ها : )استصحاب ( حكومت یقین بر شك , استصحاب , حكومت , یقین بر شك , حكومت یقین بر شك , پروژه , پژوهش , مقاله , جزوه , تحقیق , دانلود پروژه , دانلود پژوهش , دانلود مقاله , دانلود جزوه , دانلود تحقیق

admin بازدید : 25 سه شنبه 24 اسفند 1395 نظرات (0)

 


 
 

مجازات اعدام

مجازات اعدامدسته: فقه و حقوق اسلامی
بازدید: 1 بار
فرمت فایل: doc
حجم فایل: 34 کیلوبایت
تعداد صفحات فایل: 31

روز سیزدهم بهم مجلس سنا جلسه داشت و مذاكرات این جلسه از چند نظر جالب توجه و آموزنده بود تفصیل اینست كه مباحثه برای جلوگیری از تقلب در مواد مجلس نمودند به تجویز مجازات اعدام كشیده شد

قیمت فایل فقط 5,000 تومان

خرید

مجازات اعدام

 

آیا با اعدام موافقید؟

مجازات اعدام

 

نوشته: موریس گارسن

ترجمه: دكتر حسین وفا.

روز سیزدهم بهم مجلس سنا جلسه داشت و مذاكرات این جلسه از چند نظر جالب توجه و آموزنده بود. تفصیل اینست كه مباحثه برای جلوگیری از تقلب در مواد مجلس نمودند به تجویز مجازات اعدام كشیده شد و آقای دكتر راجی نیز اعلام كردند در صورتی كه پارلمان با این نظر مخالف نباشد ایشان نیز موافق و همداهند. این مسئله از لحاظ اجتماعی آموزنده و تاسف آور است كه مقامات صالح مملكت تاكنون یكصدو هفتاد و چهار نوع تقلب در مواد غذائی كشف نموده و تمهمان را تحویل مقامات قضائی دادهاند. اما بهیچ وجه جای تعجب نیست كه علیرغم مجازات تبهكاران و مقصرین تقلب در مواد غذائی كم و بیش با سرعتی كمتر یا زیادتر ادامه دارد و انسان وقتی تفصیل و كیفیت این جرائم را میشنود مانند آن سناتور محترم شائق و مایل میشود ببیند چه چیزهائی خوردش میدهند… آری جای تعجب نیست كه علیرغم مجازات تبهكاران ارتكاب جرم هم چنان ادامه داشته باشد زیرا سالهاست كه فرهنگ بشری و معرفت باوضاع و احوال اجتماعی باین نیتجه رسیده است كه جرائم و تبهكاری در یك جامعه معلول و نتیجه ثانوی یك رشته علل و عوامل جداگانه میباشد و هیچگاه مباره با معلول ثمری نخواهد داشت. و شاید مجازات اعدام هم نتواند كاری از پیش ببرد. و اما بحث در خصوص اعدام مسئله تازه ای نیست و مدتهاست كه این مبحث در علم جزا بوجود آمده است و ملل متعددی از لحاظ تئوری و یا در عمل مجازات اعدام را از بین برده اند. ولی نباید اشتباه یا سوء تفاهمی دست دهد كه مجله حقوقی با یك نظر غیرعملی و غیر اجتماعی اساساً مجازات اعدام را نفی و منع می كند. زیرا این نظر یا اصل هنوز بقوت خود باقی است كه تمام امور و مسائل اجتماعی از جمله كیفیت و كمیت مجازاتها در هر اجتماع بستگی برشد فكری و عقلی و پیشرفت و تكامل امور اقتصادی و رفاه عمومی دارد و بسیار ممكن است در یك جامعه تكامل نیافته مجازات اعدام نقش موثری داشته باشد. اصولاً مصلحت كشور و سعادت مردم ایجاب می نماید كه در بعضی جرائم كه تهدید آن متوجه موجودیت و نظام اجتماعی و یا سلامت و آسایش عمومی است مجازات اعدام وجود داشته باشد و كسی كه بخاطر هوسهای شخصی و یا حتی امرار معاش و ادامه زندگی نكبت بارش با سرنوشت ملتی یا سلامت و آسایش تعدادی كثیر از هم وطنان خود بازی كرده است رهسپار دیار عدم گردد اما در عین حال نباید فراموش كرد كه در نیمه دوم قرن بیستم بازار مجازات اعدام چندان رونقی ندارد و «علم الاجتماع» با همه نیروی تاریخی و تجربی خود آنرا نفی میكند. در مقالهزیرین برخی از مهمترین مسائل مربوط باعدام بنظر خوانندگان میرسد و هر چند نویسنده آن مجازات اعدام را بكلی رد میكند اما جالب توجه است كه در یك مورد خاص نتوانسته است از آن چشم بپوشند و اعدام را تجویز كرده است. «مجله حقوقی» «مجازا اعدام» La peine dapitale رای هیئت منصفهدادگاه جنائی «نانسی» كه متهم بقتل فجیعی را محكوم به اعدام ننموده، بار دیگر اذهان و افكار علمای حقوق را متوجه آن ساخت كه از مشروعیت مجازات اعدام امكان چشم پوشی هست. و ممكن است مجرمی را ولو پس از اثبات اتهام قتل، اعدام ننمود… اختلاف عقیده بین موافقین و مخالفین مجازات اعدام تازگی ندارد، چنانكه در سال 1830 «ویكتور تراسی – “Victor de Tracy” یكی از نمایندگان مجلس ملی فرانسه، درخواستی مبنی بر حذف مجازات اعدام از قانون مجازات فرانسه بمجلس تقدیم نمود، ولی موافقت كامل بدست نیامد، اما این قدم اول راهی بود كه شخصیتهای حقوقی بعد آنرا طی كرده و هنوز هم پیش میروند… در سال 1867 طرح دیگری در این زمینه پیشنهاد گردید كه حتی پس از تصویب مجلس سنا باهم در مجلس ملی با مخالفت مواجه شد و این بار نیز نتیجه مثبتی بدست نیامد… در فوریه سال 1888 پیشنهاد دیگری توسط یكی از نمایندگان مجلس شورا بنام «فرمول “Fremault” تقدیم گردید و با وجود 92 رای موافق مردود شد. و بالاخره در سال 1905 مهردار سلطنتی جهت حذف این مجازات پیشنهادی بمجلس برد و بازهم با مخالفت سنا روبرو گردید و با النتیجه مجازات اعدام همچنان در قانون مجازات فرانسه باقی ماند…ولی ناگفته نماند كه اجرای آن بندرت دیده شده است. اغلب بر اثر هیجان و ناراحتی كه بعد از وقوع یك جنایت فجیع در جامعه ای پیرا میشود، افكار و عقاید عمومی خواه و ناخواه یكصدا طالب «اعدام» و یا بهتر بگوئیم یك «مرگ» میشوند. پیروی از این اصل كه دوای درد حاصله از جنایتی را باید در یك اعدام فوری جستجو كرد كاملا بی احتیاطی بوده و چنین بنظر می رسد كه بجای تجویز انتقام فوری، بمنظور فرونشاندن خشم جامعه باید بیشتر به اثرات حاصله از مجازات اعدام و مشروع بودن آن از نقطه نظر اخلاقی، حقوقی و انتفاع واقعی جامعه، توجه نمود… هر یك از موافقین و مخالفین این موضوع دلائلی دارد كه بكمك آن میخواهند عقیده خود را اثبات كنند بیشتر حقوق دانان موافق اعدام دلایل مثبته خود را در «اصول انسانیت و نوع دوستی» رقت قلب و ادراك و احساسات مردم» و امثال آن مجسم میسازند، و برخی دیگر بدون آنكه توجه داشته باشند پایه استدلال خود را بر روی «حس انتقام و حق انتقام» میگذارند… حل این مشكل احتیاج به مطالعه و دقت بیشتری داشته و لازم است دلایل طرقین را بدقت مورد بررسی قرار داد تا شاید بتوان بعد از آن خود را در صف موافقین و یا مخالفین «اعدام» درآورد… قبل از همه موضوع مشروع بودن مجازات جلب نظر میكند، اساس این مشروعیت كه بعقیده «ژان ژاك روسو J.J. Rousseau. و «بكاریا. Beccaria از یك «قرارداد اجتماعی» سرچشمه گرفته است در دنیای كنونی چندان خالی از ابهام نیست. و تعمیم این استدلال از برای مشروعیت مجازات اعدام با در نظر گرفتن تمام جهات و عوامل اجتماعی و انگیزههای امروزی بشری، تا حدودی واهی وخیالی بنظر میرسد. عدهای را هنوز عقیده بر این است كه حق اعدام كردن مجرمین را میتوان به یك حالت دفاع مشروع تشبیه نمود اما این طرذ استدلال نیز خالی از نقص نمی باشد. چه، حق استفاده از حالت دفاع مشروع مستلزم وجود شرایط خاصی است كه از آن جمله «اعمال دفاعیست فوری و آنی در مقابل حمله و خطری قریب الوقوع» و حال آنكه در مورد اجرای مجازات اعدام «خطر و حمله قریب الوقوع» نه از برای قضات محكمه متصور است و نه از برای افراد اجتماع و اغلب مشاهده میگردد كه رای نهائی محكمه درباره مجرمی مدتها پس از ارتكاب جرم كه گاهی ماهها طول میكشد و در این مدت مجرم نیز اغلب در زندان بسر می برده است صادر میگردد. و البته در این حالت مدت مجرم نیز اغلب در زندان بسر میبرده است صادر میگردد. و البته در این حالت فرض دفاع فوری و مشروع در مقابل یك حمله قریب الوقوع كاملا بیمورد خواهد بود… از طرف دیگر مجازات اعدام» را از دریچه چشم بنتام نیز Bentham كه مشروع بودن مجازاتها را ناشی از فایده و انتفاع اجتماعی آنها میداند و این فایده براساس «ضرورت» قرار گرفته است، میتوان مطالعه كرد. از عقیده بنتام بر میاید كه همواره برای اعمال مجازات در جامعه باید «وجوب ولزوم» آن را در نظر داشت باالنتیجه باید گفت «مجازاتی مشروع است كه لازم و ضروری باشد» و اگر ما این لغت را بمعنای حقیقی خود یعنی “Est necessaire ce qui est absolument indispensable” معنی كنیم، چنین مستفاد میگردد: مادامیكه «ضرورت حتمی» مجازاتی حس نشود، اجرای آن بیشتر جنبه انتقام وزورگویی داشته و دیگر صورت حق و عدالت را بخود نخواهد گرفت…! گوئی نویسندگان قانون 1810 فرانسه از عقاید بنتام پیروی كرده و بدین موضوع پی برده اند. چنانكه، در قسمتی از بیان دلایل اینطور نوشتهاند: «بدون ضرورت مجازات اعدام مشروع نخواهد بود، و اگر ضرورت آن تشخیص داده شد، مشروعیت آن غیرقابل بحث و انكار است» پس از این مقدمه هرگاه بدلائلی كه لزوم و ضرورت مجازاتها را در اجتماع ثابت مینماید نتیجتا مشروعیت مجازات از آن استنتاج ضرورت مجازاتها را در اجتماع ثابت مینماید نتیجتاً مشروعیت مجازات از آن استنتاج میشود نظر – بیفكنیم… هر یك از موضوعات ذیل را در خور بحث و مطالعه خواهیم دید 1- اصل شخص بودن مجازاتها. 2- اصل قابل تقسیم بودن مجازاتها. 3-اصل تساوی مجازاتها 4-حالت و خاصیت طرد كننده (موقتی یا دائمی) مجازاتها 5- خاصیت اصلاح كننده مجازاتها 6- مجازات یاد دارای نتیجه اخلاقی و آموزنده باشد شخصی بودن: … فقط مجرم است كه مجازات میشود… این موضوع از هر لحاظ شایان توجه بوده و مجازاتهای دسته جمعی را كه اخیراً مورد عمل قرار گرفته است و نتیجه آن به مجازات رسیدن اشخاص دسته جمعی را كه اخیراً مورد عمل قرار گرفته است و نتیجه آن به مجازات رسیدن اشخاص بیگناه میباشد، منع مینماید… قابل تقسیم بودن: مجازات باید دارای مراحل و درجات مختلف باشد تا بتوان نسبت بمسئولیت هر مجرم آنرا تطبیق داد...! تساوی… مجازات باید یكسان بوده دارای یك حالت همانندی و تماثل در مقابل همه افراد جامعه باشد… ضمناً برای هر جرم معین مجازات معین تعیین شود…! مجازات باید دارای خاصیت حذف كننده و مطد كننده باشد، بدینمعنی كه گاهی برای مدتی معین بطور موقتی (در صورتیكه جرم ارتكابی زیاد مهم نباشد) و گاهی برای (در صورتیكه مجرم غیر قابل اصلاح تشخیص داده شود) مجرم را از اجتماع طرد و اخراج نماید تا همان شخص مجدداً موجب اضرار و اخلال جامعه نگردد… اشكال كار وقتی بظهور میرسد كه مجازات را از نقطه نظر «اخلاقی» مورد بحث قرار میدهیم: چه، بعقیده برخی از دانشمندان حقوق مجازات كفاره گناه و پشیمانی حاصل از جرم است، كه نتیجه حاصل از آنرا باید اینطور تعبیر نمود: «مجازات وسیله و موجبی است از برای اصلاح فرد و جامعه» حال. این سئوال پیش میاید، آیا تا چه درجه و میزانی قضاوت و صدور حكم بر مجرمیت و محكومیت یك فرد، خواهد توانست اخلاق و رفتار او را تهذیب نمود و روح خیر خواهی و نیك اندیشی را در نهاد او تقویت نماید…؟ متاسفانه باید گفت كه تأثر و تأسف واقعی یك فرد تبهكار معمولاً ناشی از اینست كه چرا بزه او كشف شده است؟ اما بدون شك مجازات حس پشیمانی را در مجرم بوجود میآورد، و سبب ندامت او میشود، ولی فایده عملی آن كمتر محسوس میگردد. بالاخره، مجازات باید دارای خاصیت آموزنده بوده و سبب عبرت دیگران باشد، بدین معنی كه مجازات باید از طرفی ایجاد خوف و ترسی نماید كه خود بخود مانع ارتكاب جرم گردد، از طرف دیگر تبلیغاتی كه درباره نحوهاجرای مجازات در جامعه بوجود میآید اشخاصی را كه خیال ارتكاب عمل خلاف قانونی را دارند متوجه عواقب كار ساخته و جرات ارتكاب را از آنها سلب نماید… اگر به قوانین جوامع نیمه متنمدن كه هنوز اصل قصاص (خون را باید با خون شست) در آنها حكفرماست نظری بیفكنیم بخوبی ملاحظه میشود كه علمای قوم هیچگونه توجهی به اصول فوق كه برای ابداع و ایجاد هر مجازات از جامعه ضروری است ندارند و تنها اصل «قصاص» را قبول نموده اند «حس انتقام» است كه افكار آنان را از برای پذیرفتن مجازات آماده میكند و منشاء وجودی آن قرار میگیرد. پس از بررسی مراتب مذكور باید دید مجازات اعدام «ضرورت» است یا خیر؟ بعبارت الاخری آیا مجازات اعدام است كه تنها راه ایجاد نظم و استفاده اجتماعی محسوب میگردد؟ در روزگار پیشین، تقریباً تمام ممالك دنیا به این سئوال جواب مثبت داده اند… ووجود مجازات اعدام را «ضرورتی» بنفع اجتماعی میدانستند… اما سیر تكاملی تمدن و اجتماعات بشری، چنین نشان میدهد كه اغلب ممالك دنیا مجازات اعدام را ضرورت تشخیص نداده و اجرای آن را یا بكلی از بین برده و یا در مواردی كاملاً استثنائی و نادر تجویز كردهاند…! مثلاً مجازات سرقت در قدیم اعدام بود و قانون جزای 1810 نیز آنرا قبول میكرد. و حتی جرائم دیگری نیز كه اهمیتشان در بعضی موارد باندازه سرقت هم نبود با اعدام مجازات میشدند…و لی كم كم اجرای این مجازاتها صورت وحشیانه و غیر عادلانه خود را نمایان نمود، زیرا «ضرورت» كه یكی از عناصر و عوامل اصلی تجویز این مجازات بود، غیر عقلائی بنظر میرسید… اكنون جای سئوال است… كه آیا اولا این «ضرورت» نسبت به مجازات اعدام كه هنوز در بعضی موارد اعمال میگردد وجود دارد. ثانیاً مجازات اعدام آنطوریكه منظور حقوق دانان است بآن درجه ارعاب كننده و آموزنده هستن كه ابقای آنرا ایجاب نماید؟ 

قیمت فایل فقط 5,000 تومان

خرید

برچسب ها : مجازات اعدام , مجازات اعدام , پروژه , پژوهش , مقاله , جزوه , تحقیق , دانلود پروژه , دانلود پژوهش , دانلود مقاله , دانلود جزوه , دانلود تحقیق

admin بازدید : 55 سه شنبه 24 اسفند 1395 نظرات (0)

خانواده از دید حقوقی

خانواده از دید حقوقیدسته: فقه و حقوق اسلامی
بازدید: 1 بار
فرمت فایل: doc
حجم فایل: 89 کیلوبایت
تعداد صفحات فایل: 46

كلمةfamily یا خانواده مشتق از یك كلمة لاتین یعنی familia است از نظر ترمینولوژی اولین بار به این كلمه در گیاه‌شناسی و سپس جانورشناسی بكار رفت و سرانجام به خانواده انسانی اطلاق گردید

قیمت فایل فقط 7,000 تومان

خرید

خانواده از دید حقوقی

 

تعریف خانواده

قبل از تعریف خانواده به ریشه لغوی این واژه می‌پردازیم. كلمةfamily یا خانواده مشتق از یك كلمة لاتین یعنی familia است. از نظر ترمینولوژی اولین بار به این كلمه در گیاه‌شناسی و سپس جانورشناسی بكار رفت و سرانجام به خانواده انسانی اطلاق گردید.كلمه معادل آن در زبان یونانی oikonomia است كه كلمة Economic یعنی اقتصادیات از آن مشتق شده‌است. این مسئله نشان می‌دهد به زعم پیشینیان خانواده قبل از هرچیز یك سازمان اقتصادی است. (جامعه‌شناسی ساموئل‌كینگ ج 2 ص146).

تعاریف متعددی از جانب اندشمندان از خانواده مطرح شده‌است. اما در كل می‌توان تعریف نسبتاً جامعی بدین قرار از خانواده ارائه داد.« خانواده گروهی خاص، اجتماعی و متضمن قرارداد و دارای روابط خاص نسبی از طریق همخونی یا سببی از طریق زناشوئی و فرزندپذیری و دارای فرهنگ‌ جزئی و بالنسبه خاص و دارای استمراری ویژه است كه از گروه‌های تصادفی و اتفاقی جدا است.  (جزوء دست‌نویس ساروخانی15/8/64)

درواقع با پیوندهای خاص سببی یا نسبی افراد خانواده نسبتهای گوناگون مانند زن، شوهر، مادر، پدر، پسر، برادر، خواهر به یكدیگر پیدا می‌كنند. و به دلیل ارتباط دائم و متقابلی كه میان این اعضاء برقرار می‌گردد، فرهنگ مشتركی نیز میان آنان پدیدار می‌شود و ویژگی‌های مشتركی آنان را به یكدیگر پیوند می‌دهد و مانند آنچه اخلاف یك نیای مشترك را به یكدیگر پیوند می‌دهد همانطور كه گفته شد به جزء پیوندهای مهم خونی یا زناشوئی پیوند‌های دیگری نیز ممكن است در خانواده و پس از تشكیل آن بوجود آید. این پیوندها می‌تواند از طریق فرزندپذیری حاصل شود. مثلاً هنگامی كه فرزند دیگری به خانه آورده می‌‌شود این فرزند صاحب حقوقی خاص می‌گردد و جزئی از اعضاء خانواده محسوب می‌شود. مثلاً مشمول حق ارثی كه دیگر اعضاء خانواده از یكدیگر دارند می‌شود در تعاریفی كه مردم‌شناسان از خانواده ارائه كرده‌اند علاوه بر تعریف خانواده بر مبنای فضای مشترك زندگی و روابط جنسی و كانونی برای پرورش فرزندان و تربیت فرهنگی و‌ گاه آموزش شغلی كودكان به نكته دیگری نیز اشاره كرده‌اند و آن اقتصاد مشترك و وابستگی افراد به درآمد خانواده است. این خصوصیت نباید تعریف خانواده و خانوار را در تصور ما یكسان گرداند.

زیرا« خانوار نیز مانند خانواده متضمن وحدت مكان است اما برخلاف خانواده در خانوار آنچه را مهم نیست روابط نسبی و سببی یا فرهنگ مشترك است و آنچه مهم تلقی می‌شود مشاركت اقتصادی و وحدت فضایی است. خانوار می‌تواند حتی شامل یك نفر هم باشد.

همچنین بزرگانی چون ارسطو و افلاطون نیز به تعریف خانواده پرداخته‌اند. ارسطو ازدواج را اتحاد بین كسانی می‌داد كه بدون یكدیگر نمی‌توانند زندگی كنند و راه بقای انسان را نتیجه این اتحاد می‌داند. اتحاد كه نه از روی اراده و هدف آزاد بلكه چون دیگر حیوانات و گیاهان از روی میل طبیعی است( جزوء شماره 20 دانشگاه شیراز ص12 وص20)

هرچند ارسطو تعریف خانواده را به صورتی ناقص ارائه داده‌است و صرفاً میل جنسی دو جنس را مد نظر قرارداده و تأثیرات اجتماعی و فرهنگی در شكل‌گیری‌ نهاد خانواده را از نظر دور داشته‌است، نسبت به تعریف افلاطون تعریف عقلانی‌تری را عنوان كرده‌است افلاطون خانواده در مدینه فاضله خود را به شكلی بسیار آرمانی تصویر می‌كند افلاطون این نوع خانواده را زمینه‌ای برای استفاده همگان از استعدادها و توانائیهای خود می‌داند زیرا در مدینه فاضله افلاطون« چگونگی ارتباط پدران و فرزندان نقشی نمی‌تواند داشته باشد زیرا نه فرزند والدین خود را می‌‌شناسد نه والدین فرزندان را. باروری در این جامعه در زمان و مكان معین و طی جشنی كه همه ساله برپا می‌شود صورت می‌گیرد همه كودكان پس از تولد از پدر و مادر خود جدا شده و تحت مراقبت افراد خیر رشد می‌كنند.»(خانواده وجامعه ویلیام جی‌گود
‌ص15).

 البته تعاریفی كه در رابطه با خانواده وجود دارد از فرهنگی به فرهنگ دیگر متفاوت می‌گردد زیرا اساس ساختار خانواده در فرهنگ های متفاوت شكل های مختلفی به خود می گیرد از این رو تعریف خانواده برای فردی كه در یك كشور صنعتی زندگی می كند با تعریف خانواده برای فردی كه در یك كشور در حال توسعه به سر می برد تفاوت زیادی دارد.

و این تفاوت در خصوص روابط زن و شوهر ،پدر و مادر و مسئولیت پذیری آنان نسبت به كودكان نیز مصداق دارد . چنانچه آنتونی گیدنز میگوید خانواده گروهی از افرادی است كه با ارتباطات خویشاوندی مستقیماً پیوند یافته اند و اعضای بزرگسالان آن مسئولیت مراقبت از كودكان را بر عهده دارند (جامعه‌شناسی، ترجمه منوچهر صنوبری تهران نشر نی 1376 ص‌424)

با توجه به ساختار جامعه ایرانی و نقشها و كاركردهای مختلف خانواده می توان تعریف ذیل را ارائه داد :

خانواده نخستین هسته زندگی اجتماعی انسان است كه بنیان آن صرفاً قرار داد اجتماعی نیست بلكه مبتنی بر نیاز های فطری و برخاسته از عمق روح انسان است نیاز به سكونت و آرامش روحی بین دو جنس مخالف از طریق عقد و قرار دادی خاص ، نخستین حلقه زندگی اجتماعی را شكل می دهد و وظایف و نقشهای ویژه ای را برای  طرفین به ارمغان می آورد این هسته اجتماعی با هسته مشابه مربوط به خود) والدین و فرزندان و دیگر اقوام نسبی و سببی) پیوندی انسانی ،عاطفی و حقوقی دارد طبق تعریف فوق خانوده دارای ویژگیهای زیر است :

1ـ بر اساس یك نیاز فطری نه صرفاً جنسی تشكیل می شود .

2ـ تشكیل آن نیازمند عقد و قرارداد اجتماعی خاص است .

3ـ بین دو جنس مخالف (زن و مرد ) بوجود می آید .

4ـ برای طرفین این قرارداد وظایف و نقشهای خاص ثابت است .

5ـ بین این هسته اجتماعی و دیگر هسته ها و اعضای خاص واسطه ویژه‌ای وجود دارد و یك هسته مربوط به زندگی زناشویی در درون این شبكه خویشاوندی دارای جایگاه و نقش خاصی است .

 

  • ·        چرا خانواده یك نهاد اجتماعی است؟

همانطور كه در بخش تعریف خانواده اشاره شد خانواده مجموعه‌ای از پیوندهاست كه عده‌ای از افراد را به یكدیگر بر اثر قرابت نسبی و سپس از لحاظ اجتماعی، عاطفی و اقتصادی پیوند می‌دهد آنچه در این بخش بدان تأكید می‌گردد وجه اجتماعی زندگی خانوادگی است به گفته اشتراوس ( ناصحی جزو جامعه‌شناسی خانواده سال 55-54)( آنچه كه به خویشاوندی جنبه اجتماعی می‌دهد ارتباط آن با طبیعت نیست بلكه كوششی است كه برای جداشدن از طبیعت می‌كند.) درواقع مشروعیت و اقتداری كه به خانواده داده می‌شود و نظام خویشاوندی و خانوادگی را به رسمیت می‌شناسد مستقیماً از جامعه نشأت می‌گیرد به عبارتی به غیر از جنبه‌های زیستی و روانی كه در تشكیل خانواده سهم دارند. از دیدگاه اجتماعی خانواده خویشاوندی در سطح وسیع‌تر آن متضمن قراردادی اجتماعی است كه به پیوندهای خویشاوندی و خانوادگی معنای خاص می‌بخشد و آن را تعریف می‌كند. خانواده نهادی اجتماعی است همچون دیگر ساخت‌های اجتماعی كه از مجموعه‌ای از روابط و پیوندها و فعل و انفعالات متقابل میان اعضاء تشكیل شده‌است. كنت در تكامل و پویش و شكل‌گیری نهادهای اجتماعی مراحل سه‌گانه ای را مدنظر قرار می‌دهد كه از خانواده شروع می‌شود و به دولت و سرانجام به نوع انسان می‌رسد. بدین ترتیب كنت[1] خانواده را نه تنها اولین واحد اجتماعی بلكه گونه‌ی مسلط نهاد اجتماعی اولین مرحله تكامل تاریخی می‌داند.( جزوء شماره21 شیراز ص 22) از جنبه‌های دیگر می‌توان اجتماعی‌‌بودن خانواده را مورد بررسی قرار داد. اگر خانواده تنها جنبه‌ای زیستی و غریزی داشت مطمئناً بایستی در تمام جوامع به یك شكل ظهور می‌كرد در حالی كه شكل و نوع خانواده و تعریف روابط موجود در آن بطور مستقیم از جانب جامعه مشخص می‌شود. تفاوت‌های زیادی كه در الگوی خانواده و ازدواج در میان فرهنگ‌های گوناگون و در زمانهای مختلف وجود دارد می‌تواند مؤید این مطلب باشد. بطور مثال قبل از دوران صنعتی‌شدن شكل مسلط خانواده در جوامع خانواده گسترده بود كه پس از انقلاب صنعتی در پی تأثیرپذیری از صنعت و زندگی شهری و الزاماتی كه این نوع از زندگی خود به عرصه خانوادگی می‌آورد به شكل خانواده هسته‌ای تبدیل می‌شود. یا بطور مثال می‌توان از اشكال عمده خانواده كه لارنس استون( استون 1977) از دهه 1500 تا دهه 1800 برمی‌شمرد و آنرا مهمترین تحول در اشكال خانواد  غربی می‌دانست نام برد. كه شامل خانواده دودمانی باز خانواده پدرسالار، پدرسالار محدود و در پی آن خانواده هسته‌‌ای محدود می گردد. گروه‌های كلان مانند كلانهای تسو كه گروه‌های خویشاوندی بزرگ، با عقاید مذهبی و اعتقادی گوناگون را تشكیل می‌داند و با آنچه ما امروزه از آن به عنوان خانواده نام می‌بریم به كلی متفاوت هستند. بطوركلی انتظارات و تكالیف و حقوقی كه در دورانهای گوناگون میان همسران و فرزندان مشخص می‌گردد بطور كامل متأثر از الگوهای فرهنگ جامعه كل است پس می‌توان خانواده را اساساً نهادی اجتماعی یعنی نهادی كه از طرف جامعه رسمیت می‌یابد و روابط متقابل اشخاص در آن را مشخص می‌كند تعریف كرد.

 


[1]- Augoust Compte  اگوست كنت فیلسوف و جامعه شناس فرانسوی قرن نوزدهم 

قیمت فایل فقط 7,000 تومان

خرید

برچسب ها : خانواده از دید حقوقی , خانواده , دید حقوقی , خانواده از دید حقوقی , پروژه , پژوهش , مقاله , جزوه , تحقیق , دانلود پروژه , دانلود پژوهش , دانلود مقاله , دانلود جزوه , دانلود تحقیق

admin بازدید : 79 سه شنبه 24 اسفند 1395 نظرات (0)

مبنا و هدف حقوق

مبنا و هدف حقوقدسته: فقه و حقوق اسلامی
بازدید: 1 بار
فرمت فایل: doc
حجم فایل: 15 کیلوبایت
تعداد صفحات فایل: 22

درباره مبنا و هدف قواعد حقوق اختلاف بسیار است چندان كه می توان گفت تا كنون در هیچ یك از مسائل اجتماعی بدین پایه بحث و گفتگو نشده است كاوش در این باره كه حقوق بر چه مبنایی استوار است و هدف از قواعد آن چیست پیشینه ای درخشان دارد و از زمان حكیمان یونان تا كنون اندیشه هزاران نویسنده و متفكر و دانشمند را به خود مشغول داشته است

قیمت فایل فقط 4,000 تومان

خرید

مبنا و هدف حقوق


درباره مبنا و هدف قواعد حقوق اختلاف بسیار است, چندان كه می توان گفت تا كنون در هیچ یك از مسائل اجتماعی بدین پایه بحث و گفتگو نشده است. كاوش در این باره كه حقوق بر چه مبنایی استوار است و هدف از قواعد آن چیست, پیشینه ای درخشان دارد و از زمان حكیمان یونان تا كنون اندیشه هزاران نویسنده و متفكر و دانشمند را به خود مشغول داشته است.

 

این اختلاف را اسباب گوناگون دامن می‌زند؛ چنان كه پیروان مذاهب و دانشمندانی كه فكر ایجاد حقوق جهانی را در سر می‌پرورانند سهم بسزایی در این راه دارند, ولی, رابطه اصلی همه گفتگوها را باید در این دو نكته جستجو  و خلاصه كرد:

 

1-تاریخ زندگی بشر ستمهایی را كه حكمرانان زورگو بر مردم روا داشته اند هیچ گاه از یاد نمی برد. قربانیان این جنایات همیشه در پی آن بوده اند تا چاره ای برای این درد بیابند و به وسیله ای از خودكامگی فرمانروایان بكاهند. احترام به حقوق فطری یكی از این وسایل است: گروهی از خردمندان كوشیده اند تا با طرح این فكر كه << قواعدی برتر از اراده حاكم نیز وجود دارد و حقوق باید از آن قواعد عالی و طبیعی پیروی كند>> مانعی در راه تجاوز حكومت ایجاد كنند و قیام و مقاومت مردم را در برابر بی‌عدالتیها موجه سازند.

 

از سوی دیگر, طرفداران حكومت نیز بیكار ننشسته‌اند و در برابر پیروان حقوق فطری این فكر را پرورده‌اند كه مبنای اصلی حقوق اقتدار دولت است و حاكم نماینده خداوند و مامور اجرای فرمانهای اوست.

 

2-انسان موجودی است مستقل و با خواستها و نیازهای ویژه خود, شخصیتی ممتاز از دیگران دارد. ولی, زندگی همین فرد مستقل چنان به سرنوشت دیگران آمیخته است كه گویی پاره ای از اجتماع است و هیچ وجود مستقلی در برابر آن ندارد. زندگی فردی و اجتماعی انسان دو چهره گوناگون از حقیقت زندگی اوست و مهمترین مساله درباره هدف حقوق این است كه چگونه باید            ضرورتهای این دو زندگی را با هم جمع كرد و مقصود نهایی از قواعد حقوق تامین كدام یك از آنهاست؟

 

از همین جاست كه دو مكتب اصلی تمام مسائل حقوقی و اقتصادی را تحت تاثیر قرار داده است: بعضی طرفدار اصالت فرد و تامین آزادی او شده اند و بعضی دیگر منافع جامعه و ضرورتهای زندگی مشترك را بر حقوق فردی برتری داده‌اند.

 

بدیهی ترین مفهومی كه همه از حقوق و قانون دارند این است كه قواعد آن بر اشخاص تحمیل می‌شود و ایجاد الزام می‌كند. پس این پرسش در ذهن هر اندیشمند طرح می‌شود كه چرا باید از قانون اطاعت كرد؟ چه نیرویی پشتیبان آن است و چه جاذبه‌ای ما را به اجرای قواعد آن وادار می‌سازد؟ این نیرو و جاذبه پنهانی را <<مبنای حقوق>> می نامند.

 

گفته شد كه انسان موجودی اجتماعی است و برای نگاهداری اجتماع خود لازم دیده است كه قواعدی بر روابط اشخاص حكومت كند. پس, از لحاظ تاریخی, مفهوم حقوق با دولت (به معنی عام) ارتباط نزدیك دارد و هدف اصلی آن ایجاد نظمی است كه این همزیستی را تامین كند. ولی, با از بین رفتن حكومتهای خودكامه, این بحث به میان آمده است, كه آیا نقش حقوق تنها نگاهداری اجتماع و تضمین بقای حكومت است, یا باید بر پایه عدالت و انصاف باشد و برای هركس حق و تكلیفی را شناسد كه شایسته و سزاوار است؟

 

به این پرسش دو پاسخ گوناگون داده شده است:

 

1-مبنای اصلی حقوق عدالت است: بدین ترتیب, هم قانونگذار باید از قواعد عدالت پیروی كند و هم پیروان قانون در صورتی ناگزیر از اجرای آنند كه دستورهای حكومت را عادلانه بیابند. بر پایه این نظر, قاعده‌ای كه با مبنای اصلی خود (عدالت) در تعارض است, فقط صورت قانون را دارد و اگر به ظاهر نیز اشخاص ملزم به اطاعت از آن شوند, در وجدان خویش تكلیفی در این باب ندارند. لزوم احترام به اصول حقوقی ناشی از اراده حكومت نیست؛ به خاطر آن است كه انسان به حكم فطرت خویش خواهان دادگستری است و به اصولی كه این هدف را تامین كند احترام می‌گذارد.

 

به طور خلاصه, قاعده‌ای به عنوان ((حقوق)) قابل احترام است كه علاوه بر تامین آسایش و نظم عمومی, حافظ عدالت نیز باشد.

 

2-مبنای حقوق قدرت حكومت است نه عدالت: قاعده حقوقی، خود به خود و به دلیل پشتیبانی دولت، همیشه محترم است، خواه هدف آن حفظ نظم یا اجرای اصول عدالت باشد. پس هیچ كس نمی‌تواند به بهانه بی‌عدالتی از اجرای قاعده حقوقی سر باز زند یا در برابر آن مقاومت كند.

 

در این پاسخ, به حقایق مادی و خارجی بیش از آرمانهای حقوقی توجه می‌شود. گویندگان آن بی‌هیچ پیرایه‌ای اعلام می‌كنند كه آنچه حقیقت دارد این است كه طبقه حاكم سایرین را وادار به اجرای قواعد حقوق می‌كند و این گروه نیز ناگزیر از رعایت آن هستند.

 

آنان كه عدالت را مبنای حقوق می‌شمرند, معتقد به وجود قواعدی والا و طبیعی هستند كه برتر از اراده حكومت است و دولتها وظیفه دارند كه آن قواعد را به دست آورند و حمایت كنند. ولی, طرفداران نظر اخیر حقوق را ناپایدار و ناشی از وضع حكومت و سیر تاریخی هر جامعه می‌دانند به همین مناسبت, نظر گروه نخست را ((مكتب حقوق فطری یا طبیعی)) و نظر دیگر را ((مكتب تحققی)) می‌نامند.

 

ماهیت نظام حقوقی

 

رومیان حقوق را هنر دادگری می‌دانستند و پیروان مكتب تحققی آن را در شمار سایر علوم آورده‌اند. در میان نویسندگان كنونی نیز اختلاف است كه آیا حقوق را باید در زمره هنرها آورد یا در شمار علوم؟

 

درباره معنی درست علم و هنر و تفاوت این دو گفتگو بسیار است: مرسوم است كه گویند، علم شناسایی اصولی و منظم قواعدی است كه برطبق آنها حوادث جهانی كه در آن به سر می‌بریم رخ می‌دهد.

 

دانشمندان رویدادها را چنان كه در خارج هست, در نظر می‌گیرد و در پی استنباط قوانین حاكم بر پدیده‌ها و تشخیص رابطه علیت بین آنهاست؛ در حالی كه در نظام هنری برای رسیدن به هدف خاص تلاش می‌شود و بر پایه ابداع فكر بشر و شوق رسیدن به كمال مطلوب استوار است. هنرمند تاثر خود را از عالم خارج را مبنای كاوش قرار می‌دهد و تنها به دسته‌بندی حوادث خارجی قناعت نمی‌كند.

 

به نظر پیروان مكتب تحققی اجتماعی, وظیفه حقوق عبارت از كشف و مطالعه قواعدی است كه برگروههای انسانی حكومت دارد: یعنی حقوق علم محض است و موضوع آن بررسی حوادث اجتماعی و سیر تاریخی آنها و كشف قواعد حاكم بر رویدادهای اجتماعی است. ولی, چنان كه در مبنای حقوق دیدیم, باید انصاف داد كه در ایجاد قواعد حقوقی تنها مشاهده و تجزیه و تحلیل امور اجتماعی دخالت ندارد و دولت در هنر حكومت كردن و وضع قانون از شوق رسیدن به هدفها و آرمان خاص نیز الهام می‌گیرد.

 

وانگهی, این نكته مسلم است كه قانون نمی‌تواند حكم تمام وقایعی را كه در اجتماع رخ می‌دهد پیش‌بینی كند و خواه و ناخواه, دانشمندان حقوق و دادرسان باید قانون را تفسیر كنند و قواعد كلی را بر مصداقهای آن منطبق سازند, و در این راه بی‌تردید از آنچه موافق عدالت می‌بینند پیروی خواهند كرد و عقاید اخلاقی و مذهبی ایشان در ساختن و پرداختن احكامی كه به دست می‌آورند تاثیر فراوان دارد.

 

پس, بر مبنای تعریفی كه از علم و هنر شد, باید گفت نظام حقوقی هر دو جنبه را داراست. زیرا در ایجاد قواعد آن از حوادث اجتماعی و آرمانهای اخلاقی هر دو استفاده می‌شود: از طرفی باید نیازمندیهای اجتماع را با مشاهده وقایع خارجی تشخیص داد و به روش سایر علوم رابطه علیت بین حوادث را دریافت. از سوی دیگر, بایستی در پی بهترین قواعد بود و از میان مقرارت به دست آمده آن را برگزید كه با نیازمندیهای اجتماعی سازگارتر باشد. به گفته ژنی, حقوق هنری است كه بر مبنای علم استوار شده: بدین تعبیر كه هنر در گزینش نهایی به كار می‌رود، ولی قواعد به شیوه علمی به دست می‌آید.

قیمت فایل فقط 4,000 تومان

خرید

برچسب ها : مبنا و هدف حقوق , مبنا , هدف , حقوق , مبنا و هدف , مبنا و هدف حقوق , پروژه , پژوهش , مقاله , جزوه , تحقیق , دانلود پروژه , دانلود پژوهش , دانلود مقاله , دانلود جزوه , دانلود تحقیق

admin بازدید : 80 سه شنبه 24 اسفند 1395 نظرات (0)

انواع حقوق مدنی

انواع حقوق مدنیدسته: فقه و حقوق اسلامی
بازدید: 1 بار
فرمت فایل: doc
حجم فایل: 103 کیلوبایت
تعداد صفحات فایل: 115

ق یعنی سلطه، اقتدار اختیار حق عبارتست از سلطه و اقتداری كه قانون هر كشور به افرادی می دهد و بوسیله آن می توانند بهتر و با قاعده و صحیح زندگی كنند

قیمت فایل فقط 11,500 تومان

خرید

انواع حقوق مدنی

 

حق : حق یعنی سلطه، اقتدار اختیار- حق عبارتست از سلطه و اقتداری كه قانون هر كشور به افرادی می دهد و بوسیله آن می توانند بهتر و با قاعده و صحیح زندگی كنند.

حق به دو نوع تقسیم می شود. 1- حق مالی 2- حق غیرمالی

حق مالی و حق غیرمالی سه تفاوت با هم دارند. 1- حق مالی قابل تقویم و ارزیابی به پول است. مثال من مالك این میز هستم. یعنی حق مالكیت بر این میز چند است. حق مالكیت یك حق مالی است و قابل تقویم به پول ولی حق غیرمالی قابل تقویم و ارزیابی به پول نیست مثل حق زوجیت، حق ابوت، بنوت، ولایت.

3- حق مالی اصولا قابل و نقل و انتقال است . ولی حق غیرمالی به هیچ وجه قابل نقل و انتقال نیست. بود از نقل و انتقال عرفاً مترادف می باشند ولی با هم تفاوت دارند. نقل عبارت است از انتقال ارادی مثلاً بوسیله عقد. ولی انتقال عبارت است از منتقل شدن قهری بر اثر ارث.

استثنائاً حق مالی قابل نقل و انتقال نیست. مثلا حق شفعه یك حق مالی است. ولی قابل نقل نیست شفیع كه صاحب حق شفعه است نمیتواند حق خود را به دیگران منتقل كند ولی قابل انتقال است و به وراث میرسد(م823)0

اصولا خیارات یك حق مالی هستند. خیارات در نكاح غیرمالی هستند. یك خیار هست كه قابل انتقال نیست و با مرگ صاحب آن از بین می رود. مانند خیارشرط برای ثالث با فوت ثالث به وراث منتقل نمی شود م 447- (خیار شرط قابل نقل نیست)

ولی حق غیرمالی به هیچ وجه نه قابل نقل به دیگران است و نه قابل انتقال و چسبیده به شخصیت.

3- حق مالی قابل اسقاط است یعنی صاحب حق فقط به اراده ی خودش می تواند حق خود را از بین ببرد. ولی حق غیرمالی قابل اسقاط نیست . مثال برای حق مالی، شخصی كه مالك میز است میز خود را دور می اندازد. حق غیرمالی از بین می رود ولی قابل اسقاط نیست. علت از بین رفتن می تواند اسقاط، بیع، صلح، هبه ویا .. .باشد.

حق مالی

حق مالی تقسیم می شود به 1- حق عینی2- حق دینی یا شخصی

حق عینی یعنی حق روی عین معین مانند مالكیت. حق دینی عبارتست از حق روی شخص. به حق دینی یا شخصی طلب می گویند طلب هر نوع حقی است كه شخص روی شخص دیگر دارد. مثال شخصی تعهد به كندن چاه می كند برای شخص دیگر. شخص دیگر طلبكار است طلب یعنی تعهد. هر كس در مقابل كسی تعهد كند اولی را متعهد ودومی  را طلبكار گویند. حق دینی مستقیم روی شخص و غیرمستقیم روی مال است.

حق عینی: قانون مدنی درماده 29 حقوق عینی را شمرده ولی ماده ناقص است زیرا فقط سه حق عینی شمرده در حالیكه حقوق عینی 6 تا است. (كه 5 تای اولی را حق عینی اصلی)و (حق وثیقه را حق عینی تبعی ) گویند.

از 5 تای اول – 1- حق عینی اصلی كامل و 4 تای دیگر حق عینی اصلی ناقص هستند.

1-  حق مالكیت : كامل زیر حق عینی است زیرا این حق به مالكش اجازه می دهد تمامی انتفاعات را از مال موضوع حق ببرد. (حق عینی اصلی)

موضوع حق: یعنی امری كه حق روی آن است. مانند میز در مورد حق مالكیت میز.

مفاد حق: یعنی آن حق به چه دردی می خورد و چه فایده ای است(دارد). مفاد حق مالكیت، تمام تصرفات در مال است و این مفاد را ماده 30 می گوید.

موضوع حق مالكیت دو چیز است یا عین است یا منفعت. بند یك م 29

حق انتفاع: حق انتفاع یعنی مالی كه هم عین آن و هم منافعش متعلق به شخصی است (مالك) ولی شخص دیگری (منتفع) حق دارد از منافع این مال استفاده كند. مانند اینكه شخصی به مسافرت می رود و حق سكونت از خانه اش را برای یكسال به دیگری واگذار كند.(م43)

حق ارتفاق: در واقع یك نوع حق انتفاع است یعنی در حق ارتفاق هم مانند حق انتفاع یكنفر از منافع مال دیگری استفاده می كند ولی رابطه این دو عموم و خصوص مطلق است. حق انتفاع عام است و حق ارتفاق خاص است. هر حق    ارتفاقی حق انتفاع است ولی هر حق انتفاعی حق ارتفاق نیست.

حق ارتفاق 2 خصوصیت دارد كه خاص بودنش را مشخص می كند 1- حق ارتفاق ویژه اموال غیرمنقول است ولی حق انتفاع ممكن است روی مال منقول باشد یا غیرمنقول 2- در حق ارتفاق صاحب حق خودش باید مالك یك مال غیر منقول باشد و حقش در مال غیرمنقول دیگری است. در حالیكه در حق انتفاع صاحب حق لازم نیست. مالك چیزی باشد. مثال حق ارتفاق: حق عبور رو حق منظر و حق المجری است.

مثال 1-  همسایه

مثال 2- شما حق دارید روزها از ملكی عبور كنید كه حق انتفاع است.

حق تحجیر:

اصطلاحات:

زمین موات 1- زمین دایر 2- زمین بایر

زمین موات یعنی زمین مرده، زمینی كه هیچ استفاده از آن نمی شود كرد و مالك هم ندارد. هر كس زمین موات را احیاء كند، آن زمین می شود دایر وآن شخص مالك آن زمین می شود. احیاء كردن تنهابه كشت و زرع نیست مثال زراعت، ساختمان، زمین بازی م 141- حال زمین دایر اگر دوباره موات شود می شود بایر یعنی زراعتش از بین برود و ساختمان خراب شود كه مالكیت مالك نیز از بین می رود.

زمین موات و بایر عین هم اند و تفاوتشان در سابقه شان می باشد كه زمین بایر سابقاً دایر بود.

هر كس زمین موات را احیا كند مالك آن می شود م 143.

تحجیر به معنی مقدمات احیاء است یعنی شخص می آید روی زمین موات كاری انجام د هد كه می خواند كه قصد احیاء دارد.( بقول قانون شروع در احیا)

مباح مالی است كه مالك ندارد(م27).

در اثرتحجیر،تحجیر كننده مالك زمین نمی شود. بلكه حقی روی زمین پیدا می كند به نام حق اولویت در احیاء، یعنی تحجیر كننده حق تقدم پیدا می كند نسبت به بقیه افراد جامعه برای احیا. اول او باید احیا كند كه اگر او نخواست بعداً دیگران. حق تحجیر یك حق عینی است. زیرا حق بر روی زمین است. موضوع حق زمین ومفاد حق اولویت در احیا است.

حق شفعه: هرگاه دو نفر در مال غیرمنقولی شریك باشند و یكی از شركاء تمام یا قسمتی از سهم خود را به شخص ثالثی بفروشد شریك دیگر حق شفعه دارد یعنی حق دارد پولی را كه ثالث به شریكش داد به ثالث بدهد و ملك را تملك كند. مثال: ملك مشاع بین حسن دو دانگ و حسین چهار دانگ مالك می باشند حسین چهاردانگ را به علی به 5،000،000 می فروشد در این حالت حسن 2 حق دارد 1 حق مالكیت بر سهم خودش و 2 حق شفعه روی 4 دانگ علی به موجب این حق می تواند 5،000،000 را به علی بدهد و مالك 4 دانگ دیگر شود و رضایت علی شرط نیست و این حق حقی عینی است چون روی زمین است.

موضوع حق شفعه مال غیر منقول متعلق به خریدار است (در مثال ما علی). مفاد حق شفعه تملك است حق شفعه الویت نیست الویت یعنی چند نفر یك حقی را دارند یكی از آنها الویت دارد بر دیگران.

حق شفعه فوری (م821 ) است و بعد از بیع به وجود می آید.

حق وثیقه: وثیقه یعنی تضمین و چیزی كه باعث اطمینان می شود. در حقوق مدنی، وثیقه یعنی مال یا شخصی كه طلب طلبكار را تضمین می كند. وثیقه بر دو نوع است : 1- وثیقه شخصی 2- وثیقه عینی(حق وثیقه، حق عینی تبعی)

وثیقه شخصی یعنی شخصی كه با طلبكار قرارداد می بندد و دین بدهكار را تضمین می كند وثیقه شخصی در حقوق ما دو عقد است 1- ضمان تضامنی(م723) 2- كفالت (م734) (وثیقه شخصی)

وثیقه عینی: دو جور است یا به سبب عقد حاصل می شود یا به سبب دستور مقام قضایی.  به اولی وثیقه قراردادی و به دومی وثیقه قضایی میگویند.

وثیقه قراردادی: یعنی مدیون با انعقاد قرارداد با طلبكار مالی از اموالش را بوثیقه طلبكار می دهد. به این قرارداد عقد رهن گویند، بنابراین وثیقه قراردادی همان عقد رهن است. طلبكار مالك مال نمی شود. حق استفاده از مال را هم ندارد، فقط باید مال را نگهدارد. مفاد حقش این است كه اگر بدهكار سروعده بدهی اش را نداد طلبكار با مراجعه مقامات قضایی تقاضای فروش مال را می كند و طلبش را بر می دارد.

چرا به این حق می گویم حق عینی تبعی: 1- حق طلبكار چون روی مال بدهكار است می شود حق عینی ولی این حق عینی تابع طلبش است اگر طلب نبود این حق هم نبود و هرگاه طلب از بین برود  حق هم از بین می رود در حالیكه سایر حقوق عینی تابع چیزی نیست و مستقل است و اصلی است و تبعی نیست.

2-  وثیقه قضایی یعنی مقامات قضایی مال بدهكار را توقیف می كنند و به وثیقه طلبكار می دهند. فرقش با قراردادی این است كه در وثیقه قضایی اراده مدیون لازم نیست. مانند قرار تامین خواسته.

 

 

تضامنی

 

شخصی

 

حق وثیقه

 

           
     
   
       
 
 

مال: كلمه مال دارای 2 معنی است یك معنی سنتی و محدود و یك معنی جدید و وسیع. مال به معنی مهمی فقط شامل اشیاء مادی است. ولی مال به معنای امروزی هم شامل اشیاء مادی است و هم شامل حقوق مالی.

تقسیم بندی اموال: اولین تقسیم بندی مال به منقول و غیرمنقول

مال غیرمنقول: ابتدا شامل دو نوع است اشیاء مادی غیرمنقول. حقوق مالی غیرمنقول

اشیاء مادی غیرمنقول به سه قسم است: غیرمنقول ذاتی، غیرمنقول تبعی یا بواسطه عمل انسان 2- غیرمنقول حكمی. غیرمنقول ذاتی: مال غیرمنقول ذاتی است كه فقط یك حالت داشته باشد آنهم حالت غیرمنقول است. اگر مالی دو  حالت داشته باشد هم حالت منقول و هم حالت غیرمنقول، غیرمنقول ذاتی

 نمی گویند. غیرمنقول ذاتی سه چیز است 1- زمین 2- بنا 3- درخت

غیرمنقول تبعی یا بواسطه عمل انسان: مشهور در بواسطه عمل انسان می گویند و دكتر كاتوزیان غیرمن غیرمنقول تبعی می گوید.

غیرمنقول تبعی مالی است كه به عكس غیرمنقول ذاتی 2 حالت دارد. یك حالت منقول و حالت اصلی آن است كه یك حالت غیرمنقول كه حالت تبعی آن است مانند آجر،مالی است كه به حالت دارد حالت اصلی آن منقول است وحالت دوم آن كه تبعی است غیرمنقول است وقتی در ساختمان بكار می رود. یعنی غیرمنقول قبلی به تبع غیرمنقول ذاتی است.

تبصره: مال پیشاپیش منقول. عبارتست از مال غیرمنقول تبعی كه در رابطه ای خاص حالت منقول آن در نظر است نه حالت غیرمنقول. توضیح آنكه مال غیرمنقول تبعی حالت كنونی اش غیرمنقول است زیرا تابع یك غیرمنقول ذاتی است اگر این مال كه هم اكنون غیرمنقول است در یك رابطه خاص بصورت منقول در نظر گرفته شود پیشاپیش منقول گویند.

مثال یك ساختمانی است كلنگی اگر شخصی بیاید آجرهای آن خانه را از مالك بخرد

مثال: باغداری هست كه میوه های درخت هایش را هنگامی كه روی درخت است و غیرمنقول است خریداری می كنند كه میوه ها حالت چیده شده اش مدنظر است كه می شود پیشاپیش منقول.

نكته مهم: مال پیشاپیش منقول تابع احكام اموال منقول است. مثال: وقتی میوه درخت خریداری شد میوه ها در این رابطه مال منقول است. بنابراین اگر اختلافی با باغدار پیش آید دادگاه اقامتگاه خوانده صالح است نه دادگاه  محل وجود باغ.

غیرمنقول حكمی: در ماده 17آمده. از م 12 تا ماده 16 راجع به غیرمنقول ذاتی و تبعی بحث كرد ماده 17 ناظر به غیرمنقول حكمی است. غیرمنقول حكمی عبارتست از آلات و ادوات زراعت یعنی اموال منقول كه قانونگذار آن آلات و ادوات را از دو حیث در حكم غیرمنقول دانسته یعنی فقط از این دو جهت احكام اموال غیرمنقول به آنها بار می شود 1- صلاحیت حاكم 2- توقیف اموال. اگر راجع به آنها اقامه دعوا شود تابع دادگاه محل وقوع آنها در مورد توقیف آنها تابع اموال غیرمنقول است. مشروط اینكه این آلات و ادوات از این دو جهت غیرمنقول باشند اینست كه 1- مالك آلات و ادوات با مالك زمین یكی باشند 2- مالك آلات و ادوات را اختصاص به كشاورزی داده باشد.

حقوق مالی غیرمنقول : م 18 قاعدتاً وقتی می گوئیم حقوق مالی غیرمنقول باید دو قسمت كنیم حقوق عینی غیرمنقول و حقوق دینی غیرمنقول ولی چنین نیست. زیرا ماده 20 با صراحتی كه دارد مانع ما می شود كه از حقوق دینی غیرمنقول بحث می كنیم. بنابراین فعلاً از حقوق دینی غیرمنقول بحث نمی كنیم.

حقوق عینی غیرمنقول در بحث از حقوق عینی غیرمنقول قاعدتا باید از حق مالكیت شروع كنیم ولی چنین نیست و از حق انتفاع شروع كنیم زیرا قانون هم چنین كه زیرا حق مالكیت چون كاملترین حق عینی است و متضمن تمام تصرفات از موضوع آن می شود در عرف این حق با موضوع اش یكی شده غلط نیست اگر بگوییم حق مالكیت غیرمنقول است یا منقول است ولی رایج نیست. ما از حق مالكیت غیرمنقول بحث نمی كنیم زیرا وقتی ما از اشیا مادی غیرمنقول بحث كردیم و گفتیم سه نوع است منظور میان اشیا مادی است یا مالكیت كه منظور مالكیت است.

پس ما در بحث از اشیا مالكیت غیرمنقول، حق مالكیت غیرمنقول را بحث كردیم بنابراین در ماده 18 لازم نیست كه دوباره مالكیت را بحث كنیم. پس از ماده 12 تا 17 منظور مالكیت بوده است.

برای تشخیص غیرمنقول بودن حقوق عینی باید به موضوع آن حقوق نگاه كنیم اگرموضوع حق عینی مال غیرمنقول باشد، حق نیز غیرمنقول خواهد بود.

فهرست حقوق عینی غیرمنقول:

1-   حق انتفاع در صورتی غیرمنقول است كه موضوع آن غیرمنقول باشد مثل حق انتفاع از خانه و باغ

2-   حق ارتفاق همیشه غیرمنقول است زیرا دیدیم موضوع آن همیشه غیرمنقول است.

3-   حق تهجیز همیشه غیرمنقول است زیرا موضوع آن از زمین است.

4-  حق شفعه همیشه غیرمنقول است زیرا موضوع آن همیشه غیرمنقول است مثل حق وثیقه بر خنه باغ و زمین

5-   حق وثیقه: در صورتی غیر منقول است كه موضوع آن غیر منقول باشد، مثل حق وثیقه بر باغ یا زمین.

نكته: دعاوی غیرمنقول : برای تشخیص غیرمنقول بودن دعوا باید به حق موضوع آن نگاه كرد اگر حقی كه موضوع دعوا است غیرمنقول باشد دعوا نیز غیرمنقول است بنابراین دعاوی كه تابع موضوع غیرمنقول است مثل خلع ید تابع دعاوی غیرمنقول است.

مال منقول: ابتداً دو نوع است: 1-اشیا مادی منقول 2- حقوق مالی منقول.       بر عكس مال غیرمنقول اشیا مادی منقول بحثی ندارد. اشیا مادی منقول در ماده 19 آمده. بحث اصلی ماده 20 است.

حقوق مالی منقول دوقسم است از حقوق عینی منقول 2- حقوق دینی منقول

حقوق عینی منقول: دو قسم است. حق انتفاع از مال منقول 2 حق وثیقه نسبت به مال منقول

حقوق دینی منقول: ماده20 دو  ایراد اساسی دارد، ماده گفته از جهت صلاحیت در حكم منقول اند بلكه باید می گفت كلیه دیون منقول اند (از همه جهات) هر مالی یا منقول است یا غیرمنقول، وقتی قانون در ماده 20 می گوید دیون از حیث صلاحیت منقول اند  مفهومش اینست كه ازسایر جهات از جهت توقیف غیرمنقولند و این عبارت غلط است.

3-  دومین ایراد بر روی كلمه كلیه است. كلیه دیون منقول نیستند. دیون اصولاً منقول هستند الا چهار مورد یعنی 4 دین وجود دارد كه غیرمنقول است. 1- تعهد به انتقال مال غیرمنقول یعنی مالك مال غیرمنقول متعهد می شود مالش را به كسی منتقل كند مثل قولنامه. چون این تعهد راجع است به مال غیرمنقول غیرمنقول نامیده می شود( دیون = تعهدات)

4-  2- تعهد به تسلیم مال غیرمنقول یعنی مال غیرمنقول شخصی در دست  شخص دیگری است شخص اخیر متعهد است مال را به مالكش تسلیم كند تفاوت عمده تعهد به انتقال مال غیرمنقول با تعهد به تسلیم مال غیرمنقول این است كه در تعهد به انتقال متعهد مالك است ولی درتعهد به تسلیم متعهدله مالك است و متعهد مالك نیست.

موارد تعهد به تسلیم عبارت است از الف- شخصی بوسیله عقود ناقل مالكیت به غیراز هبه خود را به دیگری منتقل می كند پس از انتقال متعهد به تسلیم است ب – شخصی امین است یعنی با مجوز قانونی مال دیگری در دستش است وقتی مالك مال را مطالبه كرد امین متعهد به  تسلیم است. مثلا مستاجر اجاره اش  تمام شده متعهد به تسلیم مال است چون مستاجر امین است.

ج- قاصب یعنی كسی كه بدون مجوز مال دیگری دردستش است متعهد به تسلیم مال به مالك است.

3- تعهد به جبران خسارات وارده بر مال غیرمنقول: هرگاه شخصی به مال غیرمنقول دیگری خسارت وارد كند متعهد به جبران است این تعهد غیرمنقول است.

4- تعهد به دادن اجرت المثل استفاده از مال غیرمنقول:

اجرت:

هر مالی بر حسب موارد دارای 3 قیمت است 1- قیمت عین و منافع آن 2- این قیمت رایج ترین قیمت هاست و بیشتر از عقد بیع مطرح می شود. مثال. ارزش خانه 10 میلیون است یعنی عین و منافع آن. 2- قیمت عین منهای مدتی منفعت: هرگاه عین مال فاقد مدتی منفعت باشد یك قیمتی دارد. مثال خانه ای 10n است و یكساله اجاره اش داده اند حال اگر فردا بخواهند بخرند 8 خواهد بود. 3- قیمت مدتی منفعت: كه به این می گویند اجرت.

اجرت عبارتست از قیمت مدتی منفعت. اجرت بر 2 نوع است. 1- اجرت المسی 2- اجرت المثل

اجرت المسی: یعنی قیمت مدتی منفعت كه در عقد تعیین می شود یعنی مالك مال و طرف در مورد آن توافق می كنند. اجرت المسمی همیشه ناشی از عقد است مثل اجاره (مال الاجاره) یعنی در عقد اجاره چون موجر و مستاجر در مورد قیمت منفعت توافق می كنند به این می گویند اجرت المسمی ولی اجرت المسمی موارد دیگری نیز دارد. همچون 1- در عقد معاوضه جائیكه دیگران مدتی از منفعت مالش را با مال دیگر معاوضه می كند كه مال دیگر اجرت المسمی می شود 2- در صلح معوض جائیكه یكنفر مدتی منفعتش را به دیگری صلح می كند در مقابل عوضی كه به آن عوض اجرت المسمی می گویند. یعنی در موارد فوق اجرت المسمی با مال الاجاره فرق دار. بنابراین رابطه اجرت المسمی با مال الاجاره عموم و خصوص مطلق است كه اجرت المسمی عام است. و مال الاجاره خاص

قوانین مهم جهت مطالعه: ق. م. م. و ق. م. ا و ق. م .م

اجرت المثل: عبارتست از قیمت مدتی منفعت كه در مورد میزان این قیمت توافقی صورت نگرفته اجرت المثل جایی است كه عقد نباشد.

اجرت المثل سه حالت دارد: حالت اول: بین دو طرف اصلا قراردادی نیست و یكطرف با اذن یا بدون اذن مالك از منافع آن استفاده می كند كه باید اجرت المثل بدهد. مثال 1- استیفا از مال غیر. طبق ماده 337 ق. م. هر كسی با اذن از مال دیگری استفاده كند باید اجرت المثل بدهد. نكته مهم: فكر نكنید درماده گفته اذن یعنی قرارداد، اذنی كه در این ماده است حالت ایقاع دارد نه قرارداد  و چون ماده گفته اجرت المثل 100% می فهمیم كه قرارداد نبوده است.

قیمت فایل فقط 11,500 تومان

خرید

برچسب ها : انواع حقوق مدنی , انواع حقوق , انواع حق , انواع حقوق مدنی , حق مالی , حق غیرمالی , پروژه , پژوهش , مقاله , جزوه , تحقیق , دانلود پروژه , دانلود پژوهش , دانلود مقاله , دانلود جزوه , دانلود تحقیق

admin بازدید : 33 سه شنبه 24 اسفند 1395 نظرات (0)

ماهیت حقوقی شرط ضمن عقد

ماهیت حقوقی شرط ضمن عقددسته: فقه و حقوق اسلامی
بازدید: 1 بار
فرمت فایل: doc
حجم فایل: 44 کیلوبایت
تعداد صفحات فایل: 39

فقها و اندیشمندان شیعه نگرش خاصی نسبت به مسئله شروط و ذكر آن در عقود و آثار ناشی از آن و همچنین مباحث مرتبط با آن داشته اند و با توجه به اینكه قانون مدنی ما نیز برگرفته از فقه امامیه می‌باشد این اهمیت بنحو شایسته‌ای در بحثها و استدلالات حقوقی و كتب حقوقدانان ملموس می‌باشد

قیمت فایل فقط 6,500 تومان

خرید

ماهیت حقوقی شرط ضمن عقد

صفحه

1

4

11

11

13

14

15

16

18

20

22

27

27

28

29

31

32

32

33

34

37

فهرست مطالب

عنوان

مقدمه

مبحث اول= معانی و مصادیق شرط

مبحث دوم – شروط ابتدایی و شروط تبانی

-شرط ابتدائی

-شروط تبانی یا بنایی

معنای خاص شرط بنایی

معنای عام شرط بنایی

وضعیت مفاد شرط بنایی در حقوق ایران

شرط بنایی در فقه

وضعیت مفاد بنایی عقد در فقه

مبحث سوم: ماهیت حقوقی شرط ضمن عقد

مبحث چهارم: تحلیل رابطة عقد و شرط

وابستگی و ارتباط شرط با تعهد اصلی (عقد)

وابستگی و ارتباط عقد با شرط ضمن آن

آثار مترتب بر وحدت رابطة حقوقی عقد و شرط ضمن آن

خصوصیات شرط ضمن عقد

مبحث پنجم: اقسام شروط صحیح و احكام آنها

تعریف شرط صفت

موارد شرط صفت

خصوصیات مورد معامله

فهرست منابع و ماخذ

قیمت فایل فقط 6,500 تومان

خرید

برچسب ها : ماهیت حقوقی شرط ضمن عقد , ماهیت حقوقی , شرط ضمن عقد , ماهیت حقوقی شرط ضمن عقد , پروژه , پژوهش , مقاله , جزوه , تحقیق , دانلود پروژه , دانلود پژوهش , دانلود مقاله , دانلود جزوه , دانلو

admin بازدید : 32 سه شنبه 24 اسفند 1395 نظرات (0)

حقوق مدیریت محیط زیست

حقوق مدیریت محیط زیستدسته: فقه و حقوق اسلامی
بازدید: 1 بار
فرمت فایل: doc
حجم فایل: 161 کیلوبایت
تعداد صفحات فایل: 32

از هنگام انعقاد اعلامیه جهانی حقوق بشر در سال ۱۹۴۸ مواردی كه به عنوان نقض حقوق اساسی بشر به رسمیت شناخته شده ، توسعه چشمگیری پیدا كرده است

قیمت فایل فقط 5,000 تومان

خرید

حقوق مدیریت محیط زیست

 

از هنگام انعقاد اعلامیه جهانی حقوق بشر  در سال ۱۹۴۸ مواردی كه به عنوان نقض حقوق اساسی بشر به رسمیت شناخته شده ، توسعه چشمگیری پیدا كرده است . سه گروه سنتی جرایم علیه حقوق بشر در حقوق بینالملل عرفی ـ كشتار جمعی ، جرایم جنگی و جنایات علیه بشریت ـ در روند توسعه خود بعضی دیگر از جرایم نظیر شكنجه ، تجاوز جنسی گروهی و بیگاری كودكان را نیز دربرگرفته است.

همچنین رابطه غیرقابل انكار حقوق محیط زیست با حقوق اساسی بشر بیش از گذشته مورد پذیرش واقع شده است . هرچند اعلامیه جهانی حقوق بشر صراحتاً به حقوق محیط زیست اشاره نمیكند معذلك امروزه حقوق محیط زیست كه با حق حیات به عنوان مهمترین قاعده آمره كه در فقد آن اعمال هر حق دیگری غیرممكن است ، درهم آمیخته و به تدریج به رسمیت شناخته شده است . علاوه بر این ، آلودگی و تخریب طبیعت و اكوسیستمهای زمین كه نه تنها حق زندگی بسیاری از نوع بشر بلكه زندگی سایر انواع موجودات را تهدید میكند ، به راحتی قابل انكار نیست . روند رو به افزایش نابودی جنگلهای استوایی ، بیابانی شدن سریع قسمتهای بزرگی از قاره افریقا و آسیا ، كاهش لایه اوزون ، آلودگی آبهای زیرزمینی و دیگر منابع محیط زیستی به كرات و به طور مستند گزارش شده است . حتی با این كه جامعه جهانی هرچند با تاخیر ، تدابیری برای ممنوعیت استفاده از گاز سی . اف . سی . و نقل و انتقال و فروش مواد شیمیایی خطرناك اتخاذ نموده است ، لكن هنوز نحوه جبران خسارات عظیم وارده بر محیط زیست روشن نیست . برای نمونه در لایه بسیار حساس اوزون كه زمین را در برابر اشعههای ماورای بنفش محافظت میكند ، شكافی ایجاد شده كه ترمیم آن از عهده بشر خارج است . به همین نحو در حالی كه استفاده از ماده سمی د . د . ت . در ایالات متحده از دهه ۱۹۷۰ ممنوع گردیده ، مقادیر زیادی از این ماده هنوز در چرخه غذایی وجود دارد و صادرات مداوم آن به كشورهای كمتر توسعه یافته موجب تقویت مواد شیمیایی كشنده در چرخه غذایی شده است . این امر بویژه وقتی مصداق مییابد كه میوهها و دیگر محصولات گیاهی كه در معرض د . د . ت . و سایر مواد شیمیایی به وسیله شركتهای امریكایی در خارج قرار گرفته ، بعداً وارد ایالات متحده شده و در نتیجه یك « چرخه سمی » را ایجاد میكند .

بحران جهانی محیط زیست و حقوق محیط زیست

یكی از علل تاخیر حقوقدانان و دادگاهها در به رسمیت شناختن اهمیت حقوق محیط زیست به عنوان یك حق مهم بشری احتمالاً آن است كه تخریب شدید محیط زیست از ناحیه منابع انسانی تقریباً جدید است . تا زمان انقلاب صنعتی فقط سیل ، زلزله ، آتشفشان ، قحطی و طاعون تهدیداتی مستمر در سطح ملی محسوب میشدند و فعالیتهای بشر در وقوع و آثار این بلایای طبیعی نقش چندانی ایفا نمیكرد . در عهد قدیم حضرت نوح برای حفظ موجودات زمین از انقراض در اثر توفان ، كشتی ساخت اما در عصر حاضر این عملكرد بشر است كه سبب بروز بلایای محیط زیستی گشته است .

هنگام تدوین قانون اساسی ایالات متحده جدال شدیدی درباره موضوعات مهم حقوق بشر كه در آن موقع مطرح بود ، از جمله آزادی مذهب ، آزادی بیان و آزادی اجتماعات ، در جریان بود . چون اعتقاد بر آن بود كه در زمان استعمار امریكا حقوق بشر به شدت مورد تهدید واقع شده ، رعایت این حقوق صریحاً در قانون اساسی و لایحه حقوق امریكا مورد تاكید قرار گرفت . انقلاب صنعتی تازه در اواسط قرن هفدهم روبه پیشرفت گذارد و تصور میگردید كه هوای پاك و آب تمیز كماكان به طور نامحدود در دسترس خواهد بود . مسلماً اگر در آن زمان آب و هوای بوستون و فیلادلفیا چون امروز شدیداً آلوده بود ، شاید این مساله هم مورد توجه واضعان قانون اساسی قرار میگرفت . به هر حال ، امریكاییها تا زمان تالیف كتاب تكاندهنده « بهار خاموش » به وسیله راشل كارسون در سال ۱۹۶۲ از خطرات موجود برای محیط زیست بیاطلاع بودند .

با افزایش بحران محیط زیست در قرون نوزده و بیست نویسندگان قوانین اساسی در اطراف و اكناف جهان ، تقریباً در قانون اساسی شصت كشور ، ضوابط مختلفی را برای حفاظت محیط زیست یا سایر حقوق مربوط به محیط زیست درنظر گرفتهاند . ظرف چند دهه گذشته حدود یك هزار قرارداد دو جانبه و سیصد و پنجاه قرارداد چندجانبه با هدف حمایت از محیط زیست توسط كشورهای مختلف منعقد گشته است . در واقع نمایندگان بیش از یكصد كشور حاضر در كنفرانس جهانی حقوق بشر در وین در سال ۱۹۹۳ اعلام كردند كه دفن غیرقانونی مواد سمی حق حیات را با تهدایدات جدی مواجه میسازد . افزون بر این ، آرای صادره از محاكم قضایی بینالمللی در چند مورد بر وظیفه عدم تخریب محیط زیست كه متضمن خطرات جانی و بهداشتی است ، به عنوان یك قاعده شناخته شده حقوق بینالملل عرفی صحه میگذارند .  مهمترین رای قضایی در محدوده حقوق بینالمللی محیط زیست حكم داوری « تریل اسملتر » بود كه اصل مسوولیت بینالمللی ناشی از فعالیتهای فرامرزی زیانبار برای محیط زیست را به رسمیت میشناسد . متعاقباً كمیسیون حقوق بشر قاره امریكا رای داد كه ساخت بزرگراه در میان جنگلهای آمازون توسط دولت برزیل به حق حیات و سلامت بومیان یانومامی * ـ كه فاقد مصونیت لازم در مقابل بسیاری از امراض وارداتی به محیط زیست خود هستند ـ و همچنین به وسایل امرار معاش آنها لطمات جبرانناپذیری وارد میكند .  كمیته حقوق بشر سازمان ملل متحد نیز دفن مقادیر زیاد زبالههای اتمی را كه زندگی ساكنین مناطق مجاور را تهدید میكند « اقدامی فجیع » توصیف نموده و آن را نقض حق حیات مقرر در ماده ( ۱ ) ۶ میثاق بینالمللی حقوق مدنی و سیاسی تلقی كرده است . مضافاً كمیته مذكور در موردی دیگر اظهارنظر نموده كه حق حاكمیت برای اجرای توسعه اقتصادی الزاماً با تعهدات بینالمللی دولت در مورد حقوق بشر محدود میگردد .

علاوه براین ، اهمیت رویه قضایی و آرای علمای حقوق در اینباره به رغم اختلاف نظر در مورد سایر قواعد بینالمللی ناظر بر محیط زیست ، حاكی از آن است كه وظیفه جلوگیری از تخریب شدید محیط زیست بویژه در خارج از مرزهای ملی از اعتبار حقوق بینالملل عرفی برخوردار شده است . كمیسیون حقوق بینالملل بیهیچ درنگی در سال ۱۹۷۶ چنین احراز كرد كه « تخلف جدی از تعهد مهم بینالمللی برای حفظ و حراست از محیط زیست انسان » به معنای « نقض اصول بنیادین حقوق بینالملل عرفی » است .

قواعد مشخص ، الزامآور و جهانی حقوق بینالملل عرفی مانع اقداماتی است كه احیاناً سبب تخریب وسیع ، شدید و طولانی محیط زیست و در نتیجه لطمه به سلامت و حیات مردم میشود یا آنها را از زندگی محروم میسازد . به همین منوال با توجه به اهمیت طبیعت برای زندگی ( ) و با درنظر گرفتن حق حیات به عنوان مهمترین قاعده آمره كه در فقد آن اعمال حقوق دیگر متصور نیست ، اجتناب از تخریب محیط زیست كه منجربه تهدید حق حیات گردد ، یك هنجار اساسی در حقوق بینالملل عرفی محسوب میشود . این ممنوعیت متكی است بر حق حیات ، امنیت و سلامت انسان ، حقوق محیط زیست و حقوق بینالمللی بشردوستانه و رویه روشن دولتها در تصویب قوانین داخلی . ممنوعیت مذكور هم در داخل و هم خارج از مرزهای ملی اعمال میگردد .
عملكرد دولتها ، قراردادهای دوجانبه و چندجانبه و تصمیمات متخذه توسط دیوانهای بینالمللی جملگی در جهت اجرا نمودن نتیجهگیری فوق است . در واقع مقنعترین دلیل بر وجود این قاعده حقوق بینالملل عرفی تعداد قابل توجهی از اسناد چند جانبه است كه انواع گوناگون تخریب محیط زیست را تخلف شناخته یا دولتها را به اتخاذ تدابیر عملی برای حفظ محیط زیست در موارد خاص ملزم میسازد . برای مثال ماده ۱۲ عهدنامه بازل در مورد « كنترل عبور و مرور مرزی و مصرف مواد خطرناك » از اعضا میخواهد كه پروتكلی درباره قوانین ماهوی و شكلی ناظر بر مسوولیت و غرامت ناشی از عبور و مرور مرزی مواد خطرناك تهیه و تنظیم نمایند . نمونه دیگر پیشنویس عهدنامه بینالمللی درخصوص مسوولیت و جبران خسارت ناشی از حمل و نقل دریایی مواد خطرناك و زیانآور است كه ماده ( ۶ ) ۱ آن مجازات سنگینی را در مورد صدمه به محیط زیست مقرر میكند .

فقدان مكانیسمهای اجرایی بینالمللی برای حفاظت محیط زیست

عهدنامهها و بیانیههای مربوط به حمایت از محیط زیست كه قواعد عرفی و معیارهای ناظر بر مسوولیت و غرامت ناشی از تخریب محیط زیست را تدوین میكنند ، بیانگر آن است كه وظیفه عدم تخریب محیط زیست تا حدی كه بر حقوق بینالمللی بشر نظیر حق حیات ، سلامت و امنیت تاثیر میگذارد ، مورد پذیرش عامه واقع شده است . معهذا حقوق بینالملل فاقد ابزار كافی برای جبران اعمال زیانآور برای محیط زیست میباشد . زیرا نتیجهبخش بودن قواعد محیط زیست به لحاظ ماهیت جهانی آنها مستلزم همكاری بینالمللی است ، در حالی كه آلودهكنندگان و ناقضان محیط زیست به علت ناهماهنگی موجود بین دولتها یا نهادهای منطقهای اغلب موفق میشوند كه تلاش آنها را برای اجرای قوانین محیط زیستی با مشكل مواجه سازند .

به استثنای تعداد انگشتشماری از عهدنامههای چندجانبه كه نهادهایی برای نظارت بر تخلفات زیست محیطی تعیین نمودهاند ،هیچ محكمه قضایی با صلاحیت اجباری یا با حق نظارت یا مجوز اجرای قواعد روبه تحول حقوق بینالمللی محیط زیست تشكیل نشده است . به همین منوال ، هرچند دیوان بینالمللی دادگستری لاهه برای رسیدگی به اختلافات محیط زیستی صلاحیت دارد ، اما در عمل ظرف چهل سال گذشته هیچ دعوایی را در این زمینه ، مورد حكم قرار نداده است ، ضمن این كه صلاحیت آن محدود به دعاوی دولتها است و افراد ، شركتها یا دیگر سازمانهای غیردولتی اهلیت طرح دعوی نزد دیوان مذكور را ندارند . در سالهای اخیر دیوان در پرونده گبسیكو ـ نگیماروس بین مجارستان و اسلواكی راجع به خسارات زیست محیطی ناشی از انحراف رودخانه دانوب ، ترجیح داد كه به جنبه محیط زیستی دعوی نپردازد و قضیه را براساس نقض عهدنامه ۱۹۷۷ بین دو كشور حل و فصل كرد .

در بخش مربوط به حقوق كیفری بینالمللی ، اساسنامه دادگاه كیفری بینالمللی ( ICC ) كه صلاحیت آن به جرایم مهم بینالمللی محدود است ، درباره رسیدگی به دعاوی محیط زیستی ساكت است . اعمال صلاحیت بر جرایم محیط زیستی مستلزم اصلاح اساسنامه دادگاه است . خارج ماندن جرایم محیط زیستی از صلاحیت این دادگاه سوال برانگیز است بویژه با درنظر گرفتن این واقعیت كه پیشنویس كمیسیون حقوق بینالملل در باب مسوولیت بینالمللی دولت در ماده ( د ) ۱۹ مقرر میدارد كه « نقض جدی تعهد بینالمللی كه برای حفظ و حراست از محیط زیست بشر واجد اهمیت حیاتی است » جرم بینالمللی تلقی میگردد .

اقدامات ملی و منطقهای برای حفاظت از محیط زیست

تلاشهای صورت گرفته برای حفظ محیط زیست بیشتر در اروپا و ایالات متحده متمركز بوده است . دیوان عدالت اروپایی ( ICJ ) دادگاه حقوق بشر اروپایی و شورای اروپا قواعدی خاص محیط زیست كه در مراجع محلی و منطقهای قابل استناد است ، وضع نموده و به مرحله اجرا گذاردهاند . برای مثال ، دیوان عدالت اروپایی در مواردی توسل به افراد و سازمانهای غیردولتی را برای اجرای آییننامهها و دستورالعملهای اتحادیه اروپا راجع به محیط زیست تجویز نموده است . دادگاه حقوق بشر اروپایی در تصمیم بدیع خود در پرونده لوپز ـ استرا در سال ۱۹۹۴ با تمسك به قواعد سنتی حقوق بشر ، حمایت از محیط زیست را توسعه داد ، هر چند در مجموع از تسری این رویه قضایی به پروندههای بعدی خودداری نموده است .

شورای اروپا نیز كوشش نموده كه استانداردهای حمایت از حقوق محیط زیست در اروپا و در سطح بینالمللی را هماهنگ نموده و با تدوین معاهداتی چندجانبه دولتهای عضو را ملزم سازد تا قوانین داخلی خود را با استانداردهای مذكور مطابقت دهند . علاوه بر معاهده ناظر بر مسوولیت مدنی خسارات ناشی از فع ـ الیتهای خطرناك برای محیط زیست ، شورا در ۴ نوامبر ۱۹۹۸ معاهده دیگری به نام معاهده حمایت از محیط زیست به وسیله قوانین كیفری را برای امضای اعضا آماده كرد . این معاهده دولتهای عضو را موظف میكند تا با وضع قوانین داخلی انواع خاصی از آلودگی و تخریب محیط زیست را قطع نظر از عمدی یا غیرعمد بودن آنها جرم محسوب نمایند . در ایالات متحده ، قانون دعاوی شبه جرم بیگانگان  تا حدودی امكان تعقیب نقض مقررات محیط زیستی در دادگاههای فدرال را فراهم ساخته است . همانطور كه شعبه دوم دادگاه استیناف در پرونده كادیك علیه كارازیك یادآوری كرده حقوق بینالملل نیز به دولتها اجازه میدهد كه راهكارهای حقوقی مناسب مانند امكان اقامه دعاوی شبه جرم به نحوی كه در « قانون شبه جرم خارجیان »  مقرر شده ، پیشبینی نمایند . قانون دعاوی شبه جرم خارجیان « دارای محدوده وسیعی » است . تخلف از اصول و قواعد جهانی ، الزامآور و تعریف شده حقوق بینالملل عرفی ، در محاكم مذكور  قابل تعقیب قضایی میباشند ، و محاكم ایالات متحده با مراجعه به رویه دولتها براساس معاهدات ، تصمیمات قضایی ، اعلامیههای سازمان ملل و آرای علمای حقوق محتوی و ماهیت حقوق بینالمللی عرفی را در این زمینهها مشخص میكنند .

در محاكم ایالات متحده شاكیان با استناد به قانون دعاوی شبه جرم خارجیان ، دعواهایی درباره جرایم علیه بشریت ، كشتار جمعی رفتار خشن و توهینآمیز ، تبعیض نژادی و نقض حقوق محیط زیست بشر و حق حیات و امنیت شخصی اقامه كردهاند . اكنون بیش از دویست سال است كه برخی تخلفات بینالمللی به استناد قانون دعاوی شبه جرم خارجیان در محاكم قضایی قابل طرح بوده بدون این كه لازم باشد ارتكاب عملی توسط دولت اثبات شود برای نمونه ، تخلفات از حقوق كیفری بینالمللی نظیر جرایم علیه بشریت كه حسب اظهار شاكیان در دعاوی محیط زیستی ، بر گروههای بومی و سایر افراد موثر واقع میشود ، بالضروره نباید به طرفیت دولت باشد بلكه علیه شركتها نیز میتواند اقامه گردد. معهذا قانون دعاوی شبه جرم خارجیان بیحد و حصر نیست و بعضی قواعد حقوقی همچون اصل مرجع قضایی نامساعد یا دكترین عمل دولت در تعداد زیادی از دعاوی مبتنی بر قانون مذكور كه در امریكا مطرح گردیده ، مورد استناد واقع شده تا قضات فدرال متوجه و مراقب باشند كه تمام نیرو و منابع دادگاههای امریكا نباید برای تعقیب و مجازات كلیه جرایم بین المللی محیط زیست مصرف شود .

علیرغم تلاشهای مختلف در سطح ملی و منطقهای برای اجرای اصول و قواعد ناظر بر حمایت از محیط زیست ، تردیدی وجود ندارد كه تخریبكنندگان محیط زیست آزادانه و بدون احساس خطر از تعقیب موثر قضایی ، در اكثر نقاط جهان به فعالیت مشغول بوده و فقدان ساز و كارهای بینالمللی برای رسیدگی به دعاوی ناشی از تخلفات محیط زیستی به نحو بارزی مشهود است . در حوزه حقوق كیفری بینالمللی ، اساسنامه دادگاه كیفری بین المللی كه صلاحیت دادگاه را نسبت به جرایم مهم بینالمللی تعیین نموده ، صراحتاً متعرض جرائم محیط زیستی نشده است .
از این رو ، تشكیل یك دادگاه بینالمللی برای رسیدگی به تخلفات محیط زیستی ، خلا موجود در حمایت از محیط زیست جهانی را برطرف نموده و به ایجاد وحدت و تمركز اطلاعات حقوقی درباره محیط زیست جهانی كمك شایانی خواهد كرد . دادگاه بینالمللی محیط زیست نظیر دادگاه كیفری بینالمللی میتواند تحت نظارت سازمان ملل متحد یا به طور مستقل تشكیل شود . پیشنهاد میشود كه دادگاه دارای پانزده قاضی مستقل باشد كه توسط دولتهای عضو انتخاب گردند . دادگاه باید صلاحیت داشته باشد كه به دعاوی بین اشخاص عمومی و خصوصی ( درباره خسارات محیط زیستی « در حدی كه بر منافع كلی جامعه بینالمللی اثر گذارد » ) « چنانچه دعوی با توصیه مدعیالعموم مورد پذیرش رئیس دادگاه قرار گیرد » رسیدگی كند ، همچنین دادگاه میتواند راساً مدعیالعموم را موظف كند كه به مشكلات محیط زیست بینالمللی رسیدگی نموده و اقدام مقتضی مبذول نماید . دولتها ، افراد ، نهادهای منطقهای ، شركتها و سازمانهای غیردولتی برای طرح دعوی نزد مدعیالعموم اهلیت خواهند داشت .

طور کلی حقوق بین الملل محیط زیست عبارتست از قواعدی که بر روابط بین کشورها در زمینه حفاظت از محیط زیست وهمچنین اصول وقواعدی که درباره سازمان ها، مجامع ومعاهدات بین المللی محیط زیست حاکم است .

شاید نگرانی های بشری از روند روزافزون آلودگی وتخریب محیط زیست باعث تدوین قواعد در سطح بین الملل ونهایتا" شکل گیری حقوق بین الملل محیط زیست گردیده است.

مبانی حقوق بین الملل محیط زیست:

می توان آنچه را که باعث بوجود آمدن حقوق بین الملل محیط زیست گردیده است به چهار دسته تقسیم می شود:

عرف بین الملل: آن دسته از قوانین واصولی هستند که به تدریج در طول تاریخ روابط بین کشورها را تشکیل داده و امروزه به صورت قواعد مورد احترام وپذیرش کشورهای جهان در آمده است.

معاهدات وکنوانسیون ها: عبارتست از عهدنامه هائی که بین دو یا چند کشور جهت رسیدن به هدف مشخص ومشترکی بسته می شود.

رویه های قضائی : احکام صادره از مراجع قضائی بین المللی به صورت قاعده بین المللی در آمده ویکی از پایه ای حقوق می باشد.

نظریه های علمای حقوق ودانشمندان محیط زیست به عنوان اشخاصی که نظریه پردازان بین المللی می باشند مرد استفاده قرار می گیرد. چرا بشریت باید محیط زیست خود را حفظ كند؟ پاسخ به این سؤال در نوشته‌های متخصصان محیط زیست بهتر مشخص می‌شود. ملاحظات این متخصصان بر درك عملی از وضعیت بشریت در اكوسیستم جهانی استوار است. 

قیمت فایل فقط 5,000 تومان

خرید

برچسب ها : حقوق مدیریت محیط زیست , حقوق مدیریت , محیط زیست , حقوق محیط زیست , حقوق مدیریت محیط زیست , پروژه , پژوهش , مقاله , جزوه , تحقیق , دانلود پروژه , دانلود پژوهش , دانلود مقاله , دانلود جزوه

admin بازدید : 60 سه شنبه 24 اسفند 1395 نظرات (0)

گزارشی از نگرانیهای اروپا در زمینه ناتو تكنولوژیكی

گزارشی از نگرانیهای اروپا در زمینه ناتو تكنولوژیكیدسته: فقه و حقوق اسلامی
بازدید: 1 بار
فرمت فایل: doc
حجم فایل: 31 کیلوبایت
تعداد صفحات فایل: 43

طبق گزارشی كه از طرف پارلمان اروپا انتشار یافت ، اولویت دادن به سرمایه گذاری 2002جولای 12 بر روی پروژه های تحقیقاتی بزرگ ، می تواند تهدیدی برای پژوهشهای ناتو تكنولوژی در اروپا باشد

قیمت فایل فقط 7,000 تومان

خرید

گزارشی از نگرانیهای اروپا در زمینه ناتو تكنولوژیكی

 

-   طبق گزارشی كه از طرف پارلمان اروپا انتشار یافت ، اولویت دادن به سرمایه گذاری  2002جولای 12 بر روی پروژه های تحقیقاتی بزرگ ، می تواند تهدیدی برای پژوهشهای ناتو تكنولوژی در اروپا باشد این گزارش در پی بحثهایی با هدایت كنندگان پژوهشهای ناتو تكنولوژی یا دست اندر كاران مدیریت پروژه هایی ناتوتكنولوژی تدوین شده است .

افزایش توجه به نو آوریهای بزرگ در اروپا ، منطبق بر آنچه كه در چارچوب این گزارش می افزاید برنامه شش ساله اتحادیه اروپابرای پژوهش پیش بینی شده ، باعث ناكام ماندن گروههای پژوهشی كوچكتر و سرمایه گذاری اروپایی ، خواهد گردید .

در این شرایط ، این نگرانی وجود دارد كه با بزرگ شدن این پروژه ها ، آزمایشگاههای كوچك به این نتیجه برسند كه با افزایش متوسط هزینه اختصاص یافته به پروژه ها ، سرمایه گذاری بر روی پروژه ها نیز دائما این مشكل عمدتا ناشی از افزایش هزنیه پروژه در چارچوب برنامه شش ساله و تمایل برخی دشوار می گردد گروه هایی داخلی برای تامین اعتبار پروژه هایی بزرگتر است .

این گزارش بیان می دارد كه اختراعات ناتو تكنولوژی فقط در آزمایشگاههای بزرگ رخ نمی دهند بلكه این گزارش می افزاید كه گروههای دانشگاهی و آزمایشگاهی تحقیقاتی كوچكتر نیز در این اكتشافات دخیل هستند افزایش حجم همكاری كلان ممكن است برخی از آزمایشگاهها را از عرصه رقابت خارج نماید طریق این گزارش ،مقادیر كلانی از سرمایه ها ونیز بسیاری از امتیازات در اختیار تعداد اندكی از گروههای پژوهشی كه اقدام به فعالیتهای بسیار زیادی می نمایند قرار می گیرد واین امر عرصه را بر آنهایی كه جزء این گروهها نیستند ، تنگتر ساخته وبدست آوردن اعتبار مورد نیاز برای تكمیل تحقیقات را مشكل تر می سازد .

نگرانی دیگری كه دراین گزارش نیز مورد تاكید قرار گرفته است ، این است كه گروههای صنعتی كه این پروژه های بزرگ را رهبری می كنند . ممكن است از دستاوردهای بلند مدت به نفع نتایج كوتاه مدت صرف نظر كنند .

نگرانی دیگری كه از این بررسی حاصل می شود ، عدم اختصاص بودجه برای پژوهشگران جوان این گزارش می افزاید كه درچارچوب اتحادیه اروپا هیچ برنامه ای برای آنهایی كه مستعد ناتو تكنولوژی است چنین برنامه ای از این جهت می تواند سودمند باشد كه تحقیقات ناتو تكنولوژی را هدایت می كنند مشخص نشده است پژوهشگران مستعد را تشویق به ماندن در اروپا ادامه روند تحقیقاتشان می نماید .

بیشترین نگرانی مربوط به كمبود دانشجویان متناسب با این رشته یا پرسنل فوق دكترا است زیرا در این بخش مقرراتی توسط اتحادیه اروپا و برخی قراردادهایی دولتی وضع شده است كه مانع از بكارگیری پژوهشگران غیر اروپایی در اروپا می شود .

همچنین عدم علاقه به مشاغل علمی به خاطر كار زیاد وحقوق اندك نیز مزید برعلت است نویسندگان این گزارش می گویند ، در اروپا ، بر افزایش منزلت و مزایای معلمان و كاركنان بخشهای خدماتی تاكید می شود اما هیچ نوع تلاش مشابهی جهت اختصاص امتیازاتی برای فعالیت در محیطهای دانشگاهی وانجام تحقیقات ، صورت نمی گیرد .

این گزارش حاكی است كه اروپا از نظر تعداد اثراتی كه درباره ناتو تكنولوژی به چاپ رسانده دارای جایگاه جهانی منحصر بفردی است هر چند در مقایسه جداگانه كشورها ، امریكا در رتبه اول را داشته و پس از آن به ترتیب روسیه ، ژاپن ، آلمان و چین قرار دارند .

نكات برجسته مقاله

بلكه گروههای  دهند اختراعات ناتو تكنولوژی فقط در آزمایشگاههای بزرگ رخ نمی دهند دانشگاهی و آزمایشگاهی تحقیقاتی كوچكتر نیز در این اكتشافات دخیل هستند .

افزایش توجه به نو آوریهای بزرگ و كاهش توجه به نوآوریهای كوچك باعث ناكام ماندن  شود  و گروههای پژوهشی كوچكتر می  

اختصاص بودجه برای پژوهشگران جوان و مستعد ناتو تكنولوژی از نكات ضروری در  ؟ پیشرفت ناتو تكنولوژی است .

دكترای متناسب با این رشته بسیار ضروری است ؟ پذیرش دانشجویان یا پرسنل فوق

: http : // www. Nano . org .uk  منبع

ناتو تكنولوژی در انگلستان

اگر ما خواهان بهبود پارتیشیا هویت ، وزیر صنایع وبازرگانی انگلیس گفت 2002 جولای22   كارایی اقتصادی گسترش روشهای مراقبت پزشكی وافزایش تولید هستیم ، باید فناوریهای جدیدی مانند ناتو تكنولوژی را به خدمت بگیریم .

وی در گزارشی كه توسط گروه مشاوره كاربردهای ناتو تكنولوژی در مورد تدابیر دولت انگلستان در زمینه علوم منتشر شد ابزار داشت كه ناتو تكنولوژی ،همانند فناوری اطلاعات و بیوتكنولوژی عامل تعیین كننده ای در اقتصاد است .

ناتو تكنولوژی، قابلیت دستیابی به ابزار آلات پزشكی حساس تر ، نتیجه گیری و سریعتر وروشهای دقیق تر همچنین این فناوری برای اینكه بیماران برای دیدن متخصص مجبور به رفت و تشخیص بیماری را فر اهم می آورد . شناخت كدهای ژنتیكی بیمار به این معنی است كه  و آ‎مد نباشند ، اجازه تشخیص بیماری از راه دور را خواهد داد می توان محصولات پزشكی نظیر دریچه های قلب ، سیاهرگها وسرخرگها ،كبد و پوست را از بافتهای منفرد خود همچنین ناتو تكنولوژی در جستجوی راهی برای ترغیب به رشد ، احیاء و ترمیم بافتهای شبكیه شخص ایجاد كرد چشم ، حلزون گوش و پیوند عصب است .

ناتو تكنولوژی روشهای جدیدی را نیز برای تولید اشیاء كار آمد تر ، با وزن و مصرف انرژی كمتر فراهم رایانه ها به اندازه یك ساعت مچی كوچك خواهند شد ودر ارتباطات تولید ، مراقبت پزشكی ودر نحوه می آورد كنترل سیستمهای مهمی مانند ترافیك یا فرایند های صنعتی ، مورد استفاده قرار خواهند گرفت .

میلیون پوند در سال به پژوهش در 30 دولت انگلیس تاكنون بودجه ای در حدود  خانم هویت گفت ناتو تكنولوژی اختصاص داده است و مااخیراً مراكز پژوهشی جدیدی را در آكسفورد ، كمبریج ، نیوكاسل و شمال در تمام دنیا اما واضح است كه ما باید برای بهره مندی از ناتو تكنولوژی بیشتر تلاش كنیم غرب احداث كرده ایم دولتها و شركتهای بین المللی مبالغ هنگفتی را برای ناتو تكنولوژی سرمایه گذاری می كنند وبا وجود آن كه پایه تحقیقات ما عالی است و بسیاری از شركتهای صنعتی و سرمایه گذاران خارجی را جذب می كند اما باید از آن به درستی استفاده كنیم تا از رقبای خود عقب نیافتیم .

میلیون پوند در سال افزایش خواهیم داد و شركتهای50  ما سرمایه گذاریهای خود را به  وی گفت تجاری می توانند با بهره گیری از امكانات جدید ، برای آزمایش ایده های نو ، ساخت نمونه های اولیه و كوچك سازی محصولات جدید جهت بررسی نمونه هایی كه می توانند به تولید انبوه برسند ، با پژوهشگران همكاری كنند من به طور كلی پیشنهادهای این گروه مشاوره را می پذیرم و ما طی چند ماه آینده وی اظهار داشت راههای موفقیت آنان را بررسی خواهیم كرد .

این گزارش توسط گروه مشاوره كاربردهای ناتو تكنولوژی ، به منظور بررسی اقدامات مورد نیاز برای این گزارش توسط ده تن از اینكه انگلیس بتواند با كشورهای دیگر در این فناوری رقابت كند ، تهیه شده است متخصصین فعال در زمینه پژوهش و تجارت به رهبری دكتر جان تایلور ، مدیر كل هیئتهای پژوهشی تدوین گردیده است .

در این گزارش آمده است .

سال آینده نحوه زندگی ما را تغییر خواهد داد 20 ناتو تكنولوژی طی ای را جهت طراحی  تحیقیات كاربردی و پیشرفته  برای اینكه شركتها ، محصولات جدید انجام دهند نیازمند به دو نوع جدید از تسهیلات ساخت ناتو تكنولوژی هستند ها و دانشگاهها افرادی را تربیت می   جهت محصول اطمنیان از اینكه آموزشكده باید شیوه آموزش  كنند كه توانایی مقابله با چالشهای جدید را دارند ، ناتو تكنولوژی ارتقاء یابد .

چند نكته :

ناتو تكنولوژی و علم ناتو در ارتباط باعلم مواد و كاربردهای آن در مقیاس ناتو متری است این گروه مشاوره متشكل از ده تن از پیشگامان دانشگاهها و صنایع در زمینه ناتو تكنولوژی است كه بسیاری از متخصصین دیگر را در كارگاهها سرپرستی می كنند ، این گروه توسط دكتر جان تایلور ، مدیر كل هئتهای پژوهشی رهبری می شود .

این گزارش حاوی نتایج كارگاههایی است كه سعی داشت تا عوامل موفقیت در شش حوزه مختلف این زمینه ها عبارتند از ناتو تكنولوژی برای پنج سال آینده را تعیین نماید .

الكترونیك و ارتباطات ؟

سیستمهای رسانش دارو

وسایل پزشكی و مهندسی بافت

نانومواد و كاتالیزور 

ها  دهنده  حسگرها وهشدار

  گیری  لوازم واندازه  ابزار سازی

گزارش جداگانه ای این گزارش تا اندازه ای مراحل مهمی كه باید در نظر گرفته شوند را تعیین می كند . نتایج حاصل از این كارگاهها را به طور مشروح در بر دارد .

 http: // www . dti . gov .uk/ ( وجود دارد DTI این گزارش بر روی وب سایت

: http : // www . nds . coi. Gov . uk منبع

بهترین زمان برای آغاز تجارت ناتو تكنولوژی

كه 12 Nano یكی از تفاوتهای اصلی بین كنفرانسهای سرمایه گذاری گذشته مثل كنفرانس 2002 می24 در حالی كه اواخر دسامبر گذشته برگزار شد و رویدادهای فعلی افزایش تعداد شركتهای خدماتی بوده است درایالات foley ladner در انگلستان و Hammonds Suddrads Edge كارخانه های بزرگ بین الملی مثل متحده از پیشكسوتان درك روند ناتوتكنولوژی هستند ، تعدادزیادی از شركتهای كوچكتر هم در حال ایفای نقش در این عرصه هستند .

مشاوران حقوقی مستعد ، شركتهای جدید و مشاوران پیشرفت تجاری در تمامی سطوح از سطح بین المللی تا هم اكنون به دو دلیل ، بهترین زمان برای منطقه ای هم اكنون گرداگرد ناتو تكنولوژی را احاطه كرده اند . سرمایه گذاری شركتها در زمینه ناتو تكنولوژی است .

گذاری حتی بسیاری از كسانی كه كمترین اطلاعاتی در مورد سرمایه دسترسی به سرمایه كنند كه سرمایه بخاطر ترس از دست دادن شانس رقابت احساس می  دارند ، گذاری  علاوه بر سرمایه  د رزمینه ناتو تكنولوژی گذاری یك بازاریابی نیز هست .

قبول این واقعیت كه ناتو تكنولوژی بازاری تریلیون دلاری خواهد داشت ، زیر ساخت تجاری شود گذاری در این زمینه می موجب ترغیب شركتها به سرمایه تجارت ناتو تكنولوژی به هر مرحله ای كه دست یابد به مشاورانی نیاز دارد كه یا با استفاده از كار آزمودگان ویا شركتهای بزرگ مشاوره به موسسین كمك كنند تا از تكرار اشتباههای یكسان و در واقع وجودمشاوران حقوقی برای تاسیس یك شركت جدید بالا بردن سرمایه تكراری جلوگیری شود ضروری به نظر می رسد ویا حمایت از داراییهای آنها .

مدیران ارشد نیز همگام با سرمایه گذاران ، در جستجوی فرصتهای حاصل از ناتو تكنولوژی هستند تا بتوانند به شهرت برسند .

بنابراین علت شروع این تجارت در حال حاضر این است كه علیرغم شرایط نامناسب سرمایه گذاری در با توجه به افزاش دهه گذشته ، سرمایه گذاران تمامی سعی خود را برای ارتباط با ناتو تكنولوژی به كار برده اند تمایل برای فعالیت در زمینه ناتو تكنولوژی مدیران می توانند یكبار دیگر سرمایه گذارانی رادر اختیار داشته باشند كه در زمینه تجاری آنها سرمایه گذاری نمایند .

: http: // www . nanotechweb. org منبع

 Nano Tech- 2002همایش

با 2002 سپتامبر 12-9 طی روزهای Nano Tech - 2002 كنفرانس 2002 سپتامبر

و موسسه هوانوردی و فضا نوردی آمریكا ، Nano Space Technologies همكاری شركت برگزار شد .

این كنفرانس عرصه ای برای بحث و تبادل اطلاعات درباره كاربردهای فعلی و آینده میكرو وناتو الكترونیك ، وعلوم ( MEMS)  سیستمهای مجتمع ، سیستمهای میكروالكترومكانیكی حاصل این بحثها وتبادل افكار ، انتقال اطلاعات فنی و عملیاتی خواهد بود میكرو ونانو می باشد كه در طراحی ، تولید وساخت این فناوریها وهمچنین در توسعه و تداوم تحولات بعدی آنها موثر هستند

برای ( دانشمندان ، مهندسان ، دولت سرمایه گذاران ) گردهم آمدن تمام عوامل نقش آفرین در این كنفرانس ، عمده توجه به افزایش كاربردهای عملی ، توسعه نانو تكنولوژی ضرروی است نانوسیستمها در صنعت معطوف خواهد بود .

همراه بود كه به بررسی و كنفرانس و كارگاه فنی این رویداد منحصر به فرد ، با یك تعیین زمینه های سود آور ، راه محلهای جایگزین برای شیوه های كنونی وهمچنین شناسایی چالش ها و پیامد های مربوط به كاربرد فناوریهای میكرو و نانو در تمام طیف مورد استفاده ، خصوصا موارد زیر پرداخت .

فواید و كاربرد های نانو و میكرو ساختارها

نو آوری در ساخت وتولید

كاربردهای عملیاتی

كاربردهای نو آورانه

یینی و تجزیه و تحلیل یك سلسله دگرگونی ونیازها  پیش

دانشگاه معتبر ، دولت و متخصصان صنعت ناتو تكنولوژی در قالب جلسات و70 بیش از نشستهای زیر ، آخرین دستاوردهای پژوهشی و كاربردهای ناتو تكنولوژی را ارائه كردند .

ای ناتو تكنولوژی  نو آوریهای ملی و منطقه

المللی ناتو تكنولوژی نو آوریهای بین

حكومتی و صنعتی ناتو تكنولوژی ابعاد دانشگاهی

كاربردهای هوافضایی ، وسایل و سیستمها

كاربردهای انرژی و سایل و سیستمها

كاربردهای علوم زیستی و سایل و سیستمها

كاربردهای ترابری ، و سایل و سیستمها

دولت و كارشناسان صنعتی  دانشگاه

گذاری در ناتو تكنولوژی  تجارت و سرمایه

: http: // www. Upob. De/ منبع

شگفتیهای كوچك

موفقیتهای بزرگ ناتو تكنولوژی ، یك شبه بدست نخواهند آمد ، اما این تحولات بالاخره 2002 جولای بدست آمده و زمانی كه جنبه عملی به خود بگیرند ، همه چیز را از رایانه ها گرفته تاهواپیما و تلویزیونها تغییر خواهند داد .

عمده توجه ناتو تكنولوژی بر كوچك سازی متمركز است ولی یك چیز در مورد آن خیلی بزرگ است و آن تبلیغاتی است كه بر روی این فناوری صورت می گیرد .

حامیان ناتو تكنولوژی خواستار نسلی از ماشینهای كوچك هستند كه قدرت درك انسان را افزایش بیماری را درمان ، فقر را معدوم ورفاه را ایجاد كنند .

برنامه پیشگامی ملی ناتو تكنولوژی امریكا كه تحت حمایت دولت این كشوراست ، بازاری یك تریلیون از هم اكنون این امر واكنشهای شدیدی را در بر برای ناتو تكنولوژی پیش بینی نموده است 2015  دلاری را تا سال تخیلی و تجارتی مستلزم شكست داشته است ،به طوریكه اشخاص بدگمان ، ناتو تكنولوژی را داستانی علمی می پندارند .

آنچه در زمینه ناتو تكنولوژی در حال وقوع است ، انقلابی واقعی است واین وقایع ارتباطی به محصولات آنچه در حال شكل گیری است ، درك ریشه ای از چگونگی عملكرد جهان در قالب اتمها و مولكولها وبازار ندارد است جایی كه طبیعت هوشمندانه ترین كارها را انجام می دهد .

برخی از دانشمندان برجسته دنیا در رشته هایی چون زیست شناسی ،شیمی و فیزیك تمام توجه خود را به كه این بودجه از زمان میلیارد دلاری 2 دلاری این امرهمراه با سرمایه گذاری جهانی این زمینه معطوف داشته اند . نوید بخش رشد سریع كشفیات در این عرصه است تاكنون دیده نشده است آپولو برنامه فضایی ناتو تكنولوژی از زمان مهار الكتریسته توسط با این وجود ، پیشرفت یك شبه حاصل نخواهد شد .

ادیسون ، زمانی كه مردم سعی داشتند به كاربردهای عصاره معجزه آسا پی ببرند ، بوجود آمد .

قیمت فایل فقط 7,000 تومان

خرید

برچسب ها : گزارشی از نگرانیهای اروپا در زمینه ناتو تكنولوژیكی , گزارشی از نگرانیهای اروپا , ناتو تكنولوژیكی , گزارشی از نگرانیهای اروپا در زمینه ناتو تكنولوژیكی , پروژه , پژوهش , مقاله , جزوه , تحقیق , دانلود پروژه , دانلود پژوهش , دانلود مقاله , دانلود جزوه , دانلود تحقیق

admin بازدید : 26 سه شنبه 24 اسفند 1395 نظرات (0)

لایحه قضازدایی و حذف برخی عنوان‌های مجرمانه از قانون

لایحه قضازدایی و حذف برخی عنوان‌های مجرمانه از قانوندسته: فقه و حقوق اسلامی
بازدید: 1 بار
فرمت فایل: doc
حجم فایل: 187 کیلوبایت
تعداد صفحات فایل: 137

شناخت جرم و مجازات و نحوۀ اجرای آن به گونه ای که نتیجه بخش باشد و موجبات حفظ جامعه را در مقابل خطرات مجرمین فراهم کند از جمله مسائلی است که ذهن اکثریت افرادی که به نوعی مرتبط با این موضوع هستند را به خود جلب کرده

قیمت فایل فقط 18,700 تومان

خرید

لایحه قضازدایی و حذف برخی عنوان‌های مجرمانه از قانون

 

چکیده :

شناخت جرم و مجازات و نحوۀ اجرای آن به گونه ای که نتیجه بخش باشد و موجبات حفظ جامعه را در مقابل خطرات مجرمین فراهم کند از جمله مسائلی است که ذهن اکثریت افرادی که به نوعی مرتبط با این موضوع هستند را به خود جلب کرده.

در این میان تبیین جرم و تلاش در جهت تعیین مبانی آن و شناخت معیارها و اصول لازم برای جرم انگاری از زمان ظهور مکاتب حقوق کیفری تا حال حاضر می تواند نقش اساسی را  در داشتن یک سیستم جنائی عالی داشته باشد.

تحقیق حاضر برای رسیدن به مجازات فایده مند، مجازات های اجتماعی را مدنظر قرارداده  و در صدد بررسی قضازدائی به عنوان بهترین راهکار است به همین منظور به بررسی لایحه قضازدائی و حذف برخی عناوین  مجرمانه که در 6 حوزه(زیست محیطی - امور پزشکی،بهداشتی ،درمانی ودامپزشکی- امور اقتصادی و دارا ئی- کار وامور اجتماعی ،حمل و نقل و نظام مهندسی معدن و ساختمان – ثبت اسناد واملاک وثبت احوال ) مطرح شده پرداخته ،عوامل توجیهی قضازدائی را عنوان کرده و در آخر  اصلاح سیاست جنائی را پیشنهاد می ک

 

فهرست مطالب

 

عنوان                                                                                     صفحه                                                                                 

مقدمه.......................................................................................................................................1

الف تعریف مسأله و سؤالهای اصلی تحقیق............................................................................1

ب)سابقه و ضرورت تحقیق....................................................................................................2

پ)فرضیات تحقیق.................................................................................................................2

ت)دلیل انتخاب موضوع.........................................................................................................2

ث)روش بررسی.....................................................................................................................2

ج)اصطلاحات و مفاهیم پایه (واژه شناسی)...........................................................................3

1)قانون...................................................................................................................................3

2)جرم.....................................................................................................................................3

3)پدیده جنائی........................................................................................................................3

4)سیاست جنائی.....................................................................................................................3

5)قضازدائی.............................................................................................................................3

6)جرم زدائی...........................................................................................................................4

7)کیفر زدائی...........................................................................................................................4

فصل اول : جرم انگاری

1 ـ 1 )جرم انگاری و هدف آن..............................................................................................6

1 ـ2 )جرم انگاری از دیدگاه مکاتب حقوق کیفری...............................................................6

 1 ـ2 ـ1 )مکتب فایده اجتماعی.............................................................................................6

1 ـ 2 ـ 2 )مکتب عدالت مطلق.............................................................................................7

1 ـ2 ـ3 )مکتب کلاسیک......................................................................................................7

1 ـ2 ـ4 )مکتب تحققی.........................................................................................................7

1 ـ2 ـ5 )مکتب دفاع اجتماعی..............................................................................................7

1 )مکتب اثباتی انتقادی..........................................................................................................7

2 )مکتب اصالت عمل کیفری................................................................................................7

3 )دفاع اجتماعی ترکیبی........................................................................................................8

4 )مکتب نفی حقوق جزا.......................................................................................................8

5 )مکتب دفاع اجتماعی نوین.................................................................................................8

6 )دفاع اجتماعی بر مبنای عدالت ترمیمی..............................................................................8

1 ـ2 ـ6 )مکتب نئوکلاسیک....................................................................................................9

1 ـ2 ـ7 )مکتب نئوکلاسیک جدید.........................................................................................9

1 ـ3 )منابع شرعی جرم انگاری............................................................................................. 9

 1 ـ3 ـ1 )کتاب......................................................................................................................9

1 ـ3 ـ2 )سنت.......................................................................................................................9

1 ـ3 ـ3 )اجماع.....................................................................................................................9

1 ـ3 ـ4 ) عقل یا قیاس........................................................................................................ 9

1 ـ 4 )مراجع داخلی جرم انگاری....................................................................................... 10

 1 ـ4 ـ 1 )قانون...................................................................................................................10

1 ـ4 ـ 2 ) آئین نامه.............................................................................................................10

1 ـ4 ـ3 ) مراجع مکمل........................................................................................................11

1 ـ5 )علوم مرتبط با جرم زدائی...........................................................................................13

1 ـ5 ـ1 ) جامعه شناسی کیفری...........................................................................................13

1 ـ5 ـ2 ) جرم شناسی.........................................................................................................17

1 ـ5 ـ3 )روانشناسی جنائی..................................................................................................17

فصل دوم :راهکارهای نوین در عرصه سیاست جنائی

2 ـ 1 )راهکارهای قوه قضائیه در راستای بهبود بخشیدن به مشکلات قوه قضائیه..............21

2 ـ 1 ـ1 )اصلاح ساختار نظام قضائی کشور..................................................................... 21

2 ـ 1 ـ2 )استفاده از تعدد قضات........................................................................................21

2 ـ 1 ـ 3 )تخصصی کردن رسیدگی به دعاوی...................................................................22

2 ـ 1 ـ4 )تثبیت و توسعه شوراهای حل اختلاف و استفاده از روش داوری و حکمیت در

حل وفصل دعاوی...............................................................................................................22

2 ـ 1 ـ5 )بالا بردن سطح علمی مراکز آموزش حقوقی و قضات........................................23

2 ـ1 ـ 6 )بازنگری و اصلاح قوانین....................................................................................23

2 ـ1 ـ7 )لایحه قضازدائی....................................................................................................24

2 ـ2 )قضازدائی و جرم زدائی..............................................................................................25

2 ـ2 ـ1 )قضازدائی...............................................................................................................26

2 ـ2 ـ2 )مفهوم قضا زدائی...................................................................................................26

2 ـ2 ـ3 )مفهوم قضازدائی در عمل......................................................................................26

 2 ـ2 ـ4 )قضازدائی و قانون اساسی....................................................................................27

2 ـ2 ـ5 )قضازدائی و حقوق اداری.....................................................................................28

2 ـ2 ـ6 )جرم زدائی............................................................................................................29

2 ـ2 ـ7 )مفهوم جرم زدائی.................................................................................................29

2 ـ2 ـ8 )انواع و کارکردهای جرم زدائی.............................................................................29

2 ـ2 ـ 9 )جرم زدائی عملی................................................................................................33

2 ـ2 ـ10 )نسبت جرم زدائی و قضازدائی..........................................................................34

2 ـ2 ـ11 )جرم زدائی و قانون اساسی................................................................................35

2 ـ2 ـ12)جرم زدائی و حقوق اداری.................................................................................36

2 ـ2 ـ13 )نتیجه گیری.......................................................................................................37

فصل سوم :دلایل توجیهی لایحه

مقدمه..................................................................................................................................39

3 ـ1 )مقتضیات زمان و مکان.............................................................................................39

3 ـ1 ـ 1 )مقتضیات زمان و مکان در قلمرو حقوق کیفری................................................39

3 ـ2 )تورم کیفری..............................................................................................................45

3 ـ2 ـ1 )علل و افزایش جمعیت کیفری............................................................................45

3 ـ3 )قضازدائی راهی به سوی تعدیل قوانین کیفری.........................................................56

فصل چهارم: لایحه قضازدائی و حذف برخی عناوین مجرمانه از قانون  

4 ـ1 )تقدیم لایحه قضازدائی به مجلس از سوی رئیس جمهور........................................61

4 ـ2 )فرایند کار لایحه......................................................................................................63

4 ـ3 )ملاحظاتی درباره محتوی لایحه...............................................................................64

4 ـ4 )مقدمه توجیهی.........................................................................................................65

4 ـ5 )کمیسونهای مربوطه.................................................................................................66

4 ـ6 )تفکیک حوزه ها و بررسی مواد:.............................................................................66

4 ـ6 ـ1 )حوزه آلودگی هوا..............................................................................................66

4 ـ6 ـ2 )حوزه منابع طبیعی.............................................................................................69

4 ـ6 ـ3 )حوزه شکار و صید...........................................................................................72

4 ـ6 ـ4 )حوزه آب..........................................................................................................75

4 ـ6 ـ5 )حوزه امور پزشکی ،بهداشتی ،درمانی و دامپزشکی..........................................77

4 ـ6 ـ6 )حوزه کار و امور اجتماعی...............................................................................91

4 ـ6 ـ7 )حوزه حمل و نقل...........................................................................................98

4 ـ6 ـ8 )حوزه مالیاتهای مستقیم و غیر مستقیم............................................................100

4 ـ6 ـ9)حوزه ثبت احوال.............................................................................................103

4 ـ6 ـ10 )حوزه ثبت اسناد...........................................................................................109

4 ـ7 )بررسی کلی لایحه...............................................................................................115

4 ـ8 )اصلاح قوانین و تصحیح سیاست جنائی.............................................................118

4 ـ8 ـ1 )اقدام های پیشنهادی.......................................................................................119

4 ـ8 ـ2)نتیجه گیری.....................................................................................................121

منابع و مأخذ ................................................................................................................123

قیمت فایل فقط 18,700 تومان

خرید

برچسب ها : لایحه قضازدایی و حذف برخی عنوان‌های مجرمانه از قانون , لایحه قضازدایی , حذف برخی عنوان‌های مجرمانه , قانون , لایحه قضازدایی و حذف برخی عنوان‌های مجرمانه از قانون , پروژه , پژوهش , مقاله , جزوه , تحقیق , دانلود پروژه , دانلود پژوهش , دانلود مقاله , دانلود جزوه , دانلود تحقیق

تعداد صفحات : 90

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 10346
  • کل نظرات : 39
  • افراد آنلاین : 5
  • تعداد اعضا : 3
  • آی پی امروز : 199
  • آی پی دیروز : 84
  • بازدید امروز : 466
  • باردید دیروز : 197
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 13
  • بازدید هفته : 1,634
  • بازدید ماه : 663
  • بازدید سال : 80,125
  • بازدید کلی : 1,469,122